یکی از بزرگترین نعمتهایی که خداوند به انسان عطا کرده، قدرت انتخاب است. انسان در هرلحظه میتواند تصمیم بگیرد که به کدام مسیر قدم بگذارد، مسیر روشنایی یا تاریکی، ارزشها یا ضد ارزشها؛ اما برای رسیدن به نقطهی درست لازم است، ابتدا اطاعت کردن و گوش دادن را بیاموزیم تا بتوانیم روزی فرمانده زندگی خود شویم. دستور جلسهی «از فرمانبرداری تا فرماندهی» دقیقاً به همین سیر و جریان تکاملی اشاره دارد.
وقتی فرد مصرفکننده برای اولین بار وارد کنگره ۶۰ میشود؛ درواقع فرمان زندگیاش سالها در دست مواد مخدر بوده است. او دیگر توان تصمیمگیری درست را ندارد و جسم، روان و جهانبینیاش بههمریخته است. در چنین شرایطی، اولین گام برای بازگشت به مسیر درست، فرمانبرداری است. فرمانبرداری یعنی: پذیرفتن آموزشها و دستورات راهنما و عمل کردن به آنها بدون بهانهجویی.
در سفر اول، مسافر یاد میگیرد که سر ساعت داروی خود را مصرف کند، در جلسات حضور منظم داشته باشد، سیدیها را گوش دهد و تکالیف خود را انجام دهد. شاید این کارها در ابتدا ساده به نظر برسند؛ اما همین عمل بهظاهر کوچک، پایه و اساس یک تغییر بزرگ را بنا میگذارد. کسی که فرمانبردار خوبی باشد بهمرور درمییابد که فرمانبرداری از راهنما و قوانین کنگره در حقیقت فرمانبرداری از عقل و قوانین الهی است؛ زیرا راهنما چیزی جز تجربه، علم و عشق در اختیار ما قرار نمیدهد.
اما این مسیر در همینجا متوقف نمیشود. وقتی سفر اول به پایان میرسد و فرد به رهایی میرسد، وارد مرحلهی جدیدی میشود که آن را سفر دوم مینامیم. در این مرحله، مسافر باید تمرین کند تا خودش فرمانده زندگیاش باشد. فرماندهی یعنی: توانایی مدیریت کردن جسم، روان و جهانبینی خود. دیگر نیازی نیست کسی به او بگوید چه کند، او خودش آموخته است که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.
فرماندهی به معنی کنترل خواستههای نفس، تصمیمگیری درست در شرایط سخت و عمل کردن بر اساس ارزشها میباشد. فرمانده شدن فقط به معنای داشتن یک جایگاه خدمتی درکنگره نیست؛ بلکه مهمتر از آن، فرماندهی در درون خویشتن است. فردی که فرمانده خوبی است، بهموقع میخوابد و بهموقع بیدار میشود، روابط سالم برقرار میکند، از ضد ارزشها فاصله میگیرد و در مسیر سازندگی گام برمیدارد.
خدمت کردن درکنگره فرصتی برای تمرین فرماندهی میباشد؛ وقتی مسافر یا همسفر در جایگاه مرزبانی، نگهبانی، راهنمایی یا حتی خدمتی ساده مانند آبدارخانه قرار میگیرد، درواقع دارد یاد میگیرد که چگونه مسئولیت بپذیرد و فرماندهی را تجربه کند. نکتهی مهم این است که فرماندهی بدون فرمانبرداری ممکن نیست. کسی که اطاعت و نظم را نیاموخته باشد؛ هیچگاه فرمانده موفقی نخواهد شد. اینیک قانون کلی است «اول فرمانبرداری، بعد فرماندهی».
درنتیجه دستور جلسهی «از فرمانبرداری تا فرماندهی» به ما میآموزد که برای رسیدن به جایگاه فرماندهی، ابتدا باید فروتنی، اطاعت و نظم را بیاموزیم. کسی که فرمانبرداری را تجربه کرده، فرماندهی را بهدرستی درک خواهد کرد. این دستور جلسه به ما نشان میدهد که مسیر کنگره ۶۰، مسیری است از پذیرش تا مسئولیتپذیری، از شاگردی تا استادی، از تاریکی تا روشنایی میباشد درنهایت، هدف همهی ما این است که فرمانده واقعی زندگیمان شویم و باعقل، عشق و ایمان در مسیر ارزشها حرکت کنیم.
منبع: منابع آموزشی کنگره ۶۰
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
تنظیم و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون نهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
145