برداشت از سی دی "احساسات"
گاهی به این فکر میکنم که ما دو چیز داریم: حس و احساس. حس همان دریافت ساده و اولیه از محیط است و احساس، درک عاطفی و هیجانی ما از جمع این دریافتها.
پایه و اساس احساس، حس است. اولین قدم برای داشتن احساس واقعی، «دیدن» است؛ نه فقط ظاهر بلکه جزئیات مانند قیافه، نوع لباس، بهداشت، گفتار و نگاه که کمک میکند احساس واقعی دیگران را بفهمیم
مسئله مهم دیگر «شنیدن» است؛ یعنی فراتر از گوش دادن، درک احساس پشت کلام طرف مقابل. آیا سخنان نیشدار، کنایهآمیز یا مهربان هستند؟ نوع بیان ما تعیین میکند دیگران چه احساسی نسبت به ما داشته باشند.
پس از دیدن و شنیدن، «ادراک» نقش دارد؛ اینکه چگونه درک میکنیم: عقلانی، واقعبینانه یا تخیلی و پر از تصورات واهی. این موضوع تأثیر زیادی بر احساسات ما دارد و جهانبینی به ما کمک میکند حسها و احساسات را بهتر بشناسیم و کنترل کنیم.
احساس یعنی درک و دریافت عاطفی و هیجانی. مثلاً حس چشایی هشداری است که تلخی را به ما اطلاع میدهد تا از مواد مضر اجتناب کنیم. هر چیزی بهایی دارد و باید در جای خود باشد. همه چیز به حرف زدن نیست؛ بلکه گذشت و سرمایهگذاری روی کارها اهمیت دارد.
اندیشه ما به احساس و ادراک وابسته است و مهم است چگونه بیندیشیم تا راه درست را پیدا کنیم. بسیاری از مسائل مانند اعتیاد، سالها راه حل نداشتند چون تفکر درستی نبود. اعتیاد بیماری جسم، روان و تفکر است که درمان آن ۱۰ تا ۱۱ ماه طول میکشد و جایگزینی جسم و روان ناسالم به جای سالم است.
از نظر فیزیولوژی، اعتیاد بیماری سلولی و مولکولی است؛ ژنهایی که باید دوپامین و اندورفین تولید کنند، نمیکنند و سیستمهای سلولی مانند میتوکندری به درستی کار نمیکنند.
پاسخ سؤالات وقتی درست است که راه درست پیدا شود و مجری توان اجرا داشته باشد. توصیه استاد این است که برای بهتر شدن باید با سرعت، تفکر و بدون نقص حرکت کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
در جهان فیزیکی همه چیز دو جهت دارد: مثبت و منفی که با هم تعادل مییابند. ضعیفها حذف میشوند و فقط قویها میمانند. زندگی ثابت نیست و همیشه در تغییر است؛ خطرات و مشکلات نیز هست ولی قوانین اجتماعی از برخی آسیبها جلوگیری میکند.
تقویت حس در زندگی روزمره اهمیت زیادی دارد؛ برای پیشبینی و درک بهتر مسائل و رسیدن به کمال. حیات یک امتحان دائمی است و ما همیشه در حال ارزیابی هستیم.
در کنگره ۶۰، مثلث حس (نور، صوت و حس) نماد مهمی است. این مثلث که تمام هستی را به هم وصل میکند، سه ضلع دارد: نور، صوت و حس. نور روشنایی درون، صوت صدای راهنما و درون، و حس تجربه واقعی و پذیرش خود.
تجربهای که اخیراً برایم بسیار معنا داشت، رفتن به شعبهای دیگر از کنگره ۶۰ بود. در آنجا نیروهای منفی زیادی به زیباترین شکل تلاش میکردند تا مانع شوند لژیون انتخاب کنم و آموزش ببینم و داناییام را هدف قرار دادند. اگر درمان نشده بودم و حسهای سالمی نداشتم، نمیتوانستم این موضوع را درک کنم؛ نمیتوانستم زیبایی آن شعبه را ببینم و محبت اعضای آن را حس کنم. همچنین، با استفاده از حواس ظاهریام، بهویژه شنیدن کلام زیبای راهنمایم و دوستانم، توانستم درک درست را بگیرم و پیوند محبت را برقرار کنم. چیزی که خیلی به من کمک کرد، کاربردی کردن جهانبینی و فرمانبرداری بود. با نوشتن سیدی و خدمت کردن، توانستم از پنج حس درونیام بیشتر بهره ببرم و سخنان راهنمایم و دیگر عزیزان را به گوش جان بشنوم و بهتر درک کنم.
نوشتن سیدی برایم راهی است برای پاکسازی درون و سبک شدن بار روانی. همراه با ارتباط دوستان و ورزش، این مسیر را با آرامش طی میکنم.
نور، صوت و حس مثل سه دوست کنار هم هستند که زندگی را بهتر میکنند و آرامش میآورند. امیدوارم همه ما بتوانیم حسهای درونمان را بهتر درک کنیم و همدلی با خود را بیاموزیم.
گروه خبری نمایندگی محمدی پور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
375