سلام دوستان مرضیه هستم همسفر
دانایی به معنای داشتن آگاهی و شناخت دقیق از خود، زندگی و قوانین هستی است، در حالی که دانایی موثر به کارگیری این آگاهی در عمل میباشد. دانایی زمانی ارزشمند است که بتوانیم آن را در رفتار، تصمیمگیری و مسیر زندگی خود به کار بگیریم. اغلب اوقات ما میدانیم که چه کاری درست است، اما وقتی به آن عمل نمیکنیم، دانایی به دانایی موثر تبدیل نمیشود. دانایی موثر همچون چراغ راهی است که نه تنها ما را به سوی مسیر صحیح هدایت میکند، بلکه به دیگران نیز این امکان را میدهد تا از تجربه و شناخت ما بهرهمند شوند.
سلام دوستان زهرا (ح) هستم همسفر
در کنگره ۶۰، دانایی مؤثر به تعادل رسیدن اضلاع مثلث دانایی (تفکر، تجربه، آموزش) است. این بدین معناست که دانش ما زمانی مؤثر خواهد بود که با تجربه و تفکر همراه باشد و در عمل به کار گرفته شود. دانایی به تنهایی کافی نیست؛ بلکه باید به دانایی مؤثر تبدیل شود تا بتوانیم از آن بهرهبرداری کنیم. من به واسطه آموزشهایی که در کنگره دریافت کردهام، متوجه شدم که سواد و تحصیلات تنها دانایی نیستند. در واقع، من از طریق آموزشهای کنگره توانستم از تجربیات دیگران بهره ببرم تا بهتر مشکلات خود را ببینم و برای حل آنها اقدام کنم. همچنین یاد گرفتم که دانایی را از انسانهای دانا بیاموزم، همانطور که مسافری که پشت سر راهنما حرکت میکند، مسیر درمان را طی میکند و به موفقیت دست مییابد.
دانایی مؤثر زمانی به درد میخورد که بتوانیم از آن استفاده کنیم و آن را در زندگی روزمره به کار ببریم. در غیر این صورت، مانند این است که چند کتاب گرانقیمت خریداری کردهایم و بدون مطالعه، آنها را در قفسه کتابخانه گذاشتهایم؛ اما زمانی که بتوانیم از دانایی به درستی بهره بگیریم، آن زمان است که دانایی ما به دانایی مؤثر تبدیل میشود و در مسیر مثبت حرکت میکنیم. در نهایت، دانایی مؤثر به ما کمک میکند تا از تاریکی به روشنایی حرکت کنیم و به آرامش و آسایش برسیم. همانطور که در کتاب ۶۰ درجه آمده، دانایی نه به سواد است، نه به تمدن و نه به لباس پوشیدن. دانایی باید از عمق اندیشه برخیزد.
سلام دوستان عفت هستم همسفر
میزان دانایی نه به سواد و تمدن بستگی دارد و نه مانند انسان بودن به لباس پوشیدن است. دانایی به معنای یادگیری قوانین چگونه زیستن است. اگر تجربه زیادی داشته باشیم ولی تفکر کافی نباشد یا آموزش لازم را دریافت نکرده باشیم، مانند این است که بسیاری از کارهایمان را بدون تفکر انجام دهیم. در این صورت، نتیجه خوبی به دست نمیآید و تنها وقت و انرژی خود را هدر میدهیم.
دانایی زمانی به دانایی مؤثر تبدیل میشود که سه ضلع مثلث دانایی (تفکر، تجربه، آموزش) به طور متوازن رشد کرده باشند. دانایی با آرامش و آسایش ارتباط مستقیم دارد و نادانی، نقطه مقابل جهالت و رنج است. ما دو نوع دانایی داریم: دانایی خاص: این نوع دانایی مربوط به تخصص در یک زمینه خاص است، مثل دکترا یا مهندسی. دانایی عام: علم زندگی و آگاهی از چگونگی زیستن، که همه باید در آن شریک باشند.
