برای اینکه فرمانده خوبی باشیم باید چکار کنیم ؟

جلسه دوازدهم از دور هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی قشم با استادی مسافر عبدالرحمن ، نگهبانی مسافر روح الله و دبیری مسافر یوسف با دستور جلسه ( از فرماندهی تا فرمان برداری ) یکشنبه نهم شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ در محل دانشگاه خوارزمی قشم آغاز به کار کرد . 

خلاصه سخنان استاد ؛ 

سلام دوستان عبدالرحمن هستم یک مسافر ؛

دستور جلسه این هفته « از فرمانبرداری تا فرماندهی » است. خداوند را شاکرم که بار دیگر فرصت خدمت و حضور در این جلسه نصیبم شد تا بتوانم آموزش بگیرم و تجربیاتم را با شما به اشتراک بگذارم حدود دو سال و چند ماه پیش با کنگره ۶۰ آشنا شدم و به عنوان تازه وارد در جلسه شرکت کردم در همان ابتدا راهنمای تازه واردین سؤالی از من پرسید که هنوز در ذهنم باقی مانده « برای اینکه فرمانده خوبی باشیم باید چه کار کنیم؟» اگر امروز توفیق حضور در جایگاه استادی را دارم این نتیجه مستقیم فرمان برداری از راهنما و آموزش های کنگره است همچنین از راهنمایی ها و الگوهای رفتاری ایجنت محترم ، راهنماها و دیگر خدمتگزاران در این شعبه بهره برده ام همه آن هایی که امروز به درجات بالایی از خدمت و آموزش رسیده اند مسیرشان با فرمان برداری آغاز شده و با تلاش و تعهد ادامه یافته است برداشت من این است که انسان به خاطر داشتن منیت و برخی ویژگی های نفسانی اگر نتواند منیت خود را کنار بگذارد قطعاً در مسیر آموزش و رشد دچار مشکل خواهد شد همان طور که خودم دچار شدم ؛ یکی از اضلاع مثلث نادانی منیت است که دانایی را از بین می برد و مانع یاد گیری و رشد می شود ، فرماندهی در لغت به معنای سردار، حاکم یا پادشاه آمده است در نظامی گری هم فرمانده کسی است که اختیار و هدایت یک یا چند واحد را بر عهده دارد اما یک فرمانده خوب باید ابتدا یک سرباز خوب و فرمان بردار باشد از نظر من فرماندهی را می توان در دو بخش دید .

٠۱ صور آشکار ؛ جایی که انسان به عنوان پدر، مادر، مدیر یا مسئول بر دیگران فرماندهی دارد. 

٠۲ صور پنهان ؛ که به درون انسان مربوط می شود یعنی فرماندهی بر جسم ، روان و شهر وجودی خودمان. 

قبل از ورودم به کنگره این فرماندهی درونی را از دست داده بودم و بیماری اعتیاد ، نشانه ای از این فقدان فرماندهی بود چون در جسم ، روان و تفکر من اثر گذاشته بود اما خدا را شکر می کنم که با ورودم به کنگره ۶۰ و پذیرفتن حقیقت بیماری قدم های نخست درمان را برداشتم. فهمیدم تا زمانی که تسلیم نشوم و نپذیرم که بیمار هستم نمی توانم به درمان خودم کمک کنم ، با فرمان برداری از راهنما و قوانین کنگره در مسیری قرار گرفتم که با وجود تجربه شکست های قبلی در ترک مواد این بار توانستم به درمان و رهایی از بند مواد برسم . 

الگوهای بی نقص کنگره به من نشان دادند که این راه ، راهی عملی و مطمئن است هر چند ذره ذره و آهسته اما مطمئن ، اکنون در سفر دوم هستم و تلاش می کنم با فرمان برداری بیشتر آموزش های عمیق تری کسب کنم و بتوانم بر جسم و روان خودم فرماندهی داشته باشم ؛ تا روزی برسد که به فرمان عقل نزدیک شوم ، امروز درک کرده ام که هر چه بیشتر فرمان برداری کنم حال بهتری را تجربه خواهم کرد . 

ویرایش و تایپ  : مسافر سجاد 

بازنگری و ارسال : مسافر علی