English Version
This Site Is Available In English

آن کنیم که فرمان است

آن کنیم که فرمان است

در خدمت راهنمای محترم، مسافر مهدی هستیم و توجه شمارا به گفت‌وگویی پیرامون وادی ششم (فرمان عقل)، جلب می‌نماییم.

سلام، به‌رسم کنگره، لطفاً خودتان را معرفی کنید:

سلام دوستان، مهدی هستم یک مسافر، آخرین آنتی‌اکس تریاک شیره، مدت سفر اولم ۱۴ ماه به روش DST با داروی OT، به راهنمایی راهنمای گران‌قدرم آقای عباس آقایی؛ رهایی از بند اعتیاد ۱۲ سال و ۵ ماه و ۲۰ روز. در ضمن سفر سیگار داشتم به راهنمایی آقای عباس آقایی، رهایی ۱۰ سال و ۱۱ ماه و ۱۰ روز همچنین در سفر جونز به راهنمایی راهنمای گران‌قدرم آقای مهران بودم و کاهش وزنم ۱۹ کیلو بوده.

1-لطفاً برداشتی که از وادی ششم داشتید و توانستید در خارج از کنگره از آن استفاده کرده و کاربردی نمایید، برای ما بیان کنید:

خداوند را شاکرم که رهجوی کنگره ۶۰ هستم. زمانی که با انواع مواد مخدر و افکار افیونی و نابسامان وارد کنگره شدم، پس از اتمام ۱۴ ماه درمان اعتیادم و شروع درمان سیگار، تازه لذت زندگی را روزبه‌روز بیشتر احساس کردم. زندگی‌ام رنگ و بوی دیگری گرفت و دیدگاهم نسبت به خودم، خانواده‌ام و محیط اطرافم به‌کلی تغییر کرد. این تجربه، سکوی پرتابی برایم بود و سفر من واقعاً با درمان سیگارم به پایان رسید.

آقای مهندس نیز در سی‌دی‌ها و صحبت‌هایشان، به‌ویژه در سال ۱۴۰۴، بر اهمیت جدی گرفتن درمان سیگار و کاهش وزن (مسئله چاقی) تأکید اکید دارند؛ من شخصاً ثمرات این توصیه‌ها را در خودم و خانواده‌ام مشاهده کرده‌ام.

2-همیشه ما در دوراهی خواسته‌های معقول و نامعقول قرار داریم؛ چگونه می‌توانیم مرز این خواسته‌ها را برای خودمان مشخص کنیم؟

با اطلاعات و آگاهی که از این وادی‌ها کسب کرده‌ام، وقتی آقای مهندس می‌فرمایند «حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا کنید»، منظورشان این است که وادی ششم مسیر را برایم روشن می‌سازد. چهار وادی قبلی به من تفکر کردن را آموختند، وادی پنجم دستور به حرکت و تبدیل قوه به فعل می‌دهد و وادی ششم تأکید می‌کند که باید فرمان عقل را به‌طور کامل اجرا کنم. در این مرحله، اطلاعات و آگاهی‌های پیشین من به یاری‌ام می‌آیند تا حرکتی صحیح داشته باشم و بتوانم تشخیص دهم که کدام راه صواب است؛ آیا باید از ندای روح پیروی کنم یا وسوسه جن را کنار بگذارم. این دانش و آگاهی باعث تقویت نفس لوامه‌ام شده و به من کمک می‌کند تا مسیرم را به سمت نفس مطمئنه هموارسازم.

3-گاهی اوقات، عملکرد ما، به‌ویژه در جایگاه خدمتگزاران، برای کسانی که خارج از ساختار فکری کنگره هستند، با منطق رایجشان قابل‌درک نیست. چگونه می‌توانیم این مسیر معنوی را با معیارهای مادی و متعارف بیرون از کنگره توضیح دهیم تا با مشکلاتی نظیر فشارهای خانواده‌ها مواجه نشویم؟ مثلاً وقتی می‌گویند: "دیگر کافیست، درمان شده‌اید! "

ما می‌توانیم این چالش‌ها را با به‌کارگیری اطلاعات و آگاهی حاصل از آموزش‌های کنگره ۶۰ مدیریت کنیم. باوجود مشکلات اقتصادی فراوان و پستی‌وبلندی‌های بی‌شمار زندگی، اگر تمثیل دریایی را که آقای مهندس همیشه برای من، مهدی، تکرار کرده‌اند به یاد بیاورم، درمی‌یابم که پس از موج‌های سهمگین، آرامشی دل‌نشین بر دریا حاکم می‌شود. من با استفاده از آموزش‌هایی که دریافت کرده‌ام، با این تمثیل کار می‌کنم و می‌دانم مسیری که در پیش‌گرفته‌ام صحیح است. در تعاملات بیرونی نیز، معتقدم که تنها ابزار موفقیت ما می‌تواند محبت باشد؛ محبتی که در کنار اطلاعات و آگاهی، راهگشای موفقیت‌های ما خواهد بود.

4- به‌عنوان یک پیشکسوت، وقتی یک رهجو در موقعیتی قرار می‌گیرد که بین فرمان عقل و احساس دچار تردید می‌شود، چگونه می‌توان او را راهنمایی کرد تا تصمیمی درست اتخاذ کند؟

رهجو باید به اطلاعاتی که در اختیار دارد رجوع کند. حس که درواقع تجمیع احساسات است، تنها نیرویی است که قوه عقل را به کار می‌اندازد. هنگامی‌که من از طریق جلسات کنگره ۶۰ در حس خود آموزش می‌بینم، حس من به‌ناچار تزکیه و پالایش می‌شود، چراکه اطلاعات درستی به من می‌رسد و من در حال کاربردی کردن جهان‌بینی هستم. با انجام این فرآیند، تبدیل صورت می‌گیرد و چون در مسیر تغییر هستم، با وقوع این تبدیلات، عقل بر احساساتم حاکم می‌شود. دیگر هیچ‌گاه احساسی عمل نمی‌کنم؛ بلکه ابتدا تفکر می‌کنم، زیرا عقلم که به کمک من آمده، مرا به استفاده از آن فرامی‌خواند. درنهایت، اگر اطلاعات درستی داشته باشم، در این مسیر موفق خواهم شد.

5- خدمت در کنگره ۶۰ چگونه به تقویت حکم عقل کمک می‌کند؟ آیا خدمت کردن، آزمایش عملی حکم عقل است؟ لطفاً در این مورد توضیحات بیشتری ارائه دهید.

قطعاً همین‌طور است. هدف ما از حضور در این حیات، امتحان شدن است و تمام زندگی ما درواقع امتحانی بزرگ محسوب می‌شود که باید در آن موفق شویم. کسی که در کنگره ۶۰ آموزش‌دیده باشد، حکم عقل را به‌طور کامل اجرا خواهد کرد.

6- آیا اجرای حکم عقل (فرمان عقل) همواره با آرامش همراه است، یا اینکه گاهی اوقات با درد و سختی همراه می‌شود؟ در صورت امکان، تجربهٔ شخصی خود را در خصوص اجرای حکم عقل در مواردی که خواسته‌ها ظاهراً غیرمعقول بوده‌اند، اما توجیهات منطقی برایشان وجود داشته، بیان فرمایید.

مانند پوشیدن لباس تقوا است؛ به این معنا که بر روی مسئلهٔ زشتی، لباس تقوا می‌پوشانیم. گمان می‌کنم این مثال با موضوع ما همخوانی دارد. به‌عنوان‌مثال، زمانی که ماده مخدر شیشه وارد کشور شد، آن را به‌عنوان ماده‌ای بسیار مؤثر برای لاغری معرفی کردند و ادعا داشتند که جزو مواد افیونی نیست. بسیاری به سمت آن گرایش پیدا کردند و تصور می‌کردند که مورفین ندارد، اما درنهایت گرفتار اعتیاد شدند. ظاهر قضیه این بود، اما باطن ماجرا چه بود؟ باطن آن کاملاً متفاوت بود و خروجی متفاوتی به همراه داشت.

7- جسارتاً، سؤالم دو بخش داشت و هنوز پاسخی برای بخش اول دریافت نکرده‌ام: آیا اجرای فرمان عقل همیشه با آرامش همراه است، یا گاهی اوقات با درد و سختی نیز همراه می‌شود؟

خیر، اجرای فرمان عقل همیشه با آرامش همراه نیست. همان‌طور که در سی‌دی گذشته، آقای مهندس دقیقاً بیان کردند: ‘من اعتیاد پیدا کردم، سختی‌های زیادی کشیدم، مشکلات زیادی جلوی پای من قرار گرفت، ولی عوضش چی بود؟ محصول این درمان اعتیاد، درمان سیگار، درمان چاقی بود!’ ایشان دقیقاً این سه مورد را در سی‌دی قانون ذکر کرده‌اند. برای من نیز، ثمره اعتیاد پیدا کردن چه بود؟ این بود که اجازه ورود به کنگره ۶۰ به من داده شد تا درمانم را آغاز کنم، درمان سیگار را شروع کنم، اضافه‌وزنم را کاهش دهم و زندگی خوبی داشته باشم. سختی‌هایی کشیدم، اما اکنون آرامش را تجربه می‌کنم. اگر آن سختی‌ها و موج‌های سهمگین نبودند، هرگز این بستر فراهم نمی‌شد تا امروز حال دلمان خوب باشد

8- و در کلام آخر؟

آن کنیم که فرمان است.

از راهنمای محترم، مسافر مهدی صمیمانه بابت این گفت‌وگو سپاسگزاریم.

مصاحبه‌گر: مرزبان خبری مسافر علیرضا
عکس: مسافر متین
تایپ و ویرایش: مسافر هاشم
تهیه، تنظیم و ارسال: مسافر سینا
گروه خبری مسافران نمایندگی محمدی پور قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .