فرمانبرداری و فرماندهی در واقع مسیری را مشخص میکند که از کجا تا کجا باید حرکت را انجام دهیم. فرماندهی یک هدف بوده و معنای عام دارد، یک قانون کلی است که اگر انسان بخواهد در مسئله و مقولهای صاحبنظر شود و بتواند کاری انجام دهد، باید در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد. مانند این که من بخواهم صدایی را بشنوم؛ اما یک صدای دیگر به جای آن میشنوم یا میخواهم یک کلامی بگویم؛ اما کلامی دیگر به جای آن گفته میشود و اگر آن چیزی که من میخواهم دقیقاً اجرا نشود، به این معنی است که فرماندهی من در این زمینه دستخوش مسائلی گردیده و یا ناقص است یا اصلاً اجرا نمیشود.
یک فرد سالم شاید این قضیه را اینگونه برداشت نکند، یعنی فردی که در همه مسائل مرتب است، شب به موقع میخوابد، هر وقت بخواهد بیدار میشود، هروقت دوست دارد غذا میخورد، درواقع خواستههای شخص و انجام شدن آن خواستهها بدون اشکال انجام میشود؛ اما شخصی که دچار یک بیماری میشود در واقع فرماندهی را از دست میدهد برای مثال شخصی که بیماری قند میگیرد یا به هر بیماری دیگری که دچار میشود، هروقت دوست داشت میتوانست شیرینی بخورد، اما الآن اگر شیرینی بخورد باید عوارضی را جوابگو باشد.
در انسان، فرماندهی جزء خواستههای وجودش است و ما همه دوست داریم در درون خود، این جایگاه را داشته باشیم، وقتی این جایگاه به خطر میافتد ما حاضر هستیم بهای سنگینی را به خاطر آن پرداخت نماییم، بهای اعتیاد خیلی سنگین است، ماده جدید بهای خیلی سنگینی دارد، به همین راحتی فرد جرأت نمیکند ماده مصرفی خود را عوض کند، تریاک مصرف کند بعد شیره مصرف کند اما این فرماندهی آنقدر اهمیت و ارزش دارد که ما حاضر هستیم خود را به خطر بیندازیم و بهای خیلی سنگینی پرداخت کنیم فرماندهی دارای صور آشکار و صور پنهان میباشد. صور آشکار:به این شکل که انسان به جوارح و اعضاء خود فرمان میدهد تا عملی را انجام دهند. صور پنهان : اگر انسان بخواهد تصویری در ذهن خود به وجود بیاورد اما تصویر دیگری نقش ببندد به این معناست که در فرماندهی انسان خللی ایجاد شده است و یا اینکه قدرت فرماندهی خود را از دست داده است.
نویسنده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر نسرین ( لژیون دوم )
رابط خبری: مرزبان همسفر سهیلا
ویرایش و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون دوم) دبیرسایت
همسفران نمایندگی شیروان
- تعداد بازدید از این مطلب :
110