جلسه اول از دوره سوم لژیون سردار به نمایندگی پرند با استادی راهنمای محترم مسافر غلامرضا و نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه "دانایی، دانایی موثر و سواد" در تاریخ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان غلامرضا هستم یک مسافر، از ایجنت محترم و نگهبان لژیون سردار تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم و اما در مورد دستور جلسه که تیتر آن میفرماید حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا کنید، خب میدانیم و عقل را میشناسیم و تعاریفی در کتاب دارد که آمده عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود میباشد و روح با لطافت منحصر به فرد خود با اراده عقل راهبری میشود یا اینکه حس اولین قوه بکارگیری عقل است و مدل قلعه عقل که استاد امین آن را مطرحش کردند، چون جزو صور پنهان است و ما نمیدانیم از چه ذراتی تشکیل شده و جایگاهش کجاست و بر اساس این ما همیشه مدلها را در میان میآوریم که درک بهتری از صور پنهان داشته باشیم یا مدل شهر وجودی برای نفس، ولی با تمام این تعریفها چیزی که هست من میخواهم دو مسئله مهم که در قلعه عقل هم آمده که یکی دانایی است و دیگری اصلیترین چیزی است که قوه عقل را بکار میگیرد حس، در مورد اینها میخواهم صحبت کنم.
اینکه اگر بنده حسهایم آلوده باشد به هیچ عنوان نمیتوانم در مسیر دانایی قرار بگیرم و آموزش درستی بگیرم برای مثال اگر بنده حس منیت داشته باشم اصلا آموزش نمیگیرم یا اگر حس ناامیدی داشته باشم اگر هم آموزش ببینم نمیتوانم انرا تجربه کنم و در آخر اگر حس ترس و ناامنی در من باشد نمیتوانم تفکر کنم و هرکدام از این اضلاع دانایی اگر ناقص باشد من هیچ وقت مثلث داناییام کامل نمیشود و مدل قلعه عقل این را به من میگوید که هر خواستهای که از سمت عقل صادر میشود و توسط عقل حکم اجراییاش صادره میشود، هیچوقت نگهبانان دانایی به آن تشخیص نمیرسند که خواستههای نفس را تشخیص بدهند که درست است یا خیر و برای همین است که خیلی کارهای اشتباه انسان انجام میدهد.
ممکن است کسی بگوید مگر ما نمیگوییم عقل هیچوقت اشتباه نمیکند؟ بله عقل هیچوقت اشتباه نمیکند ولی همه کارها را عقل انجام نمیدهد، اطلاعات را آن حس و نگهبانان دانایی هستن که خواستههایی که وارد میشود را برسی میکند و صحت درست یا غلط بودن آن را به عقل میدهند و بر اساس آن چیزی که به عقل میرسد، عقل حکم صادر میکند.
وقتی خواسته نامعقول است ولی من داناییم آنقدر بالا نیست که درست یا غلط بودن آنرا تشخیص دهم و آن حکم جلوی قاضی یا عقل قرار میگیرد بر اساس همان اطلاعات حکم را صادر میکند و من آن کار را انجام میدهم و بعد میفهمم آن کار اشتباه بوده، برای اینکه من نگهبانان داناییام را تقویت کنم باید روی حسهایم کار کنم، باید حسهایم تسکیه و پالایش بشود، باید در مسیر جهانبینی قرار بگیرم، باید معنی منیت را بدانم، باید تعاریف ناامیدی را بفهمم و چگونگی مقابله با اینها را یاد بگیرم.
ترس هم همینطور وقتی مثلث جهالت شناخته و باز شود و من بتوانم آن را بشناسم من میتوانم در مسیر دانایی قرار بگیرم و در آن مرحله به جایی میرسم که هر خواستهای وارد شود نگهبانان دانایی میتوانند آنرا تشخیص دهد و آنوقت هر خواستهای نمیتواند وارد شود که حکم عقل را بگیرند برای اجرا شدن و لژیون سردار هم همین را میخواهد به من بگوید.
لژیون سردار دنبال پول من نیست، دنبال فهم من است، دنبال این است که کاری را که من میخواهم انجام بدم بفهمم و تشخیص دهم درست و غلط آنرا و همینطور هیجانی وارد لژیون نشوم، بگویم چون همه عضو لژیون سردار شدند من هم عضو شوم من هر کاری که انجام میدهم باید بفههم برای چیست و با فهم کامل آنرا انجام دهم، لژیون سردار اصلا با پول کار ندارد با فهم کار دارد اگر فهم باشد هزار تومان کاره صدهزار تومان را میکند.
امیدوارم که من خودم بتوانم در این مسیر حرکت کنم و داناییام را افزایش دهم و در این لژیون با فهم کامل شرکت کنم، ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.


تهیه و تنظیم: مسافر هادی لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
95