هدف اصلی نیرو‌های بازدارنده توقف

سلام دوستان سمیرا هستم همسفر:   

دستور جلسه دانایی، دانایی مؤثر و سواد؛ دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواسته‌ها در هر لباس و در هر شکلی؛ دانایی مثلثی هست که از سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش تشکیل شده است. در مرحله ی دانایی فرد در یکی از این ضلع‌ها رشد می‌کند مثلاً در کنگره فقط آموزش می‌گیرد ولی تجربه نمی‌کند یا تفکر کمتر می‌کند و این مثلث دانایی او به صورت نا‌متقارن رشد می‌کند؛ مرحله‌ای بالاتر از دانایی است که به آن دانایی مؤثر می‌گو‌ئیم که در این مرحله سه ضلع تفکر،‌ تجربه و آموزش با هم برابر رشد می‌کند یعنی یک مثلث متساوی الاضلاع است. در مرحله دانایی تنها ما قادر به تشخیص درستی یا نادرستی خواسته‌ها هستیم؛ ولی نمی‌توانیم آن‌ها را به اجرا در آوریم یا کاربردی کنیم؛ ولی در مرحله‌ی دانایی مؤثر ما قدرت به اجرا در آوردن و عمل کردن یا کاربردی کردن خواسته‌ها است و هدف اصلی نیرو‌های بازدارنده توقف فرایند دانایی و مهم تر از آن دانایی مؤثر است؛ حالا به سواد می‌رسیم. تعریف سنتی سواد، توانایی خواندن و نوشتن یا تحصيلات دانشگاهی است؛ اما سازمان یونسکو آمد و سواد را به شش شاخه تقسیم کرده است؛ ۱) سواد عاطفی: اینکه شما چقدر در ایجاد روابط عاطفی با خانواده، فرزندان، همسر و دوستان موفق هستید.۲)سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط و تعامل با تمام اعضای جامعه یعنی همان آداب و معاشرت و روابط اجتماعی ۳)سواد مالی: یعنی توانایی اقتصادی و درآمد و پس انداز و مدیریت اقتصادی ۴)سواد رسانه ای: اینکه بدانیم کدام رسانه معتبر و کدام رسانه نامعتبر است و همچنین تشخیص درست بودن یا نا‌درست بودن اخبار رسانه‌ای را هم داشته باشیم ۵)سواد آموزش و پرورش: توانایی تربیت فرزندان به نحو احسن و تحصیل و خواندن و نوشتن ۶) سواد رایانه یا کامپیوتر: توانایی استفاده از مهارت هفت‌گانه کامپیوتر؛ من قبل از اینکه به کنگره بیام و سی دی اضلاع سواد را بنویسم همیشه فکر می‌کردم کسی که مدارک تحصیلی و دانشگاهی بالایی دارد از همه لحاظ دانایی دارد و یک انسان کامل است ولی حالا متوجه می‌شوم که این افراد در یکی از شاخه‌های سواد را طی کردند. امروز انسان‌هایی هستند که با وجود قرن‌ها، دچار چند‌گانگی شوند و بارها اشتباه کنند به طور عمداً یا سهواً فرق نمی‌کند. هر دو از میزان دانایی آن‌ها حکایت دارد. استاد سردار: میزان دانایی؛ به سواد نیست، تمدن نیست، مانند انسان بودن به لباس پوشیدن نیست. بایستی؛ انسانی اندیشید. منظور این است که تحصیلات دانشگاهی و مدارج بالای علمی، با کلاس بودن و لباس شیک پوشیدن نشانه‌ی دانایی انسان‌ها نیست، بایستی انسانی اندیشید و به جایگاه انسانی دست پیدا کرد، در بیرون از کنگره سواد را همان دانایی می‌دانند. آقای مهندس فرمودند: یک فرد هروئینی با‌ادب ارزشش برای من از یک تحصیل کرده بی‌ادب بیشتر است؛ حتی خیلی آدم‌های بی‌سواد هستند که از دانایی بالایی برخوردار هستند و واقعاً اندیشه‌ای انسانی دارند؛ بنابراین ما باید در هر شرایط به دانایی خود بیافزاییم؛ زیرا اگر دانایی ما بدون تغییر بماند همچنان با حقه‌ها فریب می‌خوریم و مدام اشتباه خود را تکرار می کنیم و به قول معروف از چاله در می‌آییم و می‌افتیم توی چاه پس رشد دانایی یعنی رسیدن به تعادل و قدرت تشخیص و تکامل عقل هم با رشد دانایی و دانایی مؤثر صورت می گیرد. خدا را شاکرم که در کنگره هستم و از آموزش‌های کنگره برخوردار هستم و باید سعی کنیم دانایی را کسب کنیم و به مرحله‌ی دانایی مؤثر برسانیم هرچند که کار آسانی نیست و به قول آقای مهندس حتی گاهی پوست انسان هم کنده می شود ولی ارزشمند است.

منابع: کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر ؛ جزوه جهان بینی ۱ و ۲؛ سی‌دی اضلاع سواد؛ سی‌دی میزان سواد

نویسنده: راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول)

رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول)

   ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول) نگهبان سایت

همسفران نمایندگی شهباز