به نام قدرت مطلق الله
سومین جلسه از سی و دومین دوره کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰، نمایندگی ایمان با استادی راهنما مسافر محسن ، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر قنبر با دستور جلسه "دانایی، دانایی موثر و سواد " در روز شنبه 3شهریور ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد...
بسیار خوشحال و شاکر خداوند هستم که امروز این فرصت در اختیار من قرار گرفت تا در این جایگاه خدمت کنم. همچنین از امین عزیز و بچههای لژیون دوازدهم سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند.
از صبح به دستور جلسه فکر میکردم. آقای مهندس در سیدیها بارها به این موضوع اشاره کردهاند که:
«وقتی ما مصرفکننده بودیم، کار دیگری جز مصرف نداشتیم. اما وقتی وارد درمان شدیم، تازه چالشهای اصلی زندگی آغاز شد.»
این جمله نشان میدهد که مسیر درمان فقط قطع مصرف نیست، بلکه تازه آغاز مسیری است برای ساختن یک زندگی تازه.
دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» یکی از کلیدیترین دستور جلسات کنگره است.
همه ما میدانستیم که اعتیاد چیز بدی است؛ جامعه هم این را میدانست و همیشه به مصرفکننده برچسب میزد. اما این دانستنها هیچ کمکی به درمان ما نکرد. چرا؟ چون دانستن صرف، سواد است، اما دانایی نیست.
سواد یعنی اطلاعاتی که از طریق کتاب، رسانه یا دیگران به دست میآوریم، اما تجربهای پشت آن نیست.
دانایی یعنی وقتی این اطلاعات را در زندگی تجربه کنیم و آن را لمس کنیم.
دانایی مؤثر یعنی وقتی آن دانایی در زندگی ما جاری و ساری میشود و ما آن را در تصمیمگیریها و رفتارهای روزمره به کار میگیریم.
مثالی ساده: همه ما میدانیم سیگار برای سلامتی مضر است (سواد).
اما وقتی کسی دچار بیماری ریه میشود و با سختی نفس میکشد، تازه متوجه میشود که سیگار واقعاً چه آسیبی دارد (دانایی).
وقتی همان فرد تصمیم میگیرد سیگار را کنار بگذارد و دیگر سراغ آن نرود، آن موقع به دانایی مؤثر رسیده است.
.JPG)
بسیاری از ما پیش از کنگره بارها ترک کرده بودیم. گاهی با کلینیک، گاهی با دارو و گاهی با زور اراده. اما چرا هر بار شکست خوردیم؟
چون فقط سواد داشتیم، نه دانایی. میدانستیم مواد بد است، اما ابزار و راهحل برای مقابله با وسوسه نداشتیم.
حتی در لژیون تغذیه هم همینطور است. کسی که رژیم میگیرد اما بدون آموزش و دانایی، دوباره پرخوری میکند و حتی بیشتر از قبل چاق میشود. در اعتیاد هم همین اتفاق میافتد؛ کسی که فقط مصرف را قطع کند، اما دانایی مؤثر پیدا نکند، دیر یا زود دوباره برمیگردد.
در کنگره، ما ابزارهای لازم را به دست میآوریم. سیدیها، جزوات، وادیها و صحبتهای راهنما همه چراغ راه ما هستند. شاید در ابتدا به نظر بیاید بعضی از آموزشها به درد ما نمیخورد، اما در لحظات خاص متوجه میشویم که همان آموزش، گره زندگیمان را باز میکند.
مثلاً وقتی راهنما میگوید:
«۱۴ ثانیه اول جلسه روح شما را پالایش میدهد»،
یا «اگر سر ساعت داروی OT خود را مصرف کنید، سیستم ایکس شما بهتر احیا میشود»،
اینها چیزهایی است که اگر به آنها عمل کنیم، دانایی ما به دانایی مؤثر تبدیل میشود.
وقتی به دانایی مؤثر برسیم، دیگر مشکلات ما را از پا درنمیآورند. مشکلات همچنان هستند، اما ما توانایی مواجهه با آنها را پیدا میکنیم.
برای مثال، وقتی کسی از ما پولی قرض میخواهد، نفس به ما میگوید: «اعتماد کن، او دوستت است.»
اما عقل میگوید: «اعتماد کن، ولی محکمکاری کن. یک چک یا سند بگیر.»
در ظاهر شاید گرفتن چک بیاعتمادی به نظر برسد، اما در واقع این فرمان عقل است و نتیجهاش مثبت خواهد بود.
این همان دانایی مؤثر است؛ یعنی آموزشها و تجربهها را بهدرستی در زندگی جاری کنیم.
عقل فرمانده درونی ماست. همیشه صدایی در درون ماست که یا از سمت عقل میآید یا از سمت نفس امّاره.
صدای عقل شاید در ابتدا سخت، پرهزینه یا بیجلوه باشد، اما نتیجهاش همواره مثبت است.
صدای نفس زیبا و فریبنده است، اما نتیجهاش همیشه تخریب و پشیمانی است.
بنابراین رسیدن به دانایی مؤثر یعنی بتوانیم این دو صدا را از هم تشخیص دهیم و به فرمان عقل عمل کنیم.
آقای مهندس میفرمایند:
«دانایی، علم درست زندگی کردن است.»
یعنی من باید طوری زندگی کنم که هم خودم آرامش داشته باشم و هم اجازه بدهم دیگران در کنار من آرامش داشته باشند.
ما شاید در ابتدا به کنگره آمدیم تا فقط اعتیادمان درمان شود. اما با ادامه مسیر کنگره، یاد میگیریم که چگونه درست زندگی کنیم، چگونه با مشکلات مواجه شویم و چگونه انسانی تازه بسازیم.
رهایی فقط آغاز راه است. نگهداری رهایی و رشد در مسیر دانایی مؤثر، هدف نهایی ماست.
از اینکه با سکوت و توجه به صحبتهای من گوش دادید، از همه شما سپاسگزارم.
.JPG)
تایپ : مسافر حسن
تنظیم و ارسال: مسافرابولفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
126