شاید در نگاه اول کلمه فرمانبرداری برای ما کمی ناآشنا باشد و ما فقط آن را در نیروهای نظامی شنیده باشیم؛ ولی بارها و بارها آن را تجربه کردهایم؛ چه وقتی کودک بودیم و به مدرسه میرفتیم و چه در خانواده و چه در دانشگاه یا محل کار، میتوانیم مدرسه را مثال بزنیم که در مدرسه دو نوع دانشآموز داریم؛ نوع اول دانشآموزی است که به موقع در کلاس حاضر میشود، تکالیف خود را مینویسد و در کل هر چه معلم بگوید را انجام میدهد. نوع دوم دانشآموزی است که یک روز مدرسه میرود یک روز نمیرود و دوست داشته باشد تکالیف مینویسد. دانشآموز زرنگ و موفق کسی است که فرمانبردار خوبی است و بعدها که بزرگ شود، میتواند فرمانده خوبی باشد.
همین قانون در کنگره هم صادق هست، فردی که مصرفکننده است مدتی که از مصرف مواد مخدر یا الکل میگذرد متوجه میشود که قبل از مصرف میتوانست خیلی از کارها را انجام دهد که الان از انجام آنها عاجز است، مثلاً میتوانست مسافت زیادی دوچرخه سواری کند یا چند ساعت بدون خستگی کار کند، این بدان معنی است که فرماندهی صور پنهان خود را از دست داده یا تضعیف شده است.
مصرف مواد مخدر باعث میشود که فرد از نفس اماره یا شیطانی پیروی کند و همین باعث کنار زدن عقل او میشود و زمانی که همین نیروهای منفی یا شیطانی کنترل فرد را بر عهده میگیرند او را به طرف ظلمت و تاریکی میبرد و جسم و روان او را به بردگی میگیرد. چنین شخصی وقتی وارد کنگره میشود باید فرمانبردار خوبی باشد تا بتواند هم در درون خود و هم در بیرون فرمانده خوب و موفقی باشد، شاید در اوایل سفر به دلیل وجود نیروهای منفی این کار برای او سخت باشد؛ ولی همین فرمانبرداری است که باعث میشود فردی که حتی نمیتوانست یک قدم مثبت بردارد به درمان برسد، همین فرمانبرداری در کنگره به من یاد داد که حتی با انجام دادن کارهای کوچک میتوانم به فرمان عقل یا همان شو شود برسم.
نویسنده: همسفر گل جهان رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارومیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
134