فرمانده فعل را به عمل تبدیل می‌کند

فرمانبرداری تا فرماندهی دو  مقوله مربوط به هم هستند که رابطه تنگاتنگی با هم دارند، فرماندهی یک قانون است که با فرمانبرداری به دست می‌آید و فرقی نمی‌کند فرمانده کجا و چه‌کاری باشد مهم این است که اگر می‌خواهد فرمانده خوبی باشد و در جایگاهی‌که قرار دارد درست عمل کند شرط و لازمه آن فرمانبرداری از قوانین الهی و اجرای فرامین الهی است یعنی، اگر شخص در هر جایگاه و مقامی که باشد فرمانبرداری را خوب یاد نگیرد فرمانده خوبی نمی‌شود.

من اگر صدای درون خود را نمی‌شنوم، کلامی که می‌گویم نسنجیده است و آن چیزی که می‌خواهم دقیق انجام نمی‌شود و نمی‌توانم روی موضوعی تمرکز کنم این یعنی فرماندهی من ناقص یا قابل اجرا نیست، مثل زمانی‌که مصرف‌کننده هستم، شب خواب به موقع ندارم و نمی‌توانم هر ساعتی که می‌خواهم از خواب بیدار شوم، انجام هیچ‌کار من زمان مشخصی ندارد و در همه کارها چه در صورآشکار و چه در صورپنهان اختلال بوجود آمده است و کل فرماندهی جسمم را از دست داده‌ام.

برای اینکه فرماندهی خود را به دست بیاورم با در نظر گرفتن زمان همان مسیری که رفته‌ام دوباره برگردم تا بتوانم درست عمل کنم. زمانی‌که جایگاه من ازبین رفته و برای هیچ‌کاری نمی‌توانم فرمان درست بدهم باید بهای سنگینی پرداخت کنم و برای اینکه از وضعیت بهم ریخته جسم و روح خود خارج شوم و به نقطه امن و تعادل برسم باید نکاتی را رعایت کنم و فرمانبردار خوبی باشم تا ذره‌ذره نیروی از دست داده خود را به دست بیاورم.

حال که وارد کنگره۶۰ شده‌ام روی کارهای خود متمرکز می‌شوم فرمانبرداری می‌کنم، و برای هر چیزی که اختیارش را از دست داده‌ام به دست بیاورم باید به سخنان استاد و راهنمایم به خوبی گوش دهم، سروقت به جلسات کنگره بروم و با نوشتن سی‌دی‌، خدمت کردن با آگاهی، دانایی به فرماندهی و حال‌خوش برسم. 
 
درست است فرمانبرداری کار راحتی نیست، باید تمام کارهای ضدارزشی که انجام می‌دادم کنار بگذارم و در راه درست قدم بردارم و بدانم شرط فرمانبرداری، قرار گرفتن در مسیر صراط‌مستقیم و آموزش درست است اگر توانستم این کارها ارا انجام دهم از ضدارزشها دور باشم و فرمانبرداری را درست انجام دهم و به خوبی خدمت کنم می‌توانم به فرمانده لایقی تبدیل شوم.

سخن آقای‌مهندس حسین دژاکام که می‌گوید شخصی  که سرباز خوبی است در آینده فرمانده خوبی می‌شود را با جان و دل قبول می‌کنم‌ و تمام تلاش خود را می‌کنم تا درمسیر کنگره ابتدا بهترین فرمانبردار باشم، زیرا کسی فرمان درست می‌دهد که قادر باشد همه کارهای خود را به درستی انجام دهد و از فعل به عمل تبدیل کند، تا بتواند اگر معلم شد معلم خوبی شود و دانش و اطلاعات خود را بدرستی انتقال دهد.

من فهمیدم که همراه آموزش دادن و آموزش گرفتن دیگر اسیر نیروهای منفی نمی‌شوم و دامنه فرماندهیم وسعت پیدا می‌کند و همواره سطح انرژی بالایی دارم، خدا را شاکرم که در مسیر کنگره قرار گرفتم تا برای رسیدن به فرماندهی خوب همیشه در حال آموزش باشم و هستم.

نویسنده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی حافظ