یازدهمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی تربت حیدریه در روزهای سهشنبه با استادی راهنما مسافر رحمان و نگهبانی موقت مسافرمهدی و دبیری موقت مسافرمحمدرضا با دستور جلسه "ازفرمانبرداریتا فرماندهی" در تاریخ 11 شهریور ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رحمان هستم یک مسافر.
متشکرم از نگهبان جلسه که استادی جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته " ازفرمانبرداری تا فرماندهی" میباشد.
مطمئنا در هر شهری که کنگره60 تاسیس شود آمار جرم، جنایت و فساد اجتماعی کاهش مییابد و قطعا این شهر هم از قاعده مستثناء نخواهد بود.
در مورد دستور جلسه: از نظر من این دستور جلسه هم سهل است و هم پیچیده، من زمانی که دستور جلسه را برای اولین بار دیدم به نظرم زیاد سخت نمیآمد؛ اما اینطورنبود.
من در سفر سیگارم بار ها شکست خوردم و موفق نبودم زیرا فرمانبرداری را درک نکرده بودم. من همیشه به همه توصیه می کنم به کلماتی که در کنگره به کار میرود دقت نمایند.
در دستور جلسه میگوید از فرمانبرداری تا فرماندهی که این از و تا بیانگر یک فاصله هستند. یک فاصله زمانی و مکانی که قرار است ما را به نتیجه برساند.
اگر ما به جای فرمانبرداری و فرماندهی، مشهد و تهران را جایگزین کنیم؛ بین این دو شهر نهصد کیلومتر فاصله است و ممکن است نهصد اتفاق در مسیر برای ما رخ دهد.

برای سفر مقدمات بسیاری لازم است که من باید خود را آماده کنم، لازم و ملزوم های زیادی را باید در نظر گرفت مانند سوخت ماشین، مواد غذایی و... که اگر این موارد را فراهم نکنم قطعا در طول سفر دچارمشکل خواهم شد.
دستور جلسه به ما میگوید که اگر قرار است به فرماندهی سرزمین وجودی خود برسیم یا به عبارت دیگر از مصرف مواد به رهایی برسیم باید فرمانبردار باشیم.
نکتهای که اهمیت زیادی دارد این است که فرمانبرداری به چه معناست و از فرمان چه کسی باید پیروی کرد؟ اساسا فرمان چیست یا به چه واژه ایی فرمان میتوان گفت و فرمانده کیست؟ من تا این موارد را نشناسم نمیتوانم در راستای فرمان فرمانده حرکت کنم.
پس از درک این موارد باید دانست که چگونه فرمانبردار بود. برای مثال یک فرد زمانی که به سربازی میرود هر فرمانی که به او میدهند باید بگوید چشم حتی اگر بر خلاف عقایدش باشد.
در کنگره هم همینطور است، من همیشه به رهجوهایم میگویم که سخنان راهنما را اگر چه جدی، شوخی و یا به هر شکلی بود باید جدی گرفته شود و به آن عمل کرد.
برای رسیدن به رهایی و حال خوش باید تسلیم مطلق راهنما بود و فرمان راهنما را اجرا نمود. ممنونم که با سکوت خود به صحبت های من گوش کردید.
مرزبان کشیک: مسافر علیرضا
تایپ: مسافر رامین
ارسال خبر: مسافر حبیب
- تعداد بازدید از این مطلب :
91