جلسه دهم از دور ششم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی معدن فیروزه با استادی مسافر مصطفی و نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی یکشنبه تاریخ 1404/6/9 ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر.
از ایجنت و نگهبان محترم سپاسگزارم که استادی و مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم. در ابتدا اشارهای به فرمایشات روز چهارشنبه جناب مهندس که در مورد لژیون سردار رهنمودهایی داشتند میکنم و در ادامه به دستور جلسه میپردازم. جناب مهندس در سی دی پنجره شکسته میفرمایند که باید در این دنیا کار مفیدی انجام دهیم هم برای خودمان و هم برای دیگران که مورد عنایت خداوند قرار بگیریم. اگر من بخشندگی را یاد نگیرم فرمانبردار و فرمانده خوبی نخواهم شد. بنده هر زمان که به دعای پایانی کنگره میرسم یک دعا را مدنظر قرار میدهم و آن این است که روزی در شهرمان یک شعبه برای خانمهای مصرفکننده احداث شود. اما باید این سؤال را از خودم بپرسم که آیا من برای تأمین این خواسته عضو کوچکی هستم و سهمی در حد خود ایفا کردهام یا خیر.
در مورد دستور جلسه مبحث فرمانبرداری تا فرماندهی میتوانم اینگونه عرض کنم که از دیدگاه بنده هر دوی این مفاهیم دوروی یک سکه هستند. از فرمانبرداری است که به رهایی میرسیم. فرمانبرداری به معنای کلید رهایی و خدمتگزاری صادقانه و ارزشمند است. ما اگر بخواهیم خصوصیات یک فرمانده خوب در یک محیط پادگان را ارزیابی کنیم اولین مسئلهای که میتوانیم اشاره کنیم این است که یک فرمانده خوب در درجه اول یک فرمانبردار خوب برای بالادستیهای خود میباشد و درعینحال باید همواره دانش خودش را درزمینهٔ فعالیت خودش بالا ببرد و اگر جز این باشد نمیتواند فرمانده خوبی باشد. حال سؤال اینجا پیش میآید که چرا ما باید در کنگره به فرماندهی برسیم. جواب این است که ما بهواسطه مصرف مواد مخدر و و تسلیم محض نفس اماره بودن بهصورت کامل تمامی اختیارات جسم و ذهن خود را تسلیم مواد کرده بودیم و به عبارتی مواد فرماندهی شهر وجودی را از ما سلب نموده بود و ما در ابتدا برای پس گرفتن این فرماندهی باید فرمانبردار راهنماهای خود باشیم تا ابتدا فرمانده شهر وجودی خود شویم و سپس در اطرافیان و جامعه صاحب اثر شویم. همانطور که جناب مهندس امین میفرماید هرکس که بخواهد فرمانده خوبی شود باید ابتدا فرمانبردار خوبی باشد. انجام دادن فرمانها بهتدریج باعث ایجاد توانایی و قابلیت در ما میشود که ما را در مسیر تبدیلشدن به یک فرمانده خوب هدایت میکند. از دیدگاه بنده فرماندهی به دوبخش تقسیم میشود. فرماندهی در صور آشکار و فرماندهی در صور پنهان. فرماندهی در صور پنهان فرماندهی در درون انسان است و شامل افسار بستن بر نفس اماره میشود. فرماندهی در صور آشکار هم شامل مدیریت و رهبری یک مجموعه یا تعدادی از افراد برای رسیدن به اهداف خاصی میشود. و کسی که در فرماندهی درون خودش ناقص عمل کند هیچ گاه به مراحل بعدی نمیرسد. مقابله با نفس و پس گرفتن فرماندهی درون هم رابطه مستقیمی با جهانبینی دارد که بایستی جهانبینی من به سطحی رسیده باشد که با آغوش باز آمادگی پذیرش فرمانبری از راهنمای خود را داشتهباشم. پس باید همیشه مشغول افزایش دانایی و آگاهی خود با استفاده از آموزشهای کنگره باشیم و با کفشهای آهنین در این مسیر محکم قدم برداریم.
ممنونم که سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید
جلسه هماهنگی خدمتگزاران سایت


عکاس:مسافرعباس
تایپ:مسافرابوالفضل
ویراستاری،نگارش متن وارسال خبر:مسافرحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
101