سلام دوستان، اکبر هستم، یک مسافر
قبل از ورودم به کنگره ۶۰، پاهایم چندین بار جراحی شده بود و پزشک گفته بود اگر وزنم را کم نکنم، جراحی لگن بیفایده خواهد بود. اما هر کاری میکردم، حتی یک گرم هم کم نمیشد. با عصا راه میرفتم و از ورزش محروم بودم. ناامید بودم... تا اینکه وارد کنگره شدم.
در این مسیر، نوری تابید؛ نوری از جنس دانایی و عشق بیمنت. روش DST و تغذیه سالم، گنجی بیکران بود که بنیانگذار کنگره ۶۰، جناب مهندس دژاکام، در اختیارمان گذاشت تا زندگیمان را از نو بسازیم.
در سفر اول، با روش DST آشنا شدم و بعد از مدتی، با لژیون تغذیه سالم و راهنمای عزیزم آقا رضا پارسا همراه شدم. کسی که خودش تقریبا ۷۰ کیلو وزن کم کرده بود و با مشارکتهایش در لژیون، امید را در دل من زنده کرد.
اول سفر تغذیه برایم سخت بود. پفک برایم مثل کباب شده بود! اما با گوش دادن به سیدیها، مخصوصاً "ساختار درون" استاد امین، فهمیدم که نیروهای منفی نمیخواهند من موفق شوم. راهنمایم فقط یک جمله گفت:
"ادامه بده، همه چیز درست میشه."
و من ادامه دادم...
یاد گرفتم که نیاز جسم با خواسته نفس فرق دارد. فهمیدم تند غذا خوردن خشم را زیاد میکند. با تغذیه سالم، آرامش به سراغم آمد. شبها راحت میخوابیدم، صبحها سبک بیدار میشدم، فشار از پاهایم برداشته شد. احساس پرواز داشتم.
با رعایت اصول سادهای مثل خوردن غذا سر یک ساعت مشخص ، تخممرغ آبپز، سالاد قبل از غذا، و شیر با گردو به جای شام، نهتنها وزن کم کردم، بلکه کیفیت زندگیام بالا رفت. بیماریهای گوارشیام کمکم ناپدید شدند. فهمیدم که اکثر بیماریها از ناآگاهی نسبت به نیازهای جسم شروع میشوند.
در این مسیر، بارها وسوسه شدم. یک مشت تخمه کدو میتوانست مرا تا مرز سیگار و پرخوری ببرد. اما با آموزشهای کنگره، قدرت تشخیص خواستهها را پیدا کردم. فهمیدم ظاهر خواستهها با ماهیتشان فرق دارد.
از ۸۷ کیلو رسیدم به ۶۷ کیلو. بیست کیلو کاهش وزن، بدون دارو، بدون ورزش، فقط با آموزش، آگاهی و عشق به جسمم.
در روز رهایی تغذیه، حس پرواز داشتم.
و امروز با تمام وجودم باور دارم که سفر مواد و سفر سیگار، با درمان اضافه وزن کامل میشود.
چون جسم، خانهی روح است. و تا خانهات را نشناسی، آرامش مهمان تو نمیشود.
با احترام
اکبر، مسافر کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
124