English Version
This Site Is Available In English

فرمانده لایق همه کارهایش بر مبنای نظم و انضباط است

فرمانده لایق همه کارهایش بر مبنای نظم و انضباط است

فرمانده به انسانی گفته می‌شود که بتواند یک سری از نیروهای درونی و بیرونی خود را احاطه و کنترل کند و همه ما در درون خود فرماندهی داریم به نام عقل که تمام تصمیم‌ها و اعمال ما در گرو فرمان این فرمانده است و  تنها راه رسیدن به فرماندهی؛ فرمانبرداری است و اینکه ما چه زمانی باید فرمانبرداری کنیم؟ زمانی که انسان فرماندهی شهر وجودی خود را از دست می‌دهد در واقع اختیار از او سلب می‌شود، زمانی که فرماندهی شهر وجودی از انسان سلب شود شخص درگیر حس‌های منفی از قبیل؛ احساس بی‌ارزشی، ناتوانی و بازنده بودن خواهد داشت حال برای به دست آوردن فرمانده شهر وجودی باید فرمانبرداری را بیاموزید و متوجه شود که تنها راه رسیدن به فرماندهی، فرمانبرداری است؛ به عبارتی شخص تا مدت زمانی فرمانبردار و تابع نیروهای اهریمنی بوده و از این پس باید فرمانبرداری از یک نیروی الهی و راستین را فرا گیرد چرا که فرمانبرداری یعنی اینکه من بپذیرم بسیاری از چیزها را نمی‌دانم و سعی کنم آن‌ها را آموزش بگیرم و زمانی که من می‌پذیرم حس‌های منفی در درون من است پذیرفتم که ضعف دارم؛ بنابراین بسیار خوب می‌توانم با آن‌ها مواجه شوم و آن ها را رفع کنم.

همانطور که آقای مهندس‌حسین‌دژاکام فرمودند: اعتیاد تاریک‌ترین، تاریکی است چرا که گوهر ناب وجودی انسان را از او می‌رباید که همانا فرماندهی از دست رفته اوست و شخص مصرف کننده تحت امر مواد مخدر برای تمامی امور زندگی مانند خواب، خوراک، سفر، تحصیل و سایر امور دیگر است و بازپس گرفتن این فرماندهی فقط و فقط با تزکیه، پالایش و حرکت در صراط مستقیم امکان پذیر خواهد بود؛ پس بحث فرمان و فرماندهی یک ساختار و امر خدادادی است که از طرف خداوند برای به تعادل رساندن کل هستی و موجودات است.

درمان اعتیاد شامل سه پارامتر است؛ جسم، روان، جهان‌بینی و در طول سفر علاوه بر جسم، روان هم به تعادل می‌رسد. جهان‌بینی یعنی دیدگاه و نگرش مصرف‌کننده نسبت به خودش و اطرافیانش. فرد مصرف‌کننده باید بداند که فرماندهی جسم او در اثر مصرف مواد مخدر به جای عقل به دست نفس اماره افتاده و این مواد است که فرمان می‌دهد؛ اما با درمان به روش DST یاد می‌گیرد و با دوری از ضد‌ارزش‌ها می‌تواند این فرماندهی را به عقل خود برگرداند و متوجه این موضوع می‌شود که یک فرمانده لایق ابتدا باید خود قوانین را رعایت کند یعنی با کوچکترین مسئله تعادل خود را از دست ندهد و اگر بخواهیم فرمانده لایق باشیم باید از ضد‌ارزش‌ها دوری کنیم. فرمانده لایق، همه کارهایش بر مبنای نظم و انضباط است و سعی در اجرای قوانین عقل دارد.

فرماندهی در کنگره‌۶۰ یک صور آشکار و یک صور پنهان دارد؛ صور پنهان فرماندهی درون ما است مثلاً من در ذهنم به دست خود فرمان می‌دهم که کتاب را بردارد و می‌خواهم از روی کتاب بخوانم و یا بنویسم؛ اما این کار را نمی‌توانم انجام دهم در این موقع باید آموزش بگیرم و شرط اول این است که یک همسفر بپذیرد که اشتباه و نقض فرمان کرده و بلد نبوده است حال باید در کنار راهنما قرار بگیرد و هرچه راهنما به او گفت بی چون و چرا انجام دهد و چشم بگوید گاهی باید آن منیت و غرور را که مانع آموزش گرفتن است کنار بگذاریم و در اینجا اگر همسفر بپذیرد که هیچ آگاهی ندارد و باید آموزش بگیرد کم کم وارد مرحله فرمانبرداری می‌شود و شروع به حرکت می‌کند و در ادامه کم‌کم فرماندهی شهر وجودی خود را به دست می‌گیرد و روزی به مرحله فرماندهی می‌رسد.

در واقع می‌شود گفت که فرماندهی یک هدف است و مسیر را مشخص می‌کند که از کجا به کجا حرکت کنیم و انسان هرچه بیشتر فرمان‌ها را نقض کند در تاریکی مطلق بیشتری فرو می‌رود. فرمانده یعنی جایگاهی که انسان در آن قرار دارد و برای رسیدن به فرماندهی در هر جایگاهی ابتدا باید گوش به فرمان و فرمانبردار باشیم انسان اگر بخواهد در هر مقوله صاحب نظر باشد شرط لازم و ضروری این است که فرمانبرداری را به طور کامل انجام بدهد من می‌توانم با فرمانبرداری عقل از انجام کارهای ساده و کوچک شروع کنم تا به کارهای بزرگ برسم؛ مثلاً حضور به موقع در جلسات، مشارکت کردن و سی‌دی نوشتن که این مسائل بسیار مهم و حائز اهمیت است برای رسیدن به فرمان عقل و در نهایت فرماندهی شهر وجودی خود را به دست گرفتن‌.

منابع مقاله: سایت کنگره۶۰، سی‌دی از فرمان‌برداری تا فرمان‌دهی
نویسنده: راهنمای تازه‌واردین همسفر فرزانه
ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .