English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_ افزایش دانایی یعنی یک پله درتشخیص مسائل بالاتر رفتن

گروه خانواده_ افزایش دانایی یعنی یک پله درتشخیص مسائل بالاتر رفتن

سلام دوستان زهرا هستم همسفر

پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است

 کلیدها را صنعت‌گران، با تفکّر می‌سازند اما قفل‌ها را کسانی می‌‌سازند که درباره آن هیچ تفکّر درستی ندارند، قفل کردن، یک کار بسیار راحت است و باز کردن همان قفل کاری بسیار سخت و دشوار است. مشکلی که در زندگی پیش می‌آید؛ مانند یک قفل است که باز کردن آن تفکّر و تعقّل بسیار می‌طلبد. مشکلی که در خانه و خانواده پیش می‌آید، انواع بیماری‌ها که در جامعه و کشور شیوع پیدا می‌کند، مانند یک قفل است که برای باز کردن آن مشکلاتی وجود دارد، اگر بخواهیم مشکلی را حل کنیم، اول باید کلید آن قفل را بسازیم و یا پیدا کنیم.

   امروزه با ورود به کنگره۶۰، مصرف کننده مواد مخدر به درمان می‌رسد، بیماری اعتیاد که یکی از مخوف‌ترین بیماری‌ها است در کنگره۶۰ درمان می‌شود، شخصی که از لحاظ جسمی و روان درگیر بیماری اعتیاد است، یک قفل است که تنها کلید آن روش DST و داروی OT می‌باشد، بیماری اعتیاد قفلی است که تاکنون کسی نتوانسته است کلید آن را پیدا کند، و اما در کنگره۶۰ با تفکّر و اندیشه پاک جناب مهندس‌ دژاکام کلید درمان پیدا و ساخته شده است.

آموزش و پرورش انسان هم سخت و هم سهل و آسان است، کسی که ۱۰ یا ۲۰ سال تخریب دارد، در مدت زمان ۱۰ یا ۱۱ ماه در کنگره۶۰ درمان می‌شود. ما باید سپاس‌گزار جناب مهندس و خانواده ایشان باشیم که کلید حل این مشکل شده‌اند. برای پروش و ساخته شدن انسان، باید افکار و اندیشه راست و درست، جایگزین افکار و اندیشه پوچ، غلط و نادرست شود. 

انسان باید در ورطه آزمایش قرار گیرد؛ همانطور که طلا را مَحک می زنند تا عیار آن رابسنجند، انسان مورد آزمایش قرار می‌گیرد، و مَحک زده می‌شود تا عیار او سنجیده شود، انسان تا زمانی که برای خود ارزش قائل نشود، خودش را نشناسد نمی‌تواند مورد مَحک قرار بگیرد، انسان باید خود را بشناسد و ارزش وجودی خود را دَرک کند تا بتواند موفق باشد و کلید حل مشکلات را بیاید، اگر انسان ارزش وجودی خود را می‌دانست با یک تفکّر غلط و اشتباه به دنبال مصرف مواد مخدر نمی‌رفت، پس انسان باید افکار و اندیشه مثبت و منفی خود را بشناسیم و با آن‌ها روبرو شویم.

 انسان باید بداند که همه چیز به افکار و اندیشه او بستگی دارد، باید افکار و اندیشه راست و حقیقی را بشناسد، متأسفانه انسان‌ها چیزی را که با چشم سر ببینند باور می‌کنند و دائما در صُور پنهان با یکدیگر در ارتباط هستند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند. مرگ پایان زندگی نیست؛ جهل، نادانی، بی خبری و یا علم و آگاهی در همه جهان‌ها و جهان پس از مرگ ادامه دارد و با انسان همراه است، مرگ سفری از یک بُعد به بُعد دیگر است، انسان با مرگ نیست و نابود نمی‌شود، انسان وقتی خواسته‌ای داشته باشد فوراً آن را دریافت نمی‌کند، برنامه‌ریزی، تفکّر و حرکت می‌خواهد همین ترس‌ها و اضطراب‌ها باعث می‌شود که انسان به دنبال راه چاره باشد؛ دنبال راه چاره بودن و یافتن راه؛ یعنی همان افزایش دانایی، یعنی یک پلّه در تشخیص مسائل و مشکلات بالاتر رفتن، و همین شک‌ها و ترس‌ها است که باعث می شود انسان از موانع عبور کند و به یقین و دانایی برسد، جایی که دیگر می‌فهمد در صراط مستقیم قرار گرفته است. افکار دروغین را می‌تواند تشخیص دهد. از کسی غیر خدا هراسی ندارد و زمانی‌ که می‌داند در راه درست قرار گرفته دیگر از خدا هراسی ندارد. چون خداوند حامی و پشتیبان خود می‌داند.

منبع: سایت کنگره۶۰ 
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر رقیه(لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دوم)نگهبان سایت 
همسفران نمایندگی بردسکن

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .