English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار مسیری برای اجرای حکم عقل

لژیون سردار مسیری برای اجرای حکم عقل

به نام قدرت مطلق الله
نهمین جلسه از دور پنجم جلسات لژیون سردار شعبه ایمان به استادی مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر امیر عباس و دبیری مسافر مهدی و خزانه داری مسافر حمید با دستور جلسه "وادی ششم و تاثیر آن روی من " در تاریخ 27 مرداد ماه 1404 ساعت 15:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا از استاد عزیزم، سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. خدمت کردن در کنگره همیشه حال مرا خوب کرده است و امروز خوشحالم که فرصتی دارم تجربه‌ای را که از لژیون سردار به دست آورده‌ام، با شما دوستان عزیزم در میان بگذارم.
پیش از ورودم به کنگره، زندگی من کاملاً در دست نفس و هوس‌های آن بود. چیزی به نام «عقل» برایم معنا و جایگاهی نداشت و همین باعث می‌شد همواره ضربه‌های سنگینی در زندگی بخورم. حتی بعد از ورود به کنگره، در شش ماه نخست سفر اول، به‌خاطر اینکه به حرف‌های راهنمایم توجه نمی‌کردم و وعده‌های دارویی را نادرست مصرف می‌کردم، همچنان دچار همان اشتباهات می‌شدم. در حقیقت تنها شانس من، حضورم در کنگره بود، اما هنوز عقل فرمانده وجودم نشده بود.


خداوند را شاکرم که راهنمایم با صبوری و محبت فراوان، مسیر درست سفر کردن را به من آموخت. او در تمام سختی‌ها کنارم بود و با عشق و فداکاری مرا هدایت کرد تا راه صحیح را بشناسم. از آن‌جا بود که زندگی من دگرگون شد و یاد گرفتم که سفر کردن یعنی چه، و چطور باید به روش کنگره، درست و اصولی حرکت کنم.
یکی از بزرگ‌ترین تغییرات من در کنگره، ورود به لژیون سردار بود. تا قبل از کنگره هیچ‌گاه در زندگی‌ام اهل کمک کردن نبودم؛ حتی به‌اندازه یک میلیون تومان. همیشه دستِ بگیر داشتم و عادت کرده بودم تنها دریافت‌کننده باشم، نه بخشنده. اما روزی راهنمایم همان‌طور که قبلاً به من گفته بود: «به لژیون سیگار برو، حالت خوب می‌شود»، این بار گفتند: «به لژیون سردار برو». من هم گوش دادم و وارد این مسیر شدم. این قدم بزرگ برای من چیزی جز اجرای حکم عقل نبود.
البته ورود به لژیون سردار برایم آسان نبود. مشکلات مالی بلافاصله به سراغم آمدند و از هر طرف تحت فشار قرار گرفتم. ذهنم پر از ترس بود که شاید نتوانم بدهی‌ها را بپردازم و از این امتحان سربلند بیرون بیایم. اما با لطف خداوند، حمایت مادرم و توجه به راهنمایم، توانستم این مسیر را ادامه بدهم. در کمال شگفتی دیدم که نه‌تنها مشکلاتم حل شد، بلکه آرامش و حال خوشی به زندگی‌ام آمد که پیش از آن هرگز تجربه نکرده بودم.
امروز وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، باورم نمی‌شود که در جایی حضور دارم که با پرداخت هزینه، هم حال خودم خوب می‌شود و هم به چرخه حیات کنگره کمک می‌کنم. این همان برکتی است که کنگره ۶۰ به زندگی می‌دهد.

اگر بخواهم ارتباط لژیون سردار را با وادی ششم بیان کنم، باید بگویم که عقل در جایگاه فرمانده وقتی درست عمل می‌کند که انسان بر اساس دانایی و عشق حرکت کند، نه بر اساس ترس و خودخواهی. کمک مالی در لژیون سردار، نمادی از غلبه بر نفس و اجرای حکم عقل است. چراکه عقل به ما فرمان می‌دهد ببخشیم، انفاق کنیم و در مسیر خیر گام برداریم، درحالی‌که نفس همیشه به ما می‌گوید نگه‌دار، برای خودت حفظ کن و چیزی نده. اینجاست که لژیون سردار میدان عملی برای اجرای فرمان عقل می‌شود.
من امروز می‌دانم که لژیون سردار فقط یک بخش مالی نیست، بلکه یک مدرسه‌ی عشق و دانایی است که به من یاد داد چگونه از مرحله «خواستن» به مرحله «توانستن» برسم.
در پایان، باز هم تأکید می‌کنم که هنوز احساس می‌کنم کاری درخورِ کنگره انجام نداده‌ام و همه آنچه دارم، لطف خداوند و آموزش‌های کنگره است. از خدا می‌خواهم توفیق خدمت در این مسیر برای من و همه دوستانم روزافزون شود. از اینکه با سکوت و آرامش به صحبت‌های من گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.

 

تایپ : مسافر حسن
تنظیم و ارسال : مسافر ابولفضل

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .