دوازدهمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزش خصوصی همسفران آقا، نمایندگی شادآباد؛ به استادی همسفر احسان، نگهبانی موقت همسفر مهدی و دبیری موقت همسفر افشین؛ با دستور جلسه "دانایی، دانایی موثر و سواد" پنجشنبه 6 شهریور ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم همسفر
خداوند را شاکر هستم که در کنگره حضور پیدا کردم و از اینکه به کنگره وصل هستم بسیار خوشحال میباشم. گاهی اوقات با خود فکر میکنم که چگونه میتوانم قدردان و شکرگزار کنگره باشم. خواسته وجودی من از خداوند این است که بتوانم در کنگره بیشتر خدمت کنم.
در رابطه با دستور جلسه دانایی، دانایی موثر و سواد در جزوه جهانبینی مطالعه کردهایم و میدانیم که دانایی چیست. دانایی سه ضلع دارد؛ تفکر، تجربه و آموزش. بازی شطرنج، که خود آن را انجام میدادم، مثال گویایی از این دستور جلسه است. من از سن ۱۰ سالگی بازی شطرنج را یاد گرفتم و مشغول بازی شدم اما تا زمانی که به کنگره 60 نیامده بودم و با معنی دانایی آشنا نشده بودم؛ شطرنج را فقط با تفکر و تجربه پیش میبردم و ضلع آموزش من بسیار ضعیف بود. هنگامی که با کنگره آشنا شدم متوجه شدم برای داشتن دانایی در هر موضوعی باید هر سه مورد را همزمان افزایش دهم. یعنی من نمیتوانم در رابطه با یک موضوع فقط مطالعه داشته باشم و هیچگونه تفکر یا تجربهای در کنار مطالعه رشد نکند. یا برعکس آن؛ راجع به یک موضوعی فقط تفکر کنم و نه آموزش ببینم و نه تجربه کنم.
اما دانایی موثر چیست؟ در انتهای دستور جلسه کلمه "سواد" آورده شده است. زمانی معنی و تعریف سواد این بود که یک فرد سواد خواندن و نوشتن را داشته باشد ولی در سالهای بعد معنی سواد تغییر پیدا کرد و گفته شد هر کسی که بتواند با کامپیوتر کار کند و یک زبان خارجی بلد باشد او باسواد است. در خلال همین تغییرات، اکنون معنی سواد تغییر پیدا کرده و به کسی با سواد گفته میشود که بتواند از علمی که دارد استفاده نماید؛ یعنی اگر ما آموزش کنگره را در راه زندگی و خدمت به دیگران عملی نماییم، دانایی موثر را به منصه ظهور رساندهایم. ممکن است من موضوعات زیادی را بدانم و خیلی خوب هم راجع به آن صحبت کنم اما آیا در زندگی خود آن را اجرایی میکنم؟
اگر موضوعی را یاد بگیرم اما به آن عمل نکنم من آدم باسوادی نیستم. به نظر من میتوان دانایی را به سه دسته تقسیم کرد؛ دانایی موثر، دانایی خنثی و دانایی. یک زمانی من معنی تکبر، غرور، منیت و ... را متوجه شده و آن را در قبال خودم اجرا میکنم، این یعنی دانایی موثر. ممکن است زمانی این موضوعات را آموزش ببینم اما در قبال آن خنثی باشم و کاری انجام ندهم. بدترین حالت، آن است که من آنچه را که یاد گرفتهام در مورد دیگران اجرا کنم و دنبال این مطالب در دیگران بگردم. این دانایی نه تنها موثر و حتی خنثی نیست بلکه به خودم، دیگران و مخصوصاً شاید مسافر خودم آسیب وارد نمایم. ای کاش معنی خیلی از این موضوعات را میدانستم و به مسافر خود هم آسیب نمیرساندم.
ما باید اختلاف فاز خود را با مسافرمان کم کنیم. اختلاف فاز زمانی به وجود میآید که شخصی راجع به موضوعی مشخص صحبت کرده و ما راجع به موضوع متفاوت وم نامربوطی صحبت کنیم. نقطه اختلاف فاز زمانی کم میشود که هر دو، مسافر و همسفر، آموزش بگیریم و آن را در قبال خودمان انجام دهیم. محبت واقعی زمانی به وجود میآید که ما برای آرام شدن دیگران، به آنها حق بدهیم.
از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید از همه شما سپاسگزارم.
.jpg)
تایپ: همسفر احسان
ویراستاری: همسفر اردلان
سایت همسفران آقا نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
69