کسانی که دانایی عام دارند، قادرند دشمنان را به دوستان تبدیل کنند. برعکس، کسانی که فاقد داناییاند، دوستان خود را به دشمن تبدیل میکنند و به اصطلاح افراد جاهلی هستند. به دانایی رسیدن یعنی چه؟ به دانایی رسیدن یعنی این که با زندگی کردن و برنامهریزی، میتوان مشکلات را حل کرد و راهحلها را آموخت. اگر در تنگنای اقتصادی قرار دارید، زیاد ناراحت نباشید. حتی با درآمد کم هم میتوان زندگی کرد و خوشحال بود. گاهی حتی با داشتن پول زیاد، آرامش و آسایش در دسترس نیست. از حسرت مال دیگران نیز پرهیز کنید.
دانایی یعنی سر یک سفره غذا خوردن، دور هم نشستن و با هم همفکری کردن. کسی که دانا است، غیبت نمیکند، تجسس نمیکند، و نیازی به دروغ گفتن ندارد. دانا هیچگاه از ترس و خوف رنج نمیبرد، به خدا توکل دارد، ایمان دارد و هستی را دوست میدارد. او به هستی و موجودات زمین و آسمان احترام میگذارد.
نکته: در زندگی، به گونهای عمل کنید که بالاترین راندمان را داشته باشید.
سلام دوستان نگار هستم همسفر
در CD دانایی و دانایی مؤثر استاد امین توضیح میدهند: در سال ۷۶، آقای مهندس قایمکی در حال سفر و درمان بودند. من هم شروع به تحصیل کرده بودم و این انرژی درمانی بود که به ما تابیده میشد. این قاعده کاملاً صادق است که هر کسی که به رهایی میرسد، یک انرژی خاص و عجیب پیدا میکند. این نکته بسیار مهم است که وقتی کسی که شما دوستش دارید در تاریکی فرو رفته باشد، شما نیز در غم و اندوه او غرق میشوید؛ مشابه به این که اگر کسی بیمار شود، شما هم از ناراحتی او یک هفته ناراحت میشوید. خانواده بسیار مهم است.به همین دلیل میگوییم یک مسافر باید با همسفر خود به کنگره بیاید، زیرا میدانیم که همسفر هم گرههایی دارد و وقتی به کنگره میآید، از آموزشها بهرهمند میشود. یک مصرفکننده که ده سال بمبهای مخربی در خانواده منفجر کرده و همه اعضای خانواده آسیب دیدهاند، در صورتی که همسفر هم همراهی نکند، این آسیبها ادامه خواهند یافت.
سالهایی که آقای مهندس در حال درمان بودند، همه خوشحال بودند، اما دلیل خوشحالیمان را نمیدانستیم. در سالی که من شروع به تحصیل کردم، به این نتیجه رسیدم که مثلث دانایی را پیدا کنم که سه ضلع دارد: تجربه، آموزش، و تفکر. انسانی که دچار مشکلات میشود، چون تشخیص درستی ندارد و نمیفهمد موضوع چیست و دلیل آن را نمیداند، اگر ماهیت مشکل را بداند، حداقل میتواند از آن پرهیز کند. اگر نتواند مسئله را حل کند، حداقل میتواند از آسیب آن بکاهد، مانند اعتیاد که اگر فرد آگاه شود، میتواند از آسیبهای آن کاسته و خود را در مسیر بهبودی قرار دهد.
دانایی به سواد نیست. افرادی هستند که دکترا دارند، اما حتی یک غذای ساده را نمیدانند چگونه درست کنند. علم زندگی را باید آموخت. رشد عقلانی انسان به این است که بتواند مسائل را حل کند. برای حل مشکلات، باید به دانایی توجه کنیم که با سواد تفاوت دارد. سواد تنها به آگاهی از یک موضوع خاص مربوط است، در حالی که دانایی یعنی هنر زندگی و چگونگی زیستن. اگر علم زندگی را ندانیم، در عذاب و رنج خواهیم بود.
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر خاطره (لژیون دوم)
ارسال: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
23