خلاصه سیدی «احساسات» درباره حس، احساسات و اشارات (افیون) است.
بحث ما درباره حس و احساس است که احساس از دریافت و ادراک تشکیل شده است. دریافت ما از طریق پنج حس انجام میشود و ادراک نیز با درک، تعقل و تخیل شکل میگیرد. پایه احساس، حس است. مثلث حس، مثلثی است که تمام هستی را به هم وصل میکند؛ یک ضلع آن نور، ضلع دیگر صوت و قاعده آن حس است.
حس نوعی گیرنده است و برای داشتن حیات، هم ما و هم تمام موجودات باید دارای حس باشیم. مثلاً درختان با حسشان به فصل برگریزانشان توجه میکنند. ما انسانها نیز سلولهایی داریم که مانند برگهای درخت میریزند؛ یعنی سلولهای بدن ما تا زمان مشخصی زندهاند و وقتی میمیرند، جای آنها سلول جدیدی جایگزین میشود. اگر پنج حس نبود، نمیتوانستیم دریافت داشته باشیم.
برخی چیزها برای انسان مضر هستند، مانند تریاک، الکل و مخصوصاً قهوه تلخ که برای دستگاه گوارش ضرر دارد. نور و صوت هم دو نوع دارند؛ هم نور و صوت سالم و هم مخرب.
اولین چیزی که در احساسات نقش مهمی دارد، دیدن است؛ ظاهر، لباس پوشیدن و تمیزی ما تأثیرگذار است. دومین حس مهم، شنوایی است؛ به وسیله شنیدن بیان و لحن افراد را ارزیابی میکنیم. سومین حس، بویایی است؛ اینکه چه بویی میدهیم، بوی خوب یا بد. حسهای لامسه و چشایی نیز نقش خود را دارند. علاوه بر پنج حس ظاهری، حسهای پنهان هم در احساسات نقش دارند؛ مثلاً حسهایی که در خواب فعالاند و حسهایی که پس از مرگ بیدار میشوند و به آنها حسهای بیرون گفته میشود.
وقتی کاری را میخواهیم انجام دهیم، چگونگی انجام آن بسیار مهم است و بستگی به احساس و تفکر قبلی ما دارد. علم یعنی دانستن اینکه کدام راه بهتر است و پاسخ به بیشترین سوالات. مثلاً در اعتیاد به روش دیاستی، سوالات زیادی پاسخ داده شده است؛ اعتیاد چیست؟ جایگزینی جسم خراب به جای جسم سالم است. اعتیاد از نظر فیزیولوژی یک بیماری در سطح سلولی، مولکولی و ژنومی است. وقتی فرد معتاد تحت فشار قرار میگیرد که مواد را قطع کند، میفهمد ولی راه حل ندارد. ما باید از فرد چیزی بخواهیم که بتواند اجرا کند.
برای بهتر شدن حال خود، باید به کارها سرعت دهیم، آنها را احیا کنیم و به طور کامل و بدون نقص با تفکر و عمل پیش برویم. مثلاً برنامه جونز را کامل اجرا کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم. در جهان فیزیکی، همه چیز دو جهت دارد؛ مثبت و منفی. هنگامی که این دو با هم باشند، نتیجه مطلوب حاصل میشود، مانند وجود گوزن و آهو در کنار گرگ و پلنگ که باعث قویتر شدن آنها میشود. حتی گیاهان هم باید قوی باشند.
در زندگی نیز باید قوی باشیم، چون ضعیفها از بین میروند. انسانها دوست دارند زندگیشان مثل پارکینگ مرتب باشد، اما زندگی مانند جنگل است؛ همیشه در تغییر است و در تقاطع راهها خطر کمین کرده است. حس در تقویت کارها و مسائل غیرقابل تصور و باور ما نقش دارد و ما را در تصمیمگیری درست یاری میکند. اگر حس ما قوی باشد، میتوانیم بسیاری از مسائل را قبل از وقوع پیشبینی کنیم.
حیات از شروع نقطه تا پایان هر نقطه، امتحان است و همه ما در حال امتحان هستیم؛ حتی راهنمایان کنگره نیز در حال امتحانند؛ مثلاً چند نفر را به رهایی رساندهاند و چقدر رهجویانشان خدمت میکنند. خدمت در کنگره بسیار مهم است و خداوند لیاقت خدمت به بندگانش را به هر کسی نمیدهد. اینکه دیگران درباره ما چگونه فکر میکنند، مهم نیست؛ خود ما تعیینکننده همه چیزیم، همانطور که گل رز خودش عطر و اسانس خود را نشان میدهد.
منبع: سیدی «احساسات»
نویسنده:همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون اول)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
81