دهمین جلسه از دوره دهم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی خیام نیشابوری در روزهای پنجشنبه به استادی مسافرکاظم و نگهبانی مسافرروح ا... و دبیری مسافرمجید با دستورجلسه دانایی و دانایی موثر، در تاریخ 6 شهریورماه ماه 1404 رأس ساعت 16:30 آغاز به کارکرد.خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کاظم هستم یک مسافر،خداوند را شاکر و سپاسگزارم که فرصت حضور در جمع با محبت شما عزیزان را به من داد،روزی من قرارداد که امروز در جمع شما باشم و انشالله بتوانم هم از مشارکت و هم از جشن بهره ببرم،امیدوارم بتوانیم از این جشنها بیشتر داشته باشیم و در شادیهای یکدیگر شریک باشیم و لذت ببریم از رهایی دوستان و از بودن در کنار هم،با توجه به اینکه امروز دو سه تا کار پیش آمده سعی میکنم به صورت خلاصه در مورد دستور جلسه صحبت کنم که دینم را ادا کرده باشم،در ادامه انشالله در مورد ۱۰ سال رهایی آقای احمد سعادتی صحبت میکنم،در ادامه هم اگر همه برنامهها هماهنگ شده باشند و آقای سنچولی هم تشریف بیاورند مراسم تودیع مسافر محمد ایجنت الان و معارفه مسافر ابوالفضل ایجنت جدید شعبه که میخواهند انشالله پیمان ببندند،باز هم خداوندا شکر میکنم که عضوی از کنگره ۶۰ هستم،خداوند روزی من قرار داد که خدمتگزار باشم،اجازه حضور داد تا بتوانم از این خدمتهایی که شما عزیزان به ما میکنید استفاده کنم و خدا را شکر نمایندگیهای نیشابور آن روند رو به رشدش را داشته و یادم هست چند سال پیش آمدیم داخل پارک یک لحظه یادم افتاد و آن حس برایم تداعی شد چه برنامههایی بود و امروز خدا را شکر سه نمایندگی به علاوه نمایندگی معدن که میشود چهار نمایندگی،این نشانه حرکت درست است،هم سفر اولیها هم سفر دومیها و هم همه خدمتگزاران همه دست در دست هم یک حرکت درست در حال انجام است و نیشابور روز به روز در حال رشد است و یک اتفاق خوب درونش به وجود میآید و بستری مهیا شده که کسانی که خواستار هستند به رایگان به آنها سرویس داده بشود که واقعا بزرگترین لطف است،بعضی وقتها من فکر میکنم که امروزه شرایط اقتصادی و مالی در دنیا بسیار ملموس و شفاف شده که داخل اینجا یک دنیاست و بیرون این درها یک دنیای دیگر بعضی وقتها میگویم دنیای وانفسا یعنی نفسها خیلی با یکدیگر کار ندارند و به یکدیگر ربطی ندارند بیرون از این در،ولی دنیای ما در این دو سه ساعتی که با هم هستیم داخل کنگره دنیای بانفسا است ما به نفسهای هم کمک میکنیم و حداقل در این دو سه ساعت دردها و شادیهایمان و دغدغه هایمان با همدیگر است،این اتفاق اتفاقی بسیار قشنگ و نادر است که در کنگره ۶۰ رخ میدهد و در تمام نمایندگیها چنین است،زمانی که در این مکان حضور دارم لحظه به لحظه خدایم را شکر میکنم که هستم،آمدهام در دنیایی که چرتکه و ماشین حسابش با بیرون از این در خیلی متفاوت است،شاید در بیرون شرایط اقتصادی و اجتماعی بسیار ملموس و قابل لمس باشد ولی در اینجا همه با پیراهن سفید از ایجنت مرزبان راهنما و تمامی خدمتگزاران همه یک صدا هستیم برای کمک به یک تازه وارد و واقعاً این یک صدایی حال اینجا را خوب میکند و خداوند را شاکرم که اجازه داده تا من در این مکان حضور پیدا کنم،من همیشه با خودم پیمان میبندم که این دنیا را با دنیای بیرون قاطی نکنم،اگر میگویند رابطه کاری ،خانوادگی، تلفنی و دوستی در بیرون از کنگره نداشته باشیم سعی میکنم این را حفظ کنم و بیایم اینجا فقط برای حال خودم و حال هم نوع خودم تلاش کنم،دنیای بیرون دنیای بسیار گسترده است برای رفاقتها و برای روابط اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی،و همیشه پیمان میبندم که این دنیا را با قوانین خودش حفظ کنم،فکر هم نمیکنم کسانی که عضو باشند مخالف این حرفها باشند چون حرفهایی که زدم حرفهای خودم نیست و حرمتهای کنگره است،همه میدانیم ولی چرا انجام نمیدهیم؟دانستن این میشود دانایی و همه ما هم این را تایید کردهایم طبق صحبت و آموزشی که با هم مرور کردیم،چرا با همه این که اینها را میدانیم و این چند ساعت کنگره را دوست داریم ولی قوانینش را دوست نداریم؟ویا قوانینش را هم دوست داریم ولی آن را اجرا نمیکنیم؟چون فقط دانایی است و فقط به به چه چه هست،چون فقط خوشحالیم که عضو کنگره ۶۰ هستیم،وقتی که دانایی به دانایی موثر تبدیل بشود عیارت مشخص میشود،دنیای بانفسا و یا دنیای وانافسا،اینجا مشخص میشود چه کسی میتواند بگوید که کنگره ۶۰ بد است،رایگان،فقط اسمت را میپرسند شرایط اقتصادی و خانوادگی ات را کاری ندارند،میگویند تو مشکلت اعتیاد است و تو میتوانی عضو شوی تمام،ولی بعضی وقتها اذیت میشوم چون میدانم که خوب است ولی دانایی من دانایی موثر نیست،عذرخواهی میکنم به خودم میگویم میشوم حمال یک سری مطالب خوشگل،حمال یک سری آدمها و روحهای آزاد که من دربندم،و این خیلی سخت است که یک سری روحهای آزاد و آدمهای آزاد را میبینی و خودت هم قبول داری ولی خودت مجری نیستی و این خیلی سخت است،در یک N.G.O دیگر بودم که در آنجا میگفتند نادانی هم نعمتی بود که خداوند آن را از ما گرفت،این یک جمله کلیشهای بود یعنی به نادانی هم به عنوان نعمت نگاه میکردند،یعنی وقتی که دانا میشوی یا باید آن را به دانایی موثر تبدیل کنی و یا حمال میشوی،عذرخواهم که این کلمه را استفاده میکنم،منظورم حمل کننده است خدای نکرده جسارت نباشد،حمل کننده یک سری مطالب و علمهای غنی ولی مجری نیستم،دانایی اگر به دانایی موثر تبدیل نشود فقط در مرحله علم و یقین میماند،مراتب دانایی موثر است در حد اطلاعات عمومی و به درد هیچکس نمیخورد،یقین هم حتی برایش زیادی است،پس برای اینکه دانایی مان به دانایی موثر تبدیل بشود حتما حتما حتما باید قدرت تشخیص ماهیت خواستهها را بهش توان ببخشیم،این توان بخشیدن از قسمت اول به نظر من خیلی سختتر و دلپذیرتر است،ما فهمیدیم که مواد مخدر به درد ما نمیخورد از زمانی که فهمیدیم چه شد؟ دکتر،روانپزشک،کمپ،دوست، آشنا و غریبه،فقط قدرت تشخیص خواسته،وقتی به کنگره آمدیم به ما توان داد و وقتی به ما این توان داده شد دانایی به دانایی موثر تبدیل شد،اینجا لذت دانایی و اینجا تفاوت دانایی و سواد خودش را عرض اندام کرد،خیلیها باسواد هستند ولی همان چیزی که خودشان تدریس میکنند را انجام نمیدهند،میشود حمال،پس دانایی خوب است گام اول است ولی گامی هست ک حلقهای هست که بسته نشده است یک حلقهای است که نیمه باز است و حتماً باید داناییمان را به دانایی موثر و توان انجام بهش بدهیم،آقای مهندس در از سیدیهای آخرشان میفرمایند یکی از نشانههای خوشبختی پول نیست،مقام و جایگاه نیست بلکه فکر است،بعضی وقتها از لحاظ شرایط اقتصادی خیلی خوبم ولی فکرم درگیر است،خیلی جالب است که کنگره ۶۰ همیشه به روز است یکی از سیدیهای جدید آقای مهندس همین مطلب را به شکل دیگر بیان کردند: فکر یکی از نشانههای خوشبختی است ولی بستر برای فکر کردن شرایط اقتصادی است،باید یک شرایط اقتصادی نرمال داشته باشی تا بتوانی قشنگ فکر کنی،اینها همه از نشانههایی است که ر کنگره ۶۰ به ما آموزش داده میشود و اگر بتوانیم آنها را کاربردی کنیم خیلی خوب است،من روزی که آمدم داخل کنگره ۶۰ دیدم که مطالب خیلی زیاد است و با خودم پیمان بستم که کم یاد بگیرم ولی همان کم را اجرا کنم،از یادگیری زیاد فراری بودم و آن اوایل که در مشهد ۷ یا ۸ نفر بودیم،و به تهران میرفتیم و میآمدیم دوستان کتابهای عقاب و سردار را مطالعه میکردند ولی من اصلاً علاقهای