English Version
This Site Is Available In English

از فرمانبرداری تا فرماندهی

از فرمانبرداری تا فرماندهی

به نام قدرت مطلق الله

 


جلسه چهارم از دور یازدهم سری جلسات کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی شوشتر به استادی مسافر امین، نگهبانی مسافر سروش و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "از فرمانبرداری تافرماندهی " در روز یکشنبه مورخ 1404/06/09 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد جلسه:
سلام دوستان امین  هستم مســــــــافر  تشکر می کنم از راهنمای خوبم آقا اکبر و ایجنت شعبه آقا کیوان  که اجازه دادند در این جایگاه خدمت بکنم، یک چیز جالبی که در این دستور جلسه من به فکرم می آید این بود که من فکر می‌کردم یک فرمانده از قبل همه چیز را بلد بوده یا فرمانده به دنیا آمده، درصورتیکه در دنیای واقعی اصلا چنین چیزی نداریم، هر‌کسی که به یک جایگاهی می‌رسد و یک حرفه ای را یاد می‌گیرد از همان پایین شروع کرده. یک فرمانده زمانی فرمانده شده که اول سرباز صفربوده و به مرور زمان اینقدر کارش رادرست انجام داده ودستورات راخوب اجرا کرده تا به آن درجه فرماندهی رسیده است، حالا من خودم را مثال می زنم اولین فرمانده من پدر و مادرم بودند.

من یک سـری نافرمانی ها داشتم که از همان بچگی های من شروع شد، به من می‌گفتند درس بخوان، 9 شب بیرون نرو، باافراد ناباب بیرون نرو، اما من اجرا نمی کردم واین نافرمانیها من فکر میکردم از یک فرمان خیلی بزرگ قرار است شروع شود، که اصلا همچین چیزی نیست ونافرمانی چیزی نیست که بگویند فلان کار را نکن، یا فلان قتل را انجام نده، نه از همین چیزهای ساده، بد موقع بیرون نرو و با افراد ناباب نگرد شروع می شود، زمانی که من وارد کنگره شدم اولین چیزی که گفتند این بود که گفتند گوش به حرف راهنما باید باشی، و راهنما هم همان چیزی راگفت که من چندین سال درگیر آن بودم وانجام نمی‌دادم

گفتن 6صبح باید بلند شوی از خواب، که من نزدیک 8‌سال بود 6‌صبح را اصلا به چشم ندیده بودم، مگر اینکه از شب قبل بیدار مانده باشم که 6 صبح را دیده باشم، گفتند که دارو را باید روزی سه وعده بخوری طبق دستور راهنما، و نباید ذره‌ای بالا و پایین کنی و‌‌‌ همین فرمانبرداری باعث شد که من به رهایی برسم، زمانی که من وارد کنگره 60 شدم به کلی فرمانده ای خود را ازدست داده بودم، ونیاز به کسی داشتم که در این راه مرا راهنمایی کند، و چه کسی بهتر از راهنمای خودم و چه کسی بهتر از کسانی که در کنگره 60 بودند و به من گفتند که تو باید 10 الی 11 ماه سفرکنی و گوش به فرمان راهنما باشی و سی دی بنویسی و دارو را سر وقت استفاده کنی که هم جسمت و هم روح و روانت تغیر کند و همین باعث شد که من از دستورات پیروی کنم و به مرور زمان به فرماندهی خودم برسم،     باتشکــــــــــــــــــر،

تایپ : مسافر سلیمان لژیون سوم

گروه سایت نمایندگی شوشتر 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .