دهمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶٠، ویژه مسافران و همسفران نمايندگي میلاجرد با استادی راهنمای محترم مسافر اکبر، نگهباني مسافر محسن و دبیری مسافر مهدی با دستورجلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» شنبه هشتم شهریورماه ۱۴۰۴، ساعت ١۶:٠٠ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر،
در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که همچین بستری را فراهم کردند که به حال خوب برسیم از نگهبان و دبیرهم تشکر میکنم بابت این جایگاه خدمتی، همچنین تبریک میگویم جایگاه ایجنتی همسفرم را امیدوارم که در این مسیر موفق باشند همچنین مرزبانهایی که امروز میخواهند شال بگیرند تبریک میگویم امیدوارم که در ادامه مسیر موفق باشند در مورد دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی در سی دی معلم آقای امین میفرماید زمانی که آدم و هوا در بهشت بودند و همه چیز برایشان فراهم بود، به دلیل اینکه از آن میوه ممنوعه خوردند و نافرمانی کردند از بهشت رانده شدند و به زمین فرستاده شدند در زمین فرمانبرداری را یاد بگیرند به آن درجه قبلی برسند روی سیستم کنگره برای فردی که وارد اعتیاد میشود دقیقاً تمام آن جسم و روان و جهان بینی و تمام سیستمش را آن اعتیاد تحت کنترل قرار گرفته یعنی فردی که وارد اعتیاد موارد تاریکی میشود اعتیاد برایش تصمیم میگیرد که کجا برود کجا نرود غذایی بخورد چه غذایی نخورد کی بخوابد کی بیدار شود یعنی کل آن فرماندهی خودش را تحت اعتیاد است فردی که وارد اعتیاد است اوایل با مصرفهایی که فرض اگر فرد مصرفش تریاک باشد به واسطه اینکه آن فرماندهی از او گرفته شده است سعی میکند به مصرف بیشتری روی بیاورد و مصرف هروئین را انجام دهد تا شاید فرماندهی قبلی را به دست بیاورد ولی باز میبیند بدتر شده است و روی میآورد به مواد دیگر مانند شیشه باز هم میبیند هیچ اتفاقی نیفتاده است. چیزی که در کنگره هست به عنوان فرمانبرداری فردی که وارد کنگره میشود برای درمان اعتیادش باید فرمانبردار راهنما و استاد و معلمش شود آن استاد هم خودش یک روزی سفر اولی بوده به واسطه اینکه فرمانبردار راهنمایش بوده توانسته است که به جایگاه فرمانده برسد یک راهنما اگر فرمانده لژیونش هست او باز در جای دیگر فرمانبردار است فرمانبردار آقای مهندس است فرمانبردار دیدهبان است. مسیر بین فرمانبرداری تا فرماندهی در این مسیر دارند به من میگویند از فرمانبرداری تا فرماندهی یک مسیر را برای من مشخص میکند نیست که من امروز وارد کنگره شوم و خیلی زود بتوانم آن فرماندهی خود را به دست بیاورم باید به آن زمان دهیم،سر ساعت در جلسه باشیم به موقع دارویمان را بگیریم و مصرف کنیم یعنی چیزی که راهنما از ما میخواهد بی قید و شرط انجام دهیم تا بتوانیم به آن شو شود برسیم دستور جلسه دو هفته پیش حکم عقل بود،حکم عقل را باید در قالب فرمانده اجرا کنیم،مسلماً به واسطه اعتیاد حکم عقل از ما گرفته شده است به ما دستور میداد الان ما باید چه کاری انجام دهیم کجا برویم،و تمام مشکلاتی که به وجود آورده بودیم در زندگی خودمان به واسطه اینکه فرماندهی جسممان از ما گرفته شده بود. انسان از دو قسمت است در صور پنهان و صور آشکار صور پنهانش این است که فردی که مواد مصرف میکند اگر مواد مصرف نکند حالش بد میشود و آن موادش است که فرمان میدهد چه کاری انجام دهد،ما اگر در کنگره بتوانیم چشم گفتن را یاد بگیریم به آن راهنما به آن پیشکسوت به کسی که این مسیر را رفته است من خیلی چیزها را یاد گرفته است و الان دارد به ما آموزش میدهد. یک راهنما قبلاً به راهنمای خودش چشم گفته فرمانبردار بوده هست و امروز توانسته به فرماندهی برسد در شغلهای دیگر هم وقتی ما نگاه میکنیم هیچ کسی یک شبه مثلاً اساس هیچ کاری نمیشود هیچ کسی یک شبه پزشک نمیشود همه را باید شاگردی کرد و آن زمان را سپری کرد آموزش بود تا بتوانیم آن فرمانده خود را به دست بگیریم اگر بتوانیم در سفر اول چیزی که راهنما از ما میخواهد

هیچ موقع راهنما فرمان غلط صادر نمیکند اگر چیزی میخواهد اگر سی دی نوشتنی است گر حضور به موقع است همه اینها به خاطر این هست که آن فردی که وارد کنگره میشود در تاریکی قرار دارد آن فرماندهی ازآن گرفته شده است راهنما میخواهد که آن آموزشهایی که در کنگره هست آموزشهایی که در سیدیها و جزوهها است فرماندهی را به آن فرد انتقال دهد امیدوارم که این سفر اولیها بتوانند از این کنگره و از این صندلی لژیون و راهنما استفاده کند تا بتوانند با آن فرمانده خودشان که قبل از اینکه وارد اعتیاد شوند که فرمانده خودشان را داشتند برسند و در آینده بتوانند استادهایی بشوند افرادی که وارد کنگره میشوند و میخواهند درمان شوند بیشتر از این صحبت نمیکنم ممنون که به صحبتهای بنده توجه کردید.
تایپ و عکس؛ مسافر مهدی
تهیه و تنظیم؛ مسافر علی
(مسافران و همسفران نمایندگی میلاجرد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
265