نداشتم،میگفتم من همین جسم روان جهانبینی را بفهمم کلایم را به آسمان هفتم میاندازم،و واقعاً هم به همین شکل است باید به اندازهای بدانیم که بتوانیم حرکت کنیم،این از مشارکت من بیش از حد هم شد عذرخواهی میکنم تولد ۱۰ سال رهایی مسافر احمد راهم به ایشان تبریک میگویم خیلی خلاصه،انشالله در زمان مشارکت مشارکت خواهم کرد،تبریک میگویم به احمد عزیز ۱۰ سال رهایی را،یک دوره لژیون کارش را به نحو احسنت انجام داده و به قول ما فارغ التحصیل شده،یک دوره ایجنتی داشتند و آن را هم به بهترین شکل ممکن انجام دادند،و الان هم به عنوان یک رهجوی کنگره ۶۰ کارشان را به نحو احسنت انجام میدهند،اگر خدمتی هم باشد انجام میدهند واقعاً خیلی عالی است من همیشه گفتهام بهترین پاداش برای یک راهنما این است که کسی که در کنگره به رهایی رسیده قدردان کسانی باشد که بهش کمک کردهاند با حضورشان و اثربخشیشان در کنگره،تبریک میگویم به احمد عزیز و انشالله در موقع خودش به خانواده و همسفرانشان تبریک خواهم گفت،انشالله باشیم تا زمانی که کنگره اجازه خدمت به ما میدهد خدمت کنیم و آموزش بگیریم ،از اینکه سکوت کردید و به صحبت های من گوش کردید از تمامی شما سپاسگزارم.

درادامه جلسه معرفی ایجنت جدید مسافر ابولفضل و تشکر و قدر دانی از ایجنت مسافر محمد توسط دیده بان محترم مسافر مهدی انجام شد.




در ادامه جلسه تولد ده سال رهایی مسافر احمد نیز برگزار گردید .

اعلام سفر مسافر احمد: سلام دوستان احمد هستم یک مسافر تخریب هجده سال با انواع انتی ایکس اخرین انتی ایکس مصرفی تریاک و شیره مدت ده ماه و بیست وپنج روزسفر کردم به روش دی اس تی با داروی اوتی با کمک راهنمای عزیزم اقای کاظم ورزش در کنگره دارت الان هم مدت ده سال و یک ماه است که ازاد و رها هستم.

سخنان مسافر احمد:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر:ابتدا خسته نباشید خدمت اقای محمد گشتی وتبریک به آقای ابوالفضل عابدی جایگاه ایجنتی رو امیدوارم در این مسیر ثابت قدم باشند.وممنون وسپاسگذارم از آقای نوروز پور که منت سر بنده گذاشتن وتشریف آوردن به شعبه ی خودشان ویک تشکر ویژه از خانم فاطمه راهنمای همسفرم دارم.دستور جلسه ی امروزهم با تولد بنده یکی شده که حتما حکمتی داره وبنده به اون حکمت رسیده ام کسب آگاهی علم دانایی خیلی خوبه ولی شیرین تراز آن کاربردی کردن اون هستش که میشود همون دانایی موثر .ما در اینجا یاد گرفتین هر اطلاعاتی را گرفتیم هر دانایی رو که گرفتیم وتجربه کردیم انتقال بدیم به دیگران واین خیلی خوب است.وامیدوارم بتونیم هم دانایی وهم دانایی موثر را کنار همدیگه داشته باشیم .خیلی خوشحالم که در جشن ده سال رهایی خودم هستم باعث افتخار خودم هست ویک لذت ویژه ای داره برام اما ملاک اینه من وشما کاری در اینجا انجام بدهیم واونجایی قشنگ تر میشه که من یک اثری در کنگره گذاشته باشم تو این ده سال وبنده هنوز خودم رو در اون جایگاه نمی دانم چون هنوز بسیار زمان نیاز است که بتوانم دانایی هایی که به دست آوردم به دانایی موثر تبدیل کنم.مطلب اخر عزیزان به خودتان افتخار کنید که در جمع کنگره ی ۶۰ هستید وباز بالاتر از آن افتخار کنید زمانی که در جمع خدمت گذاران هستید واقعا خدمت در کنگره قشنگه ولذت بخش هستش وامیدوارم هر کسی که آرزو داره در کنگره خدمتگذار باشه به آرزوش برسه ودر اون جایگاه یک خدمتگذار کامل وسالم باشد.وما اگر قراراست یک خدمتگذار باشیم باید کامل وبی نقص ودر جهت ارزش ها و قوانین کنگره قدم برداریم .ممنون از اقای نوروز پور واز برادران هم لژیونی خودم که از مشهد تشریف آوردن واز شما عزیزان حاضر در جلسه امیدوارم بتوانم در جشن های این عزیزان انشالله جبران کنم .ممنون ومتشکرم.
