از بدو تولد فرمانده به‌دنیا می‌آییم

جلسه یازدهم از دوره چهلم کارگاه‌های آموزشی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شهرری به استادی همسفر مریم، نگهبانی همسفر نازنین و دبیری همسفر افسانه با دستور‌جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز سه‌شنبه ۱۱ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به‌کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور‌جلسه امروز از فرمان‌برداری تا فرماندهی است؛ باید بگویم: ما انسان‌ها از همان بدو تولد انگار یک فرمانده به‌دنیا می‌آییم و چشم به جهان باز می‌کنیم؛ چرا؟ چون خداوند از همان ابتدا این نیروی فرماندهی را در وجود ما قرار داده و آن را در اختیارمان گذاشته است. تنها تفاوت انسان‌ها در این است که هرکدام از ما چه‌طور از این نیرو استفاده می‌کنیم و آیا می‌توانیم آن را تقویت کنیم یا خیر؟

این نیرو همیشه همراه ما است. مثل وقتی‌که کودکی تازه متولد می‌شود، در ابتدا راه رفتن بلد نیست؛ اما کم‌کم شروع به چهار دست‌وپا رفتن می‌کند، بعد آموزش می‌بیند و بالاخره راه می‌رود. هر مرحله از این رشد برای کودک شادی و شعف به همراه دارد؛ چرا؟ چون توانسته فرماندهی عضلات و بدن خود را به‌دست بگیرد؛ پس در اصل، ما در طول زندگی بارها و بارها فرماندهی را تجربه می‌کنیم.

به‌گفته آقای مهندس، فرماندهی دو شکل دارد: صور آشکار و صور پنهان. صور آشکار همان کارهایی است که در زندگی روزمره انجام می‌دهیم، مثل راه رفتن، حرکت کردن و کارهای روزانه که قابل مشاهده هستند؛ اما صور پنهان مربوط به چیزهایی است که در ظاهر دیده نمی‌شود. مثلاً وقتی در ذهنمان چیزی را ترسیم می‌کنیم و در نهایت در واقعیت به آن می‌رسیم یا وقتی به دستمان فرمان می‌دهیم لیوان آبی را بردارد.

در مقابل، زمانی پیش می‌آید که ما می‌خواهیم کاری انجام دهیم؛ اما آن کار پیش نمی‌رود یا چیزی را در ذهن ترسیم می‌کنیم؛ اما در واقعیت تحقق پیدا نمی‌کند. این‌جا است که ما نمی‌توانیم فرماندهی آن کار را به‌دست بگیریم و عملاً از فرماندهی خارج می‌شویم.

یکی از مثال‌های روشن در این زمینه اعتیاد است. وقتی فردی مصرف‌کننده است، فرماندهی تمام اعضاء بدن، سیستم فکری و جسمی‌ خود را از دست می‌دهد. او روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شود تا جایی‌که حتی توانایی انجام کارهای عادی و روزمره‌ خود را هم ندارد. مثلاً فردی که زمانی می‌توانسته است ۲۰ ساعت کار کند، حالا حتی خواب و کارهای معمولی‌‌اش هم مختل می‌شود. برای همین به‌جای این‌که فرماندهی را به‌دست آورد یا دُز مصرف خود را بالا می‌برد یا نوع مواد مصرفی‌اش را تغییر می‌دهد، مثلاً از تریاک به شیره روی می‌آورد؛ چرا؟ چون فرماندهی‌ خود را از دست داده و برای کنترل دوباره خود، دست به چنین کارهایی می‌زند؛ اما این تصمیم بهایی سنگین دارد و گاهی حتی جان خود را به خطر می‌اندازد.

در کنار این موضوع، باید به فرمان‌برداری اشاره کنم. فرمان‌برداری به‌ مراتب سخت‌تر از فرماندهی است؛ چرا؟ چون کسی‌که می‌خواهد فرمانده خوبی باشد، شرطش این است که اول بتواند فرمان‌برداری کند. یک فرمانده واقعی باید بر نیروهای بیرون و درون خود احاطه داشته باشد. برای رسیدن به این دانایی، انسان باید آموزش ببیند، استادی داشته باشد که اطلاعات را منتقل کند و خود هم شاگردی کند.

وقتی قرار است شاگردی کنیم؛ باید منیت را کنار بگذاریم و گوش‌ به‌ فرمان باشیم. این دقیقاً مثل کنگره۶۰ ما است. مسافرانی که به درمان می‌رسند همان کسانی هستند که فرمان‌بردار هستند، به حرف‌های راهنما گوش می‌دهند، سی‌دی‌ها را مرتب می‌نویسند، سر وقت می‌آیند و سر وقت می‌روند. همین‌ها باعث می‌شود به درمان درست برسند؛ اما کسانی‌که فرمان‌بردار نیستند و کارهایشان را درست انجام نمی‌دهند، هیچ‌وقت به رهایی واقعی نمی‌رسند.

وقتی وارد کنگره۶۰ شدم، بیش‌تر هدفم این بود که مسافرم به درمان برسد، اصلاً فکر نمی‌کردم که خودم هم مشکلی داشته باشم؛ اما با آموزش‌هایی که از راهنمایم گرفتم، کم‌کم متوجه شدم که من هم در بند خیلی از ضد‌ارزش‌ها بوده‌ام؛ کارهایی مثل تهمت، تجسس، غیبت و دروغ. خیلی وقت‌ها ناخواسته این کارها را انجام می‌دادم و توجه زیادی به آن نداشتم؛ اما وقتی آمدم و فرماندهی گوش، زبان و دستم را به‌دست گرفتم، این رفتارها در زندگی‌ام خیلی کم‌تر و کمرنگ‌تر شد. از این بابت واقعاً خوشحالم.

البته باید بگویم: فرمان‌برداری در حرف خیلی راحت است؛ اما در عمل کار بسیار سختی است. ما فقط با تکرار، تمرین و آموزش می‌توانیم آن را انجام دهیم. برای این‌که فرماندهی شهر وجودی خودمان را به‌دست بگیریم؛ باید از قوانین الهی پیروی کنیم تا به فرمان عقل نزدیک‌تر شویم. آن‌وقت نیروهای الهی ما را یاری و کمک می‌کنند تا مسیر را درست طی کنیم. در پایان از خداوند می‌خواهم که به ما کمک کند تا بتوانیم فرمانده لایقی برای شهر وجودی خودمان باشیم.

معرفی نفرات برتر آزمون مرداد‌ماه

اهداء لوح تقدیر به اعضاء لژیون سردار

مرحله‌ ۳۰ سی‌دی راهنما همسفر آزاده (لژیون دوازدهم)

مرحله ۳۰ سی‌دی همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دوم)

مرحله ۳۰ سی‌دی همسفر زهرا و همسفر مهناز رهجویان راهنما همسفر مریم (لژیون پانزدهم)

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر حسین
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
تایپیست: همسفر سولاف رهجوی راهنما همسفر فوزیه (لژیون نهم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری