به نام قدرت مطلق الله
عبدالرضا هستم یک همسفر
لژیون سوم
نام راهنما: آقا مهراد
امروز می خواستم در مورد سی دی احساسات کمی صحبت کنم این سی دی برای من چند نکته رو باز کرد.
بحث این سی دی در مورد احساسات بود که احساسات را استاد به دو بعد مختلف تقسیم کرد، بعد اول دریافت، بعد دوم ادراک بود. دریافت یعنی آنچه که ما دریافت می کنیم. احساسات من همسفر عبدالرضا با دیگرهمسفران نسبت به اطراف خودم کاملا متفاوت است.
پس اگر من بخواهم دریافت های خودم را از محیط اطرافم و جامعه که درآن زندگی می کنم مشاهده کنم دارای یک نوع دیدگاه خواهم شد، و این در اثر تاثیراتی است که این محیط روی من بجا می گذارد، این بستگی به حس من دارد که اگر بخواهم این حس را به صورت عقلانی و متفکرانه به آن بپردازم، احساساتی را در من به وجود می آورد که می تواند هم مثبت یا منفی باشد. برای مثال: درک من نسبت به سخنان استاد راهنما.احساسات من نسبت به برادران هم لژیونی.آنچه دریافت می کنم در چهره من کاملا مشاهده می شود، یعنی حس خوبی که از راهنما، از هم لژیونی ها و اطرافیان می گیرم.
آنچه من نسبت به این حس خوب درک می کنم از طریق تفکر و تعقل در من پدیدار می گردد.مسئله حائز اهمیتی که اینجا در سی دی احساسات من درک کردم، مسئله رفتارهای اجتماعی من در جامعه است. نوع لباس پوشیدن، نوع رفتار، گفتار، لمس کردن و حتی برخورد های چشمی و زبانی چقدر می تواند روی دریافت، ادراک، القائات، الهامات، احساسات من وتاثیراطرافیان برمن به خصوص در حال خوب من تاثیر گذار باشد.
من فکر می کنم کنگره 60 به وجود آمدنش و رشد و نموآن فقط به یک دلیل بوده است. هماهنگی عشق و پراکندگی محبت در بین اعضا و یک رنگ بودن همه در یک لباس که سفید پاک یکدست است. این پاکیزگی چه از طریق حس لامسه، حس بینایی، شنوایی و بویایی تاثیرات خود را در طول زمان روی من همسفر گذاشته است.
امروز این حال خوب من به خاطر رفتارها، کردارها و پندارهای نیک هم لژیونی ها و تمامی اعضای کنگره 60 می باشد.
خیلی ممنون که به صحبت های من گوش کردید.
- تعداد بازدید از این مطلب :
116