همسفر کبری
شرط لازم برای فرماندهی، فرمانبرداری است؛ هم در صور پنهان و هم در صور آشکار. برای آنکه بتوانیم فرمانده باشیم، باید به توانمندی برسیم، گسترش دامنه فرماندهی، همان توانمندی جسم و روح ما است در سایه فرمانبرداری و تسلط بر نیروی درونی خود، بهاضافه شناخت درست از این نیروها، بنابراین، یک انسان سالم زمانی میتواند فرماندهی کند که پیشتر فرمانبردار خوبی بوده باشد.
اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ؛ پیامبر اکرم(ص) ابتدا عبد و فرمانبردار پروردگار بودند و سپس به مقام رسالت مبعوث شدند، ما نیز اگر بخواهیم فرمانده شویم، یا مثلاً کمک راهنما باشیم، باید سخنان راهنما و استاد خود را با دل و جان بپذیریم و مو به مو اجرا کنیم؛ همانگونه که سلمان و ابوذر قدمبهقدم جای پای پیامبر میگذاشتند؛ اما انسان بیمار یا ناتوان فرماندهی او تحقق نمییابد؛ زیرا زمانیکه احساس و بدن ما با هم منطبق نباشند، فرماندهی مختل میشود و این اختلال به تنفر و رویه غلط در زندگی منجر خواهد شد؛ برای مثال: یک انسان معتاد حتی بر سادهترین کارهای بدن خود تسلط ندارد؛ میخواهد به دستشویی برود، اما رودههای او فرمان نمیگیرند؛ میخواهد صحبت کند، اما اختیار زبان خود را ندارد، برای رهایی از این وضعیت، ناگزیر از فرمانبرداری هستیم، در این مسیر ابتدا باید به «دانایی مؤثر» برسیم؛ یعنی کاری که خود انجام میدهیم را به دیگران نیز توصیه کنیم، مرحله بعد، انتخاب استاد است، وقتی استاد خوبی برگزیدیم، باید اطاعت محض داشته باشیم و هرگز او را قضاوت نکنیم.
همسفر بهجت
زمانیکه انسان فرمانبردار خوبی نباشد، مسلماً نمیتواند فرمانده خوبی هم باشد؛ اگر من هنگام آمدن به کنگره به قوانین توجه نکنم، دیر بیایم، سیدی ننویسم، در امتحانات شرکت نکنم و به سخنان راهنمای خود گوش ندهم، هیچوقت نمیتوانم سفر خوبی را تجربه کنم و حتی در ظاهر هم به رهایی برسم، در این صورت، نتیجه مطلوبی که باید برای من داشته باشد حاصل نمیشود، احساس خوبی نخواهم داشت و قادر نخواهم بود بهدرستی خدمت کنم؛ این موضوع تنها به کنگره محدود نمیشود، بلکه در همه مراحل زندگی جریان دارد، برای مثال: یک فرد سالم میتواند فرمانروایی جسم خود را بهخوبی در دست داشته باشد؛ اما شخص بیمار یا معتاد نمیتواند همه کارهای خود را بر مبنای حکم عقل انجام دهد، زیرا نیروهای منفی بر عقل او پردهای کشیدهاند، مواد مخدر باعث شده است او نتواند مانند قبل از اعتیاد عمل کند و همه کارهای او وابسته و مشروط به مصرف مواد گردد؛ همانطور که استاد امین میفرمایند: «فرماندهی خواسته درونی هر انسان است.» هر انسانی این خواسته را دارد؛ حتی کودکی که تازه سخن گفتن یا راه رفتن را آموخته و از این توانایی بسیار خوشحال است؛ اما زمانیکه انسان احساس کند فرمانروایی خود را از دست داده، غم و اندوه به سراغ او میآید؛ مانند سالمندانی که در دوران کهولت دیگر نمیتوانند مانند دوران جوانی، هر کاری را بهخوبی انجام دهند.
همسفر نفیسه
فرمانبرداری تا فرماندهی را اینطور معرفی کردهاند: در واقع مسیری را مشخص میکند که از کجا باید حرکت کنیم و به کجا برسیم، در اینجا فرماندهی بهعنوان هدف مطرح شده است، فرماندهی میتواند در هر زمینهای باشد، نکته مهم این است که این یک قانون کلی است؛ یعنی اگر انسان بخواهد در هر مقولهای صاحبنظر شود و بتواند کاری را بهدرستی انجام دهد و در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد، شرط لازم آن این است که فرمانبرداری را بهطور کامل انجام دهد؛ معمولاً وقتی اسم «فرمانده» میآید، اولین چیزی که در ذهن ما نقش میبندد تصویر یک فرمانده نظامی است که ایستاده و به تعدادی سرباز دستور میدهد؛ اما این تنها یک تصویر است و فرماندهی حالتهای دیگری هم دارد، فرماندهی میتواند هم در صور آشکار باشد و هم در صور پنهان؛ در صور آشکار یعنی اینکه من فرمانبردار خوبی باشم؛ به قوانین کنگره عمل کنم، از مرزبانان اطاعت کنم و تکالیفی را که راهنما در لژیون میدهد بهطور کامل انجام دهم، اما در صور پنهان، فرماندهی مربوط به درون انسان است، مثلاً وقتی من به دستم فرمان میدهم که این لیوان آب را بردارد و دست من تبعیت میکند، یعنی فرماندهی در درون من اتفاق افتاده است؛ اما در طول سالها با انجام ضدارزشها، این فرماندهی از دست میرود، مثلاً با پرخوری و بدخوری، دیگر فرمانده دستگاه گوارش خود نیستم و بدن من از فرمان خارج میشود، ولی وقتی بهموقع غذا بخورم، دوباره فرمانده جسمم میشوم، یا سالها به خاطر دیر خوابیدن، بدن از کنترل من خارج شده است؛ اما با بهموقع خوابیدن و کسب انرژی، دوباره میتوانم فرمانده جسم خود باشم.
نویسندگان: همسفر کبری، همسفر بهجت، همسفر نفیسه، رهجوهای راهنما همسفر طاهره (لژیون هفدهم)
رابطخبری: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون هفدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم) دبیر سایت
نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
324