نهمین جلسه از دور چهل و دوم کارگاه های آموزشی ویژه مسافران کنگره 60 ، نمایندگی ایمان با استادی راهنما مسافر حامد ، نگهبانی مسافر مهران و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "وادی ششم و تاثیر آن روی من " در روز چهارشنبه 29 مرداد ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که بار دیگر فرصتی فراهم شد تا در این جایگاه خدمت کنم و از آموزشهای کنگره بهره ببرم. خدمت در کنگره برای من نهتنها یک وظیفه نیست، بلکه نعمتی است که حال و هوای مرا دگرگون میکند.
موضوع دستور جلسه امروز، وادی ششم است:
من در گذشته تصور میکردم تمام کارهایی که انجام میدهم درست است. دلیل این باور هم این بود که خودم را انسانی خوب میدانستم؛ جایگاه اجتماعی مناسبی داشتم، تحصیلات و موقعیت کاری قابل قبول داشتم و از نظر ظاهر، مشکلی در زندگی نمیدیدم. اما واقعیت این است که داشتن جایگاه یا رتبه اجتماعی هیچگاه نشان نمیدهد که کارهای انسان بر اساس عقل است.
برای تشخیص درستی یا نادرستی مسیر، نیاز به معرفت، شناخت و دانایی داریم. معرفت همان نوری است که به انسان میفهماند آیا در مسیر صحیح است یا خیر.
.JPG)
آقای مهندس در کتاب عشق به نکته بسیار مهمی اشاره میکنند:
«مغز مترجم عقل است.»
یعنی عقل زبان خاص خود را دارد و مغز فقط نقش ترجمهکننده را بازی میکند. بنابراین گاهی ما فکر میکنیم که از عقل پیروی میکنیم، اما در حقیقت دادههایی اشتباه به مغز دادهایم و مغز هم همان داده غلط را پردازش کرده و خروجی نادرست به ما میدهد. عقل هیچوقت اشتباه نمیکند، این ما هستیم که دادههای اشتباه در اختیارش قرار میدهیم.
من بارها در زندگی به دلیل همین مسئله دچار اشتباه شدم. صدایی درون من بود که خیال میکردم فرمان عقل است، اما امروز میدانم آن صدا فرمان نفس اماره بوده است.
در واقع، در وجود هر انسانی دو صدا وجود دارد: یکی صدای عقل و دیگری صدای نفس.
فرق بزرگ این دو صدا در نتیجه آنهاست: عقل اغلب راهی را پیشنهاد میدهد که در ظاهر سخت، پرزحمت و حتی گاهی غیرجذاب به نظر میرسد، اما نتیجه آن آرامش، آرامی و خیر خواهد بود. نفس اماره اما همیشه با ظاهری زیبا، شیرین و فریبنده وارد میشود، اما نتیجه نهایی آن تباهی، پشیمانی و خرابی است.
به همین دلیل مهمترین وظیفه ما این است که تشخیص بدهیم صدای درون ما از کجا میآید؛ آیا از عقل است یا از نفس اماره.
آقای مهندس همیشه در آموزشها مثال سادهای میزنند:
فرض کنید کسی نزد شما میآید و مبلغی پول قرض میخواهد. عقل به شما میگوید اشکالی ندارد که کمک کنید، اما قبل از آن محکمکاری کنید. بپرسید چه زمانی میخواهی برگردانی و حتی یک برگه چک یا ضمانت از او دریافت کنید. شاید در ظاهر این کار خوشایند نباشد و حتی طرف مقابل کمی ناراحت شود، اما این فرمان عقل است. زیرا عقل به آینده نگاه میکند، نه فقط به لحظه حال.
اینجاست که تفاوت معرفت و عقل مشخص میشود: معرفت به شما میگوید کمک کردن خوب است، اما عقل فرمان میدهد این کار باید با محکمکاری همراه باشد تا هم شما آرام باشید و هم طرف مقابل بداند مسئولیت بر عهده اوست.
عقل در وجود انسان مانند فرماندهای است که باید لشکر را هدایت کند. اما میزان قدرت فرماندهی آن بستگی به این دارد که نیروهای منفی و مثبت درون ما چه مقدار قدرت دارند. اگر نیروهای منفی بیشتر باشند، صدای عقل ضعیفتر شنیده میشود و ما به سمت خطا میرویم. اگر نیروهای مثبت قویتر باشند، عقل میتواند فرماندهی کند و ما را به سوی صلح، آرامش و رهایی ببرد.
علت برتری عقل نیز این است که عقل دارای فرّ ایزدی است، یعنی از سرچشمه الهی میآید. شاید ما جایگاه دقیق عقل را در بدن ندانیم یا نتوانیم آن را بهطور علمی تعریف کنیم، اما میدانیم که عقل، هدیهای الهی است و راهی است برای ارتباط انسان با سرچشمه هستی.
برای من، درک این موضوع نقطه عطفی بود. امروز میدانم که اگر بخواهم در مسیر رهایی و زندگی سالم باقی بمانم، باید همیشه به فرمان عقل عمل کنم، هرچند ظاهر آن سخت باشد.
من یاد گرفتهام که اگر میخواهم انسان خوبی باشم، تنها کافی نیست که در ظاهر اخلاقمدار باشم یا دیگران مرا فردی خوشنام بدانند؛ بلکه باید به فرمان عقل گوش کنم و به آن لباس عمل بپوشانم.
امیدوارم همه ما بتوانیم صدای عقل را از میان صداهای فریبنده نفس تشخیص دهیم، به آن عمل کنیم و در نهایت به آرامش، رهایی و انسانیت برسیم.
.JPG)
در این تاریخ انتخابات مرزبانی با حضور دستیار دیده بان مسافر پرویز برگزلر شد
.JPG)
تایپ : مسافر حسن
تنظیم و ارسال : مسافر ابولفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
43