فرماندهی؛ قانونی برای توانمندی و رشد انسان
مقدمه
فرماندهی یکی از اصول اساسی در زندگی انسان است که نقش تعیینکنندهای در موفقیت و پیشرفت فردی و اجتماعی دارد. بدون فرماندهی صحیح، امکان هدایت اندیشه، روان و جسم به سمت اهداف مطلوب وجود ندارد. این مقاله به بررسی مفهوم فرماندهی، اهمیت آن در زندگی انسانها و تأثیر آن در مسئلهای چون اعتیاد میپردازد و نشان میدهد چگونه فرماندهی میتواند زمینهساز رشد و توانمندی باشد.
فرماندهی یک قانون است که اگر انسان بخواهد در مسئله یا مقولهی صاحبنظر شود و بتواند کاری انجام دهد باید در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد. فرماندهی یکی از خواستههای درونی هر انسانی است و همه انسانها دوست دارند که این جایگاه را داشته باشند و چه بسا بهای زیادی را پرداخت میکنند تا این جایگاه فرماندهی حفظ شود. فرماندهی دارای صور آشکار و پنهان میباشد و اصولاً تمامی انسانها به گونهای فرمانده هستند؛ فرمانده جسم و اندیشه و روان خود. به طور مثال: وقتی من انسان میخواهم در ذهن خودم تصویری را به وجود بیاورم و روی آن متمرکز شوم اما چیز دیگری به جای آن به وجود میآید. اگر آن چیزی که انسان میخواهد دقیقاً اجرا نشود به این معنی است که فرماندهیاش در آن زمینه مشکل دارد و یا ناقص است.
بارزترین تصویری که پس از شنیدن واژهی فرماندهی در ذهن انسان تداعی میشود، فردی است که در لباس نظامی ایستاده است و به سربازها دستور میدهد. اصولاً تمامی انسانها فرمانروای نیروهای درونی هستند که خداوند در اختیارشان قرار داده است. در مقوله اعتیاد، اتفاقی که برای شخص مصرفکننده میافتد دقیقاً همین گونه است که فرد مصرفکننده هیچ فرماندهی بر جسم خود ندارد و مواد مخدر این فرمانروایی را از او سلب نموده است و خیلی از کارهایی که قبل اعتیاد قادر به انجام دادنشان بود دیگر برایش قابل اجرا نیست. این فرماندهی از مصرفکنندگان مواد مخدر و افرادی که بیمار هستند سلب میشود.
دامنه فرماندهی در انسان کسب کردنی و رو به صعود است به این معنا که وقتی انسان در انجام کار جدیدی توانمند میشود، دامنه فرماندهیاش افزایش مییابد. به طور مثال یک راهنما در کنگره شصت دامنه فرماندهیاش یک لژیون است و وقتی جایگاهش به سمت بالا ارتقاء پیدا کرد و ایجنت یا اسیسانت یا دیدهبان شد، دامنه فرماندهیاش به یک شعبه و چندین شعبه ارتقاء پیدا خواهد کرد. کسی میتواند فرمانده خوبی شود که فرمانبردار خوبی باشد، یعنی فرمانبردار رب و مربی خودش باشد، شاگردی کند و آموزشپذیر باشد و به دور از منیت و به راهنمای خود ایمان کامل داشته باشد. بزرگترین علت ناتوانی در انسانها این است که یک سری نیروهایی که تحت فرمان آنها بوده، دیگر تحت فرمان آنها نیستند.
نتیجهگیری
فرماندهی، کلید موفقیت و توانمندی هر انسان در زندگی است. این جایگاه نه تنها یک موقعیت بیرونی، بلکه خواستهای درونی و ذاتی است که باید کسب و حفظ شود. فرماندهی صحیح به انسان قدرت کنترل اندیشه، روان و جسم خود را میدهد و زمینه رشد و پیشرفت را فراهم میکند. از دست رفتن فرماندهی، مانند تجربه مصرفکنندگان مواد مخدر، موجب ناتوانی و کاهش کیفیت زندگی میشود. اما با آموزش، فرمانبرداری صحیح و تلاش برای گسترش دامنه فرماندهی، هر فرد میتواند فرماندهی بر زندگی خود را باز یابد و آن را به سوی تعالی سوق دهد.
متن این مقاله برگرفته از آموزههای کنگره شصت و تجربههای عملی در زمینه رشد فردی و درمان اعتیاد میباشد که بر اهمیت فرماندهی در مسیر توانمندسازی انسان تأکید دارد.
منبع: سیدی از فرمانبرداری تا فرماندهی(امین)
نویسنده: راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
95