English Version
This Site Is Available In English

مشارکت که کم انجام دادم، ضربه آن را هم خورده‌ام

مشارکت که کم انجام دادم، ضربه آن را هم خورده‌ام

دهمین جلسه از دور اول سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ ویژه مسافران نمایندگی علی عصارزاده با نگهبانی مسافر رضا استادی مرزبان محترم مسافر علی و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه «فرمانبرداری تا فرماندهی» در روز سه‌شنبه یازدهم شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
خداوند را شاکرم که امروز توانستم در این جایگاه قرار گرفته تا آموزش بگیرم. از ایجنت، مرزبانان، نگهبان و دبیر جلسه تشکر می‌کنم.
در این چند روز که قرار بر استاد جلسه بودن من شد به دنبال جمع‌آوری مطالب بودم که در مورد این دستور جلسه صحبت کنم. در آخر به این نتیجه رسیدم که هرچه از دل برآید بر دل نشیند .
برای همین از گذشته خودم بیشتر در مورد دستور جلسه فرمانبرداری تا فرماندهی توصیف می‌کنم. دوران اعتیاد یکی از دوستان هم مصرفم که با کنگره تا حدودی آشنا بود خیلی زیبا این مکان و فضا را توصیف می‌کرد که به چه صورت دارو تیپر می‌شود، چه آموزش‌هایی داده می‌شود و در آخر بدون اذیت مسافر به رهایی می‌رسد .
من در تمام طول دوران مصرف حتی یک‌مرتبه فکر ترک به ذهنم نگذشت به‌این‌علت که از ترک مواد ترس داشتم. همیشه به دنباله راه‌حلی بودم که هر وقت خواستم مصرف کنم و بدون خماری دوباره مصرف نکنم و نشئه باشم. زمانی که دوستم از کنگره توضیح می‌داد، گفتم بالاخره آن مکانی که همیشه دنبالش بودم پیدا شده است البته فکر می‌کردم بعد از رهایی هر موقع بخواهم دوباره می‌توانم به‌صورت تفریحی استفاده کنم. دوست مصرف‌کننده من این تفکر را داشت که پروتکل را یاد دارد و هر موقع که میل داشت می‌تواند مواد را قطع کند، ولی علت نقض فرمان‌هایی که انجام داد در تاریکی فرورفت، امیدوارم او هم به صراط مستقیم برگشته باشد .
در زمانی که تصمیم به سفر در کنگره گرفتم متأسفانه دو شعبه بیشتر در مشهد نبود و بسیار شلوغ بود و من هم برای اداره باید آزمایش خود را می‌بردم. به لطف خدا من به علت حضور کسانی که حضور داشتند سریع‌تر وارد سفر در کنگره ۶۰ شدم. زمانی که سفرم شروع شده بود پس از یک هفته پدرم را از دست دادم و با ناراحتی دوباره شروع به مصرف مواد کردم به همراه شربت اوتی هر دو را استفاده می‌کردم. روز خاک‌سپاری به حدی نشئه بودم که همه منتظر من برای خاک‌سپاری بودن ولی من به دنباله یک نخ سیگار که رو نشئگی بکشم .
حتی در زمان ناهار هم من حضور نداشتم و به دنباله استفاده مواد رفتم. خداوند زمانی که انسان را آفرید دو مشاور که روح و جن بودن آفرید و من فرمان‌های جن را اطاعت می‌کردم. روح، انسان به سمت ارزش‌ها هدایت می‌کند که جن به سمت ضدارزش‌ها هدایت می‌کند. پس از آن روز با راهنما مشورت کردم و برنامه را به من داد و گفت طبق این برنامه فقط مراحل را انجام باید بدم .
پس از آن تا زمان رهایی هیچ فرمانی را نقض نکردم به جز مشارکت که کم انجام دادم، ضربه آن را هم خورده‌ام و در موارد دیگر همیشه گوش فرمان راهنما بودم. خدا رو شکر که در کنگره به‌راحتی به درمان می‌رسیم در ngoهای دیگر با عذاب و سختی تازه به ترک مواد می‌رسند. من علی یا باید گوش‌به‌فرمان باشم و می‌توانم بدون درد و خماری به رهایی و درمان برسم یا نقض فرمان کنم و غرق تاریکی‌ها فروبروم. فرمان‌های کنگره، فرمان‌های الهی است؛ مانند دروغ‌نگفتن، غیبت‌نکردن و قضاوت‌نکردن که در نهایت باز هم به نفع ما است. دوستان در آخر از شما می‌خواهم قدر این موقعیتی که در کنگره به ما داده شده تا سفر کنیم را بدانیم و فرمانبردار باشیم تا در انتها به درمان برسیم و فرمانده خود باشیم .
ممنون که با سکوت خود به صحبت‌های من گوش کردید.



تصویربردار: مسافر مسعود
تایپ: مسافر مصطفی
ارسال خبر: مسافر مرتضی
نمایندگی علی عصارزاده

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .