در مورد موضوع از فرمانبرداری تا فرماندهی باید بگویم همه ما اگر بخواهیم فرمانده خوبی باشیم، قدم اول این است، که فرمانبردار خوبی باشیم. اگر ما فرمانبردار خوبی نباشیم هیچوقت نمیتوانیم برای شهر وجودی خود یا برای دیگران فرمانده خوبی باشیم.
در کنگره هم این قضیه صددرصد صادق است، ما وقتی به کنگره میآییم چه همسفر و چه مسافر هر دو حال خوبی ندارند. مسافر به خاطر اینکه در ابتدای ورود، مصرفکننده است و یک مصرفکننده قطعاً نمیتواند تصمیم درستی اتخاذ کند بنابراین باید سر خود را به اصطلاح با سر راهنما عوض کند و در سفر اول گوش به فرمان راهنما باشد تا بتواند تصمیمات درستی بگیرد، تا اینکه کمکم از سفر اول عبور میکند و وارد سفر دوم میشود، آنوقت میتواند فرمانده خوبی شود و همسفر هم در سفر اول به دلیل تخریبهای مسافر حال خوبی ندارد؛ بنابراین نمیتواند فرمانده خوبی باشد ابتدا باید فرمانبرداری کند تا به مرور فرمانده خوبی شود.
راهنمایان عزیز هم در ابتدا قطعاً فرمانبردار خوبی بودند و گوش به فرمان راهنمای خود بودند، که حالا توانستند فرمانده خوبی باشند.
در زمان قدیم میگفتند: تا شاگردی نکنی استاد نخواهی شد، باید شاگردی کنی و به حرف استادت گوش کنی به اصطلاح سرد و گرم روزگار را چشيده باشی تا بتوانی استاد خوبی شوی. پس من در سفر اول وظیفه دارم فرمانبردار خوبی باشم. در همه زمینهها اعم از نوشتن سیدی، سرموقع حاضر شدن در جلسه و ...تا بتوانم در نهایت فرمانده خوبی شوم و به سیستم کنگره خدمت کنم.
به نظر من یک فرمانده هم باید قدر جایگاه خود را بداند و دچار منیت نشود، گرم و صمیمانه و در عین حال مقتدرانه کار خود را انجام دهد.
از خدا میخواهم به ما یاری برساند تا بتوانیم بهترین فرمانبردار خوبی باشیم و انشالله بتوانیم در آینده فرمانده خوبی شویم.
از راهنمای عزیزم سپاس بیکران دارم، باشد که بهترینها نصیب آن عزیزان شود.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون اول)
رابطخبری: همسفر ساحره رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون اول)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون اول)
همسفران نمایندگی دماوند
- تعداد بازدید از این مطلب :
66