استاد امین در سیدی دانایی مؤثر فرمودند: وقتی وارد دانشگاه شدم رویاهای زیادی برای خودم داشتم با درمان آقای مهندس همزمان شده بود. آقای مهندس پنهانی سفر میکردند من هم پنهانی درس میخواندم. مال من زودتر مشخص شد؛ ولی انرژی درس خواندن در واقع از درمان آقای مهندس بود که راه را پیدا کرده بود احیا شدن ایشان با انرژی بود که به ما میتابید و بخشیده میشد. ظرف چند ماه احساس کردیم خیلی توان ما زیادتر شده بعدها متوجه شدیم این از احیا شدن آقای مهندس و پیدا کردن روش درمان است، و این قاعده صادق است در تک تک خانوادهها وقتی یک نفر به رهایی میرسد گره باز میشود وقتی پیوند محبت بین اعضا وجود داشته باشد.
اگر به این نکته توجه داشته باشید میفهمید که چقدر احیای خانواده مهم است، و متوجه میشویم که چرا مسافر میآید کنگره میگوییم همسفرت را بیاور چون ما میدانیم که او هم یک سری گرهها و بندها دارد و آن هم جواب یکسری از سؤالاتش در کنگره نهفته است. وقتی همسفر وارد کنگره میشود از آموزشها برخوردار میشود چه همسفر خانم چه آقا چه پدر و مادر در کل باعث نیرومندتر شدن خانواده میشود،شاید بعضیها اهمیت این موضوع برایشان جا نیفتاده باشد، مصرف کننده خوب شود ما هم از آن دردسرها رها شویم بقیه کارها ضرورتی ندارد؛ ولی ضرورت دارد. چون خانواده هم آسیب دیدهاند و هم غم زده شدهاند اینجا دانش کنگره خوب میتواند وارد شود و خیلی خوب عمل کند.
این اتفاق برای ما در آن سالها افتاد و خوشحال بودیم؛ ولی دلیل خوشحالی خودمان را نمیدانستیم که چه است و از این خوشحالی انرژی حرکت در ما جاری شد و شروع کردیم به حرکت کردن، آقای مهندس حسنی که داشتند این بود که از ابتدا چیزی را که بلد بودند و یاد میگرفتند در اختیار دیگران میگذاشتند و ما هم از این دانش برخوردار میشدیم و شروع میکردیم در موردش فکر کردن ، بازار جهانیبینی در خانواده ما داغ بود. چیزی که به داد من رسید جهانبینی بود دو تا موضوع در آن مقطع به من کمک کرد یکی آن چیزی را که بلدم با دیگران تقسیم کنم و ضلع بعدی که برای من روشن شد این بود که بایستی بروم و تجربه کسب کنم.
با انسانها بجوشم باید هرجا جریانی است حضور داشته باشم و آموزش بگیرم ورزش بروم و خدمت بگیرم دومی مثل این بود، وقتی این کارها را انجام دادم معجزه اتفاق افتاد، من نقطه تفکر خودم را رها کردم و با آن دو ضلع توجه کردم بعد از چند ماه توان من شروع کرد به عوض شدن و موفقیت و فهمیدن برای من حاصل شد و درک کردم. صور پنهان خودش را نشان داد که ساختار عقل چه است و انسان با چه نیروهایی درگیر است، این نیروها میخواهند خواستههای خودشان را به انسان تحمیل کنند ، تعریف درستی از دانایی به وجود آمد که تشخیص ماهیت خواستهها است. انسانها همیشه دچار گره میشوند به خاطر اینکه تشخیص ندارند و دلیلش را نمیفهمند اگر انسان بفهمد ماهیت چیزی درست است یا غلط قضیه حل میشود.
حداقل از یکسری مسائل پرهیز میکند و اگر نتواند مسئله را حل کند آسیب کمتری به او وارد میشود. تشخیص ماهیت به عنوان تعریف دانایی با سه ضلع در انسان به وجود میآید. وقتی وارد جهانبینی کنگره شود باید سه ضلع با هم رشد بکنند. ضلع تفکر آموزش و تجربه، وقتی دانایی من رشد کرد مکانها را انتخاب میکردم میتوانستم آدمها، زمانها و مکانها را انتخاب کنم چون تشخیص در من به وجود آمده بود. حالا در کنگره هم همینطور باید بدانی فلان ساعت باید کجا باشی اینها یواش یواش برای انسان باز میشود، به شرط آنکه ضلعها را با همدیگر بتوانید تنظیم کنید چون نقطه ضعفی که همه دارند این است که اگر انسان بازویهای قوی داشته باشد و پاهای لاغر معمولاً یک آستین کوتاه میپوشد که بازوها قشنگ معلوم شود و یک شلوار کردی میپوشد که پاها معلوم نشود؛ یعنی نقطه ضعف را قشنگ میپوشاند.
این نقطه ضعف انسان پوشاندن نقطه ضعف خودش است. در دانایی هم همینطور است ضلع ضعیفتر را با دقت میپوشانیم ضلع کوچکتر را پنهان میکنیم. تعادل در رشد و برابری بهوجود میآید. قانون حرکت در زندگی به اندازه آن ضلع کوچکتر است؛ ولی انسان همیشه برعکس عمل میکند آن یک را هم ضخیمتر میکند برای همین است رشد انسانها خیلی وقتها کم میشود در حالی که آن قسمت ضعیف را تقویت کردن یک شجاعت و سختی لازم دارد، شما باید بر یک مقاومتی غلبه کنی در درون خودت و نتیجه درخشان است گاهی ممکنه فرد سختترین مسائل را حل کند؛ ولی غذا خوردنش را بلد نیست.
بعضیها علم زندگی را بلد نیستند در حالی که با دو سه چیز ساده میتوانند مشکل خود را برطرف کنند بالاترین درجه سواد را دارد؛ ولی مسائل ابتدایی و پیش پا افتاده را بلد نیستند، چون همیشه به ضلعی که قویتر بوده توجه کردهاند ضلعی که ضعیفتر است را به حساب مشکلات که در جامعه وجود دارد به آنها نسبت میدهند. بنابراین رشد دانایی در هر انسانی؛ یعنی رسیدن به تعادل به قدرت تشخیص و تکامل عقل. تکامل عقل یعنی قدرت حل مسئله، انسانی که عقلش از نظر عقلانی رشد بالاتری دارد که بتواند مسائل پیچیده را حل بکند، این با دانایی اتفاق میافتد وقتی شما تجربه را دنبالش میروی و تجربه کسب میکنی این خودش دنیایی از احساسات را برای شما بهوجود میآورد.
منبع: سیدی دانایی مؤثر
نویسنده: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون سردار)
رابطخبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون سردار)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون سردار)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
54