از فرمانبرداری تا فرماندهی یک مسیر است، شرط لازم فرماندهی این است که فرمانبرداری را کامل انجام دهند. شخص دچار اعتیاد بعد از گذر یک مدت میبیند که بسیاری از کارهایی را که قبلاً برایش قابل اجرا بوده، دیگر قابل اجرا نیست یا بهصورت مشروط و نسبی قابل اجرا است، مثلاً بازدهی او در زمان کار، صدا، فعالیت و... در گذشته خوب بوده؛ اما حال میبیند که آن کارها قابل اجرا نیست یعنی خواسته در فرد وجود دارد، دستور هم می دهد؛ اما اجرا نمی شود و برای اجراشدن، برآوردن شروطی لازم است مانند اینکه موادش را مصرف کند یا اینکه مواد بیشتری مصرف کند که گاهی مواقع با آن مواد هم جواب نمیگیرد و مجبور میشود ماده مخدر دیگری را امتحان کند مثلاً بهجای تریاک، شیره یا بهجای شیره، هروئین و غیره؛ بنابراین دلیلی که پشت تغییر مواد در فرد مصرفکننده؛ حتی افزایش میزان مواد مصرفی شخص میباشد برای این است که او بتواند فرماندهی قبلی خود را بهدست آورد.
استاد امین میفرمایند: اگر دقت کنیم میبینیم که فرماندهی جزء خواستههای وجودی انسان است و همه انسانها دوست دارند که در درون خود، جایگاه فرماندهی را داشته باشند و زمانی که میبینند این جایگاه به خطر میافتد حاضر هستند برای بهدست آوردن آن بهاء سنگینی پرداخت کنند. اعتیاد و تغییر اعتیاد به مادهمخدر دیگر، بهاء سنگینی دارد؛ اما این فرماندهی آنقدر ارزشمند است که فرد حاضر است این بهاء سنگین را بپردازد و در خود، توانایی لازم برای بهدست آوردن و گسترش فرماندهی را افزایش دهد. انسانی که دچار اعتیاد میشود فرماندهی را از دست میدهد؛ حتی جسم او در کمترین کارها مانند صحبت کردن، تمرکز کردن؛ حتی خوردن از او فرمانبرداری نمیکند. ایشان؛ همچنین در تعریف فرماندهی میفرمایند: فرماندهی یعنی جایگاهی که اختیار میتواند معنی پیدا کند و انسانی که فرماندهی اختیار خود را از دست داده برای اینکه از این جایگاه خارج شود بایستی به کلید آن دست یابد تا بتواند به جایگاهی برسد که فرمان شو، شود دهد که کلید و شرط آن فرمانبرداری است.
ایشان برای درک بهتر این موضوع از دست دادن فرماندهی سالمندان را مثال زدند و سؤال مطرح کردند که چرا افراد پیر و سالمند در زمان پیری ناراحت و اندوهگین می شوند؟ این سؤال را چنین پاسخ دادند که علت این است که افراد مسن، نیروهایی را که تحت فرمان آنها بوده از دست دادهاند و در حال حاضر آن نیروها تحت فرمانشان نیست و راه حل این موضوع در کشورهای مختلف چنین ارائه شده که به افراد بازنشسته در زمینه کارهای عملی مانند ستارهشناسی، نجوم، آشپزی و گیاهان دارویی، آموزش داده میشود؛ همچنین برای آنها شرایط و تجهیزات لازم و آموزش را فراهم کردهاند تا این احساس در افراد سالمند بهوجود آید و بدانند که هنوز قدرت فرماندهی در آنها وجود دارد؛ بنابراین کسی میتواند فرمان دهد که خود قادر باشد کاری را که از دیگران می خواهد که آنها انجام دهد، خود نیز انجام داده باشد و برای بهدست آوردن توانایی فرماندهی، ناچار باید به دانایی مؤثر برسد؛ چون در دانایی مؤثر آموزش وجود دارد و در آموزش چیزی یا علمی از معلم، مربی، استاد یا راهنما به انسان انتقال پیدا میکند، همانطور که روح طبق امر رب است روح خود از جنس علم است؛ پس برای اینکه چیزی به انسان انتقال پیدا کند تا شرط فرماندهی را داشته باشد، بایستی استاد داشته باشد و شرط فرمانبرداری این است که در علم و رفتار استاد خود قضاوت نکنیم و هر آنچه استاد فرمان داد، فرمان ببریم.
مصرفکننده خواهان رهایی با میل و حس درونیاش کمک راهنما و لژیون را انتخاب میکند؛ چون قرار است در طول سفر اول کاملاً و صادقانه فرمانبردار باشد و این فرمانبرداری نکته اصلی محوری سفر اول میباشد و رهجو باید کاملاً تحت فرمان و هدایت راهنما در امر درمان اعتیاد باشد تا نتیجه مطلوب عاید شود. دیدهبان محترم مسافر آقای محمدصادق صداقت از قول آقای مهندس میفرمایند: بر فرض محال راهنمای شما بیسوادترین راهنمای جهان باشد این مهم است که شما با دید مثبت و قوی، او را انتخاب کرده باشید و او را بهترین راهنمای جهان بدانید که این نگرش باعث میشود شما یک فرمانبردار خوب باشید و کمک بزرگی میکنید که به درمان برسید. آقای مهندس میفرمایند: در مسئله فرماندهی، یک مثلت داریم که یک ضلع آن، فرمانده است و یک ضلع آن، فرمانبردار و دیگری موضوع است اگر در کنگره این مثلث را اجرا نمیکردیم نمیتوانستیم کنگره را اداره کنیم. فرمانده یا استاد باید فرماندهیاش را ثابت کند.
فرمانده خود احترام و شخصیت را برای خودش به ارمغان میآورد. راهنما باید حرفهای شاگرد را بشنود، تکالیفش را ببیند، او را به نیکی هدایت کند؛ همچنین اشاره میکنند که مطمئن هستند هر کسی در جریان عدل و انصاف باشد اگر خودش قوانین را رعایت کند، مشکلی بهوجود نمیآید. فرمانده باید خود نیز قوانین را رعایت کند در غیر این صورت منجر به فاجعه خواهد شد. در صور پنهان، وقتی میخواهند بر اعتیاد غلبه کنند و خود را بشناسند باید از یکسری قوانین فرمانبرداری کنند تا بتوانند به توانایی برسند که بر جسم خود فرماندهی درست داشته باشند تا در مقابله با نیروهای اهریمنی پیروز باشند و برای اینکه انسان به این تسلط و فرماندهی برسد باید زحمت و سختی بکشد، این سختی استمرار در طول زمان است، در کنگره هر فرمانی که داده میشود همه باید چشم بگویند و اجرا کنند و نباید در مورد آن فرمان نظر دهند.
منابع: سی دی از فرمانبرداری تا فرماندهی، صحبتهای دیده بان محترم آقای محمد صادق صداقت، صحبتهای جناب مهندس دژاکام، صحبت های دیده بان محترم آقای احمد حکیمی
نویسنده: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
رابطخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
192