همسفر مرضیه به همراه مسافر خود با ۳۰ سال تخریب وارد کنگره شدند، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی مسافرشان؛ شیره و تریاک بود، به مدت ۱۰ ماه و 4 روز به روش DST و داروی OT با راهنمایی مسافر احسان و همسفر مهین سفر کردند و در حال حاضر نیز مدت ۲ سال و ۸ ماه است که با دستان پر‌مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر و مسافر در کنگره، والیبال است.
این همسفر توفیق خدمت در جایگاه مرزبانی پارک، نشریات، دبیری کارگاه‌های آموزشی، عضویت لژیون سردار و دنوری داشته‌اند، در ادامه گفتگویی با این همسفر خدمتگزار ترتیب داده‌ایم که تقدیم نگاه پر‌مهرتان می‌شود:
زمانی که وارد کنگره شدید، واژه «فرمانبرداری» برای شما چه معنایی داشت؟
من تا پیش از ورود به کنگره، درکی متفاوت از «فرمانبرداری» داشتم. در ذهنم، این واژه تنها به معنای چشم گفتن، اطاعت بی‌چون‌وچرا، پیروی کورکورانه از دیگران و انجام دستورات آن‌ها، بدون هیچ‌گونه اختیار یا آگاهی بود؛ اما در کنگره آموختم که فرمانبرداری، پذیرش آگاهانه و عاشقانه قوانین و آموزش‌هاست.
در یک جمله، تعریف شما از «از فرمانبرداری تا فرماندهی» چیست؟
فرمانبرداری تا فرماندهی؛ یعنی زمانی‌که قوانین و آموزش‌ها را با دل و جان می‌پذیری و به آن‌ها عمل می‌کنی، به چنان قدرت درونی و آرامشی دست می‌یابی که زمام زندگی‌ات را با اختیار و دانایی کامل، خود به دست می‌گیری.
یک رهجوی فرمانبردار چه ویژگی‌هایی دارد؟
یک رهجوی فرمانبردار، با نظم و صداقت در جلسات حضور پیدا می‌کند، با اعتماد و فروتنی، دستورات راهنمای خود را به اجرا درمی‌آورد، آموزش‌ها را تنها نمی‌شنود؛ بلکه به آن‌ها عمل می‌کند و با صبری استوار، در مسیر رشد و رهایی خود گام برمی‌دارد.
چه شرایطی پیش می‌آید که یک همسفر فرماندهی شهر وجودی خود را از دست می‌دهد؟
دارایی ارزشمند هر انسان، «اختیار» اوست و هرگاه انسانی این قدرت را از دست بدهد، در مسیر تاریکی قرار می‌گیرد. زمانی‌که یک همسفر دچار ترس، قضاوت، ناامیدی یا عجله می‌شود و از مسیر آموزش‌ها فاصله گرفته و به سمت ضد ارزش‌ها حرکت می‌کند، فرماندهی شهر وجودی خود را از دست می‌دهد.
این دستور جلسه تا چه حد برای شما کاربردی بوده و باعث موفقیتتان شده است؟
اگر بخواهم نظر شخصی‌ام را بگویم، هنوز راه درازی در پیش دارم و باید آموزش‌های بسیاری دریافت کنم تا به یک فرمانبردار واقعی تبدیل شوم. برای اینکه بتوانم سفر خوبی داشته باشم، باید دستورات راهنمایم را به طور کامل عملی کنم. من قبلاً فردی لجباز بودم؛ اما به مرور زمان و با گوش دادن به سی‌دی‌های جناب مهندس و آقای امین، این صفت در من کم‌رنگ‌تر شد. این موضوع در زندگی من بسیار کاربردی بوده است؛ زیرا فهمیدم هرچقدر فرمانبردارتر باشم، آرامش و موفقیت بیشتری را در زندگی تجربه خواهم کرد. این بینش، تأثیر مستقیمی در روابط خانوادگی، اجتماعی و حتی جایگاه‌های خدمتی‌ام داشته است.
کلام آخر:
خداوند بزرگ را سپاسگزارم که راه کنگره را به من نشان داد تا بتوانم از آموزش‌های گران‌بهای آقای مهندس و استاد امین بهره‌مند شوم و در کنار دوستان بامحبتم؛ به‌ویژه راهنمای خوب و مهربانم خانم مهین، قرار بگیرم و از وجود پر از مهر ایشان بهره‌مند می‌شوم تا معنی و مفهوم واقعی زندگی را درک کنم.
مصاحبه‌کننده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
مصاحبه‌شونده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون دهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا
- تعداد بازدید از این مطلب :
102