برای درک مفاهیم فرمانبرداری و فرماندهی، ابتدا باید معانی این دو کلمه را مورد بررسی قرار دهیم. فرمانبرداری به معنای پیروی از فرامین استاد یا دستورات الهی است، در حالی که فرماندهی به فردی تعلق دارد که دستور میدهد و دیگران از آن پیروی میکنند. در کنگره۶۰، هر رهجویی که وارد این سیستم میشود، باید فرمانبردار باشد تا بتواند به درجات بالاتری دست یابد و در نهایت فرمانده شهر وجودی خود شود. فرماندهی در حقیقت خواستهای درونی است که انسانها تمایل دارند آن جایگاه را داشته باشند. صور پنهان، به معنای فرمان دادن به درون است.
یک انسان سالم و مرتب، آنچه را که بخواهد و هر کاری را که بخواهد انجام دهد، بدون مشکل و به درستی اجرا میکند. در این حالت، متوجه فرماندهی درون خود نمیشود، اما فردی که دچار بیماری است، هیچگاه نمیتواند فرماندهی داشته باشد. به عنوان مثال، فردی که به دیابت مبتلا است، نمیتواند قند یا شکر مصرف کند، یا شخصی که درگیر اعتیاد است، پس از مدتی متوجه میشود که نمیتواند کارهایی را که قبلاً انجام میداده، به راحتی انجام دهد. اگر بخواهد فرماندهی درون خود را بازیابی کند، باید مصرف مواد جدیدی را آغاز کند یا مصرف خود را افزایش دهد؛ مثلاً از شیره تریاک به جای تریاک استفاده کند. معتادان به این روشها میتوانند به فرماندهی در زندگی خود دست یابند.
فرماندهی اهمیت و ارزش زیادی دارد و انسانها بهای سنگینی برای دستیابی به آن میپردازند. مواد مخدر میتوانند به راحتی این فرماندهی را از انسان بگیرند و در دل او احساس ترس، ناامیدی و بدبختی به وجود آورند. شخص در چنین حالتی همیشه در تاریکی فرو میرود و در تسلط نفس اماره قرار میگیرد. نفس اماره تمام فرماندهی را در دست میگیرد و شخص مجبور میشود که از تمامی فرامین آن پیروی کند. برای رهایی از این وضعیت، فرد باید فرمانبردار باشد و از تمامی فرامین راهنمای خود اطاعت کند تا بتواند فرماندهی شهر وجودی خود را بازپس گیرد. دوری از ضدارزشها و حرکت به سمت ارزشها، به ویژه قرار گرفتن در صراط مستقیم، تنها از طریق فرمانبرداری محقق خواهد شد.
انسانها تمایل دارند که فرمانده خود باشند و دستورات خود را اجرا کنند. برای مثال، فردی ممکن است به خود فرمان دهد که ساعت ۷ صبح بیدار شود و به کارهای خود رسیدگی کند، یا فردی دیگر به خود فرمان دهد که باید به رهایی برسد. پس از گذشت مدت زمانی معین، با فرمانبرداری، این خواستهها به واقعیت تبدیل میشود. اما افرادی هم هستند که نمیتوانند به این خواستهها دست یابند؛ زیرا آنها یا فرمانده خوبی برای خود نیستند و یا به سطحی از آگاهی نرسیدهاند که بتوانند خود را هدایت کنند. برای رسیدن به فرماندهی خود، باید فرمانبردار فرامین و دستورات الهی باشیم و در صراط مستقیم حرکت کنیم.
برای مثال، به ما دستور داده شده که دروغ نگوییم، غیبت نکنیم، فساد، دزدی و به کسی ظلم نکنیم. اگر این دستورات را به درستی اجرا کنیم، به درجهای خواهیم رسید که میتوانیم فرمانده خوبی برای خودمان باشیم. در این حالت، سطح انرژی ما بالا خواهد بود و اشتباهات ما به حداقل میرسد. همچنین همیشه برنامههای خوبی برای آینده خود خواهیم داشت. این نشاندهنده این است که فرد توانسته در مسیر تصفیه و تزکیه، فرامین الهی را اجرا کرده و فرمانبردار خوبی برای آنها بوده و در نتیجه، او به فرماندهی برای خود دست یافته است.
کلام دیگری که در اینجا باید مطرح شود، این است که ما به کنگره آمدهایم تا درمان شویم. اگر خواستار این درمان باشیم، باید دستورات کنگره را به درستی اجرا کنیم. تمامی دستوراتی که کنگره ارائه میدهد، در مسیر درمان است. برای درمان، ما نیازمند راهنما هستیم و باید تمام دستورات کنگره و راهنمای خود را که حول محور آموزش و خدمت است، با تمام قدرت اجرا کنیم. به عبارت دیگر، باید فرمانبردار خوبی برای کنگره و راهنما باشیم.
منابع: صحبتهای آقای مهندس و استاد امین در جلسات جهانبینی
نویسنده: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
رابط خبری لژیون سوم: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
92