روزنه‌ای از امید

به‌نام قدرت مطلق الله
امروز می‌خواهم گوشه‌ای از تجربه‌ زندگی گذشته‌ام با مسافرم که در زمان مصرف داشتیم را بازگو کنم.
مسافرم با ۳۰ سال تخریب، به لطف خدا وارد کنگره۶۰ شد؛ پیش از آن، بارها تلاش کرده بود تا با روش‌های مختلف، مصرف را قطع کند؛ اما هربار با شکست مواجه می‌شد و به مصرف بیشتر بازمی‌گشت. کاملاً ناامید شده بودم و مدام با خودم می‌گفتم: این زندگی و زنده‌بودن هیچ فایده‌ای ندارد.

آسیب‌های زیادی به جسم و روح من، فرزندانم و مسافرم وارد شده بود، فضای خانه همواره آکنده از تنش، جنگ، دعوا، قهر و آشتی بود و در این میان، بیشترین آسیب جسمی و روحی نصیب من می‌شد. برای آرامش، به قرص‌های اعصاب و معده پناه می‌بردم و توانایی گفت‌وگوی درست را از دست داده بودم، با هر کسی‌که می‌شناختم دردودل می‌کردم و تصور می‌کردم دیگران می‌توانند مشکل اعتیاد مسافرم را حل کنند یا واسطه‌ای شوند تا او را متقاعد کنند تا این‌که یک روز خودش گفت: مکانی هست به‌نام کنگره۶۰ و کسانی‌که اعتیاد دارند در آن‌جا درمان می‌شوند. چند روزی تنهایی به کنگره می‌رفت و با شور و شوق تعریف می‌کرد و از من می‌خواست به‌عنوان همسفر همراهش باشم، با وجود ناامیدی و تجربه‌ شکست‌های متعدد، پذیرفتم که او را همراهی کنم، اما باور نداشتم. روز اولی که وارد کنگره شدم، یکی از آشنایان با گرمی مرا در آغوش گرفت، همان لحظه بغضم ترکید و گفتم: باز هم آمدم؛ اما چه فایده؟ ۲۸ سال است همه‌ راه‌ها را رفته‌ام؛ او جمله‌ زیبایی گفت: شما باید همه‌ این تاریکی‌ها را طی می‌کردید تا به روشنایی برسید؛ همان‌جا روزنه‌ای از امید در دلم پدیدار شد و اشک شوق ریختم.

اکنون سه ماه است که همراه مسافرم درحال سفر هستم. از خداوند می‌خواهم یاریمان کند تا سفری موفق و سالم داشته باشیم، در مسیر درست حرکت کنیم، از آموزش‌های کنگره بهره‌مند شویم و جهان‌بینی‌مان تغییر کند. امروز با حضور خودم و مسافرم در کنگره، نظم بیشتری در زندگی‌ام برقرار شده‌است؛ برای کارها و وقتم برنامه‌ریزی دارم، بسیاری از رفت‌وآمدهای بیهوده را کنار گذاشتم، با نوشتن و گوش‌دادن به سی‌دی‌ها، یاد گرفتم که قبل از هر کاری تفکر کنم و سپس اقدام نمایم؛ فهمیدم که هیچ‌کس به اندازه‌ خود انسان نمی‌تواند به خودش کمک کند.

اکنون اولویت اول زندگی‌ام کنگره است؛ ارتباطم با اطرافیان متعادل و کنترل‌‌شده‌ می‌باشد، مراقب گفتارم هستم و از بیان سخنان بیهوده پرهیز می‌کنم، دیگر قرص‌های آرام‌بخش مصرف نمی‌کنم و مشکلات معده‌ام نیز کمتر شده‌است؛ تمام این تغییرات را مدیون آموزش‌های ناب کنگره، آقای مهندس و راهنمایم همسفر فرزانه هستم. امیدوارم در این مسیر ثابت‌قدم بمانم و ذره‌ذره بر آگاهی و دانایی‌‌ام افزوده شود.

رابط‌ خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون‌ پنجم)
نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون‌ پنجم)
ویرایش: همسفر بهار رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون‌ پنجم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد