یادم هست روزهای اولی که به کنگره آمدم در تاریکیها و سختیها فرو رفته بودم، هیچ حسی به مسافرم نداشتم و همهاش تاریکیها و تنهاییها به طرفم میآمد تا اینکه یک روز خواهرم کنگره۶۰ را برای درمان معرفی کرد، به جرأت و با افتخار میگویم از همان روز اول که به کنگره وارد شدم آرامش را احساس کردم و با تمام وجود، سرشار از امید به راهم ادامه دادم. با دیدن اعضاء کنگره که بدون هیچ چشمداشتی با عشق و محبت در کنار هم به همنوعان خود یاری میرساندند سرشار از انرژی و شادی میشدم. توکل، امید و تلاش بیوقفه در وجودشان موج میزد و به مرور زمان، این زیباییها راه را نمایان میکرد.
از همان ابتدای ورود به کنگره آموزشهای ناب کنگره را با جان و دل میشنیدم و انرژی خاصی میگرفتم تا با سعی، تلاش، تمرین، تکرار و اجرایی کردن آموزشهای ناب کنگره بتوانم پلههای ترقی را به همراه مسافرم طی کنم و پیام واقعی کنگره را با جان و دل پذیرا باشیم و به اجرا درآوریم. خداوند را شکر میکنم که لیاقت همسفر بودن را به من عطا نمود تا انسان بودن و انسانیت را با تمام وجودم درک کنم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویرایش و رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
55