دوازدهمین جلسه از دوره هفتم لژیون سردار نمایندگی عطار نیشابوری در روزهای سهشنبه با استادی: مسافر عباس و نگهبانی: مسافر عباس و دبیری: مسافر محمدعلی و خزانهداری: مسافر ناصر با دستور جلسه «وادی ششم و تأثیر آن روی من» در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر، خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که در جمع شما دوستان هستم خیلی خوشآمدید. دستور جلسه وادی ششم و تأثیر آن روی من است. هنوز به معنای واقعی قدر شعبهها را نمیدانیم که چطور من مصرفکننده که اصلاً نه ساعت بیدار شدن و نه ساعت خوابیدن و حتی زمان خوردنم را نمیدانستم و اصلاً کارهای من نظم و فرمانی نداشت و از روی عقل انجام نمیگرفت.
با سفر در کنگره ۶۰ همه این نواقص ذرهذره برطرف شده و کنگره به من عطا کرده و بخشیده است. اگر من عباس قدردان حرکت بزرگ کنگره باشم، میتوانم این را بگویم در لژیون سردار پررنگتر حرکت کنم و حداقلش این است. آقای زرکش از طرف استاد امین این را فرمود: ما درگرو لحظه، گذشته خودمان هستیم. من عباس که الآن در اینجا حضور دارم، یک گذشتهای را تکرار کردم و در این دو سال آموزش گرفتم و جایگاه را شناختم و خدا را شکر که این جایگاه ارزشمند نصیب من شده است و بعد در ادامه فرمودند: که ما باید بازیگردان خوبی باشیم و سعی کنیم در بخشش برای خودمان چالش به وجود بیاوریم که اگر در بخشیدن چالش به وجود آوردیم چه در کنگره ۶۰ و چه در بیرون از نمایندگی کنگره ۶۰ بازیگردان خوبی باشیم و اثرات بخشش بسیار فوقالعاده است.
یکی از مهمترین نعماتی که در کنگره ۶۰ دریافت کردهام سیستم ایکس است. سیستم ایکس الکی به وجود نمیآید. سیستم ایکس نیازمند خیلی از آموزشها و کاربردی کردن و پرورش دادن آن است؛ یعنی اگر من عباس چیزی یاد گرفتم، اگر آن را تکرار کنم و پرورش بدهم و آزمونوخطای آن را بپذیرم و انجام بدهم نتیجه خوبی میگیرم. سیستم ایکس در اثر تیپر کردن مواد در طول ۱۱ ماه به چرخه تولید بازمیگردد و در این قضیه زمان مهم است آموزشهای جهانبینی بسیار مهم است که این آموزشها را یاد بگیرم و تکرار کنم و این تکرارها باعث میشود که فرمان عقل درست عمل کند حال نه بهطور صد در صد ولی در این دنیا افراد کمی بهفرمان عقل میرسند ولی آن چیزی که من عباس نیاز دارم و در زندگی از آن استفاده کنم و از آن لذت ببرم و آرامش داشته باشم و در طول زمان به من اعطا میشود درگرو فرمانبرداری من است.
اگر فرمانبردار خوبی باشم به فرماندهی عقل میرسم، وقتی راهنمای محترم آقا مهران میفرماید که لژیون سردار حتماً بیایید باید چشم بگویم، وقتی راهنما اعلام میکند که حتماً پارک بیایید باید چشم بگویم و این چشم گفتنها ذرهذره مرا به فرمانروایی عقل میرساند و زمانی که من در لژیون سردار شرکت میکنم و اعلام دنوری میکنم حتماً شو، شود برای من اتفاق افتاده است، با کامل کردن آموزشها، تمرین و تکرار آموزشها و پرورش آنها، باعث میشود که با کسب آگاهی و ایمانی که دارم به آنها عمل کنم.
لژیون سردار خیلی بزرگ است ولی ما قدرش را نمیدانیم، در همین چند روز قبل که با پهلوان احمد به تهران رفتیم جناب آقای زرکش دیدهبان محترم فرمودند که در نیشابور لژیون سردار کمرنگ شده است، راهنماها را تشویق کنید که در لژیون سردار شرکت کنند و اگر هر راهنما ۳ یا چهار ره جو با خودشان میآوردند قطعاً حداقل ۱۰۰ نفر در اینجا حضور داشتند، من امروز روی ۱۵۰ نفر حساب کرده بودم شاید من هنوز به آن درک نرسیدهام، ولی من خیلی خوشحالم که در جمع دوستان هستم قدر لژیون سردار را بدانید من از همان سال اولی که اعلام سرداری کردم با خودم نیت کردم باید در لژیون سردار خدمتگزار باشم و حداقل چندین سال بیایم و خدمت کنم من از ابتدا در حد توانم در بخشهای مختلف خدمت کردم صد در صد خدمت جزئی از آموزش است و در هر جایگاهی که به من فرمان داده میشود درواقع آن خدمت به من داده میشود و یک مطلب مهم را در کنگره یاد گرفتم آنکه: سعی کنیم زیاد دنبال خدمت نرویم، خدمت خودش به سمت شما میآید. در ابتدا من این مطلب را متوجه نشدم ولی با طی زمان متوجه شدم که در هر جایگاهی که ما قرار داریم اگر خوب خدمت کنیم نتیجه میشود که خدمتهای بعدی به سمت ما بیاید و ارتقاء همان فرمان عقل نصیب ما خواهد شد. من هزاران بار خدا را شکر میکنم که این جایگاه را تجربه کردم هنوز هم آموزش میگیرم و نیازمند آموزش گرفتن هستم، کلام آخر: انسان بودن یعنی سپاس از هستی و قدرت مطلق و جان کلام بخشش است و با دانایی است که میتوانیم به قله معرفت و بخشش برسیم، تازه متوجه شدم در هر کاری که تحقیق میکنید و سعی میکنید یک مطلب را برای دوستان، از روی آگاهی بیان کنید، چقدر در وقت مشارکت، حس زیبایی دارد و لذتبخش است.

تایپ و نگارش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مرزبان خبری مسافر جلال
- تعداد بازدید از این مطلب :
235