آقای مهندس در سیدی «هیچی» راجع به جهان اشراق صحبت میکنند و اشاره میکنند که هر چیزی در جهان دارای یک صور آشکار و یک صور پنهان هست. ما دو حکمت داریم، حکمت اشراق و مشاء است که اشراق، یعنی محل طلوع نور یا خورشید و مربوط به صور پنهان انسان میشود و مکتب مشاء بر این معتقد است که هر چیزی را میبینیم قابل بحث و بررسی است و منشأ آن بر مبنای استدلال و عقل گرایی است.
این دو مکتب هر دو قابل قبول میباشند. جهان اشراق در همین جهان وجود دارد و ما برای رسیدن به جهان اشراق، باید از خود و مادیات بگذریم و جهان اشراق از نظر معنویات، جهان پیشرفتهای است. انسانها حکم حوض را دارند گروهی پر از آب کثیف و آلوده هستند و گروهی دارای آب زلال و روان میباشند که آنها انسانهایی خیرخواه هستند که به دیگران کمک میکنند و در آرامش و آسایش به سر میبرند.
نتیجه اعمال ما بستگی به خواست ما، تقدیر و فرمان الهی دارد که تقدیر و فرمان الهی همیشه کنار خواستههای ما قرار میگیرند. ما باید فرامین که برایمان صادر میشود را اجرا کنیم تا بتوانیم به بالاترین نتیجه مطلوب برسیم. وعده خداوند و هستی دروغ نیست، اگر درست عمل کنیم بهترین نتیجه را خواهیم داشت. مسیر مستقیم را خداوند مشخص میکند و او پیشروی اصلی صراط مستقیم است، گاهی اوقات راهنما میتواند پیشرو راه باشد، راهنما فرامین را اجرا میکند؛ ولی فرمان از جای دیگر هست. خداوند مسیر را مشخص کرده است و همه باید فرمان خداوند را اجرا کنیم، اگر ما در مسیر صراط مستقیم حرکت نکنیم، به عملهای شیطانی میرسیم، راهمان را گم میکنیم و به مقصد نمیرسیم.
ما در مسیر سعی میکنیم آنچه اعتقاد داریم را به آنهایی که تسلیم مسیر میشوند هدیه کنیم، مثلاً ما در مسیر خودمان روش DST و آموزشهای کنگره را به دیگران هدیه میکنیم، این آموزشها را هم دیگران به ما دادند و ما چیزی از خود نداریم. انسانهای برگزیده و فهمیده در این مسیر از دادن اجزای بدنشان هم دریغ نمیکنند و سعی میکنند به انسانها کمک کنند؛ چون میدانند هیچ چیز برای خود انسان نیست. یکی از بدبختیها و حماقتهای انسان در این است که فکر میکنند، مالک همه چیز هستند؛ اما انسانها فقط مالک عشق و محبت هستند و البته خدمت کردن به انسانها گوارا و لذت بخش است.
همه چیز در دست ما امانت است، زندگی با مرگ پایانپذیر نیست و ادامه دارد. تنها چیزی که خوف و ترس دارد، نیروی الهی است و بقیه چیزها باعث صعود میشود. انفاق کردن، فقط پول نیست هر چیزی را میتوانیم انفاق کنیم. کلیدیترین جمله در این سیدی این است که غم بزرگ میتواند لعنت و یا رحمت خدا باشد، انسان میتواند از غم بزرگ به نابودی و ناکجا آباد برود و یا غم بزرگ انسان را به بالاترین مقام برساند و هم میتواند باعث شکوفایی بشود و هم باعث انواع و اقسام بیماریها شود. ما در این مشکلات یا آموزش میبینیم یا تقاص پس میدهیم و داریم حساب خودمان را تسویه میکنیم که هر دو خیر است و آنچه مهم هست، نتیجه است.
ما نباید به تقدیر کاری داشته باشیم و باید به خواسته خود توجه کنیم، تقدیر همیشه کار خودش را میکند و بر اساس خصلتهای ذاتی خود حرکت میکند. گاهی اوقات بعضیها میخواهند نیروی خفته درون خود را بیدار کنند و ما باید بدانیم نیروهای خفته درون، همیشه فرشتههای آرام نیستند و گاهی به صورت جن خواهند بود، ما باید نیروهای خود را پالایش کنیم تا بتوانیم از آنها در جهت درستی استفاده کنیم، انسانها مکمل هم هستند و همه در کنار هم قابل قبول هستند.
منبع: سیدی «هیچی»
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون بیست و هشتم)
رابط خبری: همسفر میمنت رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون بیست و هشتم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هجدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
155