دانایی و دانایی موثر

سیزدهمین جلسه از دور چهارم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بروجن ویژه مسافران و همسفران با استادی مرزبان محترم مسافر سجاد و نگهبانی موقت مسافر سیامک و دبیری موقت مسافر قهرمان با دستور جلسه «دانایی، دانایی موثر و سواد» روز پنج‌شنبه  ششم شهریور‌ماه ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
ممنونم از گروه مرزبانی، همچنین از راهنمای لژیون سوم آقا سجاد که استادی امروز را به من سپردند ممنونم از ایشان و برگزاری دومین دوره انتخابات مرزبانی را در شعبه‌ خودمان، تبریک می‌گویم. انشالله آن شخصی که اصلح است را انتخاب کنید و آن عمل سالم را به اجرا درآورید. اما در مورد دستور جلسه امروز؛ دانایی، دانایی موثر و سواد و این‌ها چه ربطی به هم دارند؟ روز یکشنبه و سه‌شنبه مفصل در مورد این دستور جلسه صحبت شد اما چند مورد که من خودم از این دستور جلسه درس می‌گیرم و برای من پیام داشت را می‌گویم. تعریف دانایی، که در جزوات جهان‌بینی در سفر اول ما همیشه می‌خوانیم، این بود که تشخیص ماهیت خواسته‌ها، با هر رنگ و هر لباس و هر شکلی. تشخیص با دانایی بود اما تشخیص رنگ و تشخیص لباس با نفس اتفاق می‌افتاد. این درگیری بین نفس و دانایی همیشه بود، جنگی که در قلعه عقل همیشه اتفاق می‌افتاد. مثلثی که ما در جهان بینی می‌خواندیم، مثلث دانایی بود و مثلث دیگر جهالت بود که روبروی هم بودند. سه ضلع مثلث دانایی تفکر تجربه و آموزش بود و نقطه مقابل این‌ها، ترس ناامیدی و منیت می‌شد. قطعاً زمانی که شخص می‌خواهد تفکر کند ترس می‌آید و روبرویش قرار می‌گیرد یا زمانی که ما می‌خواستیم آموزش بگیریم منیت جلوی آن می‌آمد و نمی‌گذاشت که ما دست به کاری بزنیم و قطعاً در ادامه این می‌شد که ما تجربه نکنیم. در یکی از سی‌دی‌ها من یادم است که آقای مهندس می‌گفتند آن انسان‌هایی که در زمان قدیم ریش سفید و کدخدا بودند، سواد نداشتند ولی تمام مشکلات قبیله را شخصاً خودشان حل می‌کردند. این‌ها اتفاقاً بر حسب کسب دانایی، تجربه و آموزش، پس از مدت‌ها می‌دیدی که یک اتفاقی برای ایل و قبیله می‌افتاد، به کوه می‌رفتند یا از قبیله برای مدتی دور می‌شدند و در آرامش قرار می‌گرفتند، خودشان را ریکاوری می‌کردند، بی‌سواد هم بودند و خلاصه می‌آمدند و بر مشکلات فائق می‌آمدند و یا حتی رسول خدا زمانی که به غار حرا می‌رفتند همین اتفاق برای ایشان می‌افتاد، در آرامش قرار می‌گرفتند تا آن پیام به او برسد و بعد بیایند و راهنمایی کنند و رسالت خود را به انجام برسانند. دانایی فقط به لباس نیست و به شخصیت نیست، ما در کنگره خیلی دیدیم که افرادی با مدارک تحصیلی بالایی می‌آمدند و از درمان کردن خودشان عاجز بودند،  پس به مدرک تحصیلی و این‌ها نیست. برعکس این هم اتفاق می‌افتاد، یعنی شخص هیچ سوادی نداشت، مدرک تحصیلی اول ابتدایی یا سیکل داشت، ولی می‌دیدی با دانایی سر لژیون می‌نشست و به درمان می‌رسید.
چیزی که در این دستور جلسه برای من اتفاق می‌افتاد دانایی و دانایی موثر بود. همه انسان‌ها از یک حد نصاب دانایی برخوردار هستند ولی آن دانایی که ما بتوانیم به عمل برسانیم خیلی مهم است. من امروز می‌دانم که مواد خوب نیست، ولی هنوز مصرف می‌کنم، می‌دانم که سیگار ضرر دارد شاید همه ضرری که برای من دارد را هم می‌دانم، ولی با این حال باز، مصرف می‌کنم این دانایی است. دانایی یک ابزار است، سواد ابزار است ولی اینکه من بتوانم یازده ماه سر لژیون بنشینم و درمان کنم، این را دانایی موثر می‌گویند. انشالله که همه ما بتوانیم در این مسیر دانایی کسب کنیم که اول، برای خودمان موثر واقع شود و بعد در جامعه. ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

نگارنده: مسافر ابوذر لژیون یکم
ویرایش و تنظیم: مسافر امین
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمد
مسافران و همسفران نمایندگی بروجن