English Version
This Site Is Available In English

ترس ناامیدی منیت موانع رشد دانایی هستند

ترس ناامیدی  منیت موانع رشد دانایی هستند

سلام دوستان معصومه هستم همسفر

در کنگره۶۰ مثلث‌های زیادی برای درمان و آگاهی ترسیم شده است، مثلاً مثلث دانایی که از سه ضلع تشکیل شده است، به نام آموزش، تجربه، تفکر، زمانی صحبت از دانایی می‌شود به این مو‌ضوع می‌شود رسید که انسان دانا انسانی‌ است که خواسته‌هایش را با تفکر و تعقل انتخاب کند و به مرحله اجرا بگذارد، از آنجایی که دانایی نگهبانان قلعه عقل هستند و مانند یک فیلتر عمل می‌کنند و اجازه ورد خواسته‌های نا‌معقول نفس به قلعه عقل را نمی‌دهند؛ اما اگر میزان دانایی کم باشد در تشخیص ماهیت خواسته‌ها نا‌معقول و نادرست دچار اشتباه می‌شود و این همان نادانی‌ است. برای رسیدن به دانایی ما به تفکر و آموزش نیازمندیم.گر چه انسان خویش را دانا می‌‌داند و ممکن است دانا هم باشد؛ اما وقتی بیان می‌نمایند که ما می‌دانیم، دلیل بسیاری برای نادانی خویش می‌آورند؛ اگر بوی گل حقیقی باشد نیاز به بیان نیست؛ زیرا از فاصله دورتر هم می‌شود با حس آن را دریافت کرد .میزان دانایی، سواد نیست، تمدن نیست، مانند انسان به لباس پوشیدن نیست، بایستی انسانی اندیشید، به رفتارها و عمل و سخن است. انسانی که اشتباه نمی‌کند برای خودش دردسر درست نمی‌کند، مشکلی برای خود و دیگران ایجاد نمی‌کند، در آسایش و آرامش و امنیت کامل به سر می‌برد، به عبارتی در وادی ایمان و امن بودن ناشی از اشتباه نکردن و درست عمل کردن به سر می‌برد.مثلثی که از سه ضلع تجربه، تفکر و آموزش تشکیل شده است. به بیان دیگر برای رسیدن به دانایی بایستی آموزش و تفکر باشد تا به دانایی برسیم.اما دانایی به مفهوم عملکرد درست نیست، ممکن است که ما در خصوص موضوعی به دانایی رسیده باشیم؛ اما توان عمل به دانایی خود را نداشته باشیم مثلاً خیلی‌ها می‌دانند که مصرف مواد مخدر موضوعی نادرست و ضدارزش است؛ حتی تفکر،تجربه و آموزش نیز داشته‌اند و می‌خواهند مواد مخدر را کنار بگذارند؛ اما توان عمل به دانایی و خواسته خود را ندارند مفهوم این وضعیت این است که دانایی آنها به دانایی مؤثر تبدیل نشده است.تفاوت دانایی با دانایی مؤثر در این است که در مقوله دانایی اضلاع مثلث تفکر، تجربه، و آموزش با یکدیگر برابر نیستند، ممکن است آموزش زیاد باشد؛ ولی تجربه و تفکر کم باشد، یا تجربه زیاد باشد و آموزش کم باشد، به هر حال در این شرایط؛ یعنی نابرابری بودن اضلاع مثلث دانایی و متساوی اضلاع نبودن باعث می‌شود که ما نتوانیم به دانسته خود عمل کنیم. زمانی که مثلث دانایی متساوی‌الاضلاع باشد؛ یعنی به اندازه کافی آموزش دیده باشیم، تجربه کسب کرده باشیم و تفکر نیز به حد مطلوب وجود داشته باشد، در مسیر تزکیه به جایگاهی می‌رسیم که می‌توانیم به دانسته‌های خود عمل کنیم و این دانایی موثر است.در مقابل دانایی مثلث جهالت قرار دارد که اضلاع آن عبارتند؛ از ترس، نا‌امیدی، منیت،این‌ها عواملی هستند که در مقابل رشد مثلث دانایی و دانایی موثر قد علم می‌کنند و به عنوان یک نیروی بازدارنده، سعی در توقف ما دارند؛ زیرا خوب می‌دانند که توقف یعنی؛ سقوط.

رابط خبر: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یکم)
عکاس: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .