English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_ فرمانبرداری مقدمه‌ی فرماندهی بر افکار،احساسات وجسم خودمان است

گروه خانواده_ فرمانبرداری مقدمه‌ی فرماندهی بر افکار،احساسات وجسم خودمان است

دستور جلسه: «از فرمانبرداری تا فرماندهی»
سلام دوستان عاطفه هستم یک همسفر
انسان در طول زندگی خود همیشه با مقوله‌ی فرمانبرداری و فرماندهی روبه‌رو است. وقتی وارد کنگره‌۶۰ می‌شویم، یاد می‌گیریم که برای رسیدن به درمان و آرامش، ابتدا باید فرمانبرداری کنیم؛ فرمانبرداری از راهنما، قوانین کنگره و حتی فرامین الهی. اگر بخواهیم بدون فرمانبرداری به فرماندهی برسیم، نتیجه چیزی جز آشفتگی و شکست نخواهد بود. همان‌طور که یک سرباز قبل از اینکه فرمانده شود باید سال‌ها دستور بگیرد و آموزش ببیند، یک رهجو هم باید فرمانبرداری را به‌درستی تمرین کند تا در آینده بتواند فرمانده افکار، احساسات و جسم خود شود.فرمانبرداری در کنگره‌۶۰ یعنی پذیرش آموزش‌ها و عمل به آن‌ها بدون چون‌ و چرا. وقتی راهنما می‌گوید دارو باید سر ساعت مصرف شود یا نوشتار و سی‌دی باید نوشته شود، اگر رهجو فرمانبرداری کند نتیجه‌ی درمان را خواهد دید. اما اگر با شک و تردید یا غرور به موضوع نگاه کند، نه فرمانبردار است و نه می‌تواند فرماندهی در زندگی را تجربه کند. فرمانبرداری به معنای اطاعت کورکورانه نیست؛ بلکه یک پذیرش آگاهانه است. یعنی من می‌دانم کسی که این فرمان را داده، خودش تجربه کرده و راه درست را به من نشان می‌دهد.از طرفی فرماندهی در کنگره زمانی به دست می‌آید که فرد بتواند درونیات خودش را کنترل کند. یعنی کسی که قبلاً نمی‌توانست در برابر وسوسه‌ی مصرف مواد بایستد، امروز با آموزش‌ها و تمرین فرمانبرداری توانسته است به جایی برسد که فرمان بدن و ذهن خودش را در دست بگیرد. این همان فرماندهی واقعی است. فرماندهی یعنی من بر ترس‌ها، خواسته‌های نامعقول و افکار منفی خود مسلط شوم.
در زندگی بیرون هم همین قانون برقرار است. یک کارمند اگر نتواند دستورات رئیس خود را درست اجرا کند، هیچ‌گاه نمی‌تواند خودش مدیر موفقی شود. یک فرزند اگر یاد نگیرد به والدینش احترام بگذارد و حرف آن‌ها را گوش کند، وقتی بزرگ شد نمی‌تواند خانواده‌ی خودش را درست اداره کند. بنابراین فرمانبرداری مقدمه‌ی فرماندهی است و این دو جدایی‌ناپذیرند.
نکته‌ی مهم این است که فرمانبرداری همیشه مرحله‌ی اول است. ما ابتدا باید یاد بگیریم مطیع قوانین الهی، قوانین طبیعت و قوانین کنگره باشیم، سپس کم‌کم قدرت فرماندهی در وجودمان شکل می‌گیرد. وقتی یک رهجو به جای مقاومت، تسلیم آموزش‌ها می‌شود، در حقیقت دارد خودش را آماده می‌کند تا روزی فرمانده وجودش شود از فرمانبرداری تا فرماندهی در کنگره‌۶۰ یک مسیر کاملاً علمی و عملی است. منِ رهجو ابتدا باید فرمانبرداری کنم، حتی اگر برایم سخت باشد، چون این فرمانبرداری کلید رهایی و رسیدن به جایگاه فرماندهی است. فرمانبرداری درست باعث می‌شود که من به تدریج قدرت انتخاب‌های صحیح پیدا کنم و در نهایت فرمانده ذهن، جسم و روان خودم شوم. اگر فرمانبرداری را درست انجام بدهم، روزی می‌توانم نه‌ تنها بر زندگی خود بلکه در جایگاه یک راهنما، یک همسفر یا یک خدمتگزار، فرماندهی درست و سالمی داشته باشم.ممنونم از فرصتی که به من دادید.


نویسنده:همسفر عاطفه(لژیون یکم)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی قشم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .