مشارکت همسفر خدیجه:
در کنگره آموختم سواد داشتن نشانه دانایی نیست. برخی از افراد چون تحصیلات بالایی دارند فکر میکنند که داناتر و فهمیدهتر از بقیه هستند ولی اینطور نیست. دانایی به میزان سواد، تمدن و یا نوع لباس پوشیدن انسان نیست؛ بلکه به تفکر درست و تجربه است. تجربه و تفکر درست همانند درخت پرباری است که همیشه سرش پایین است؛ پس انسانهای دانا همیشه فروتن هستند. انسانی دانا است که خواستههای خود را قبل از اقدام و یا پرداختن به آنها را تحلیل و بررسی میکند. در کنگره ۶۰ مثلثی داریم که به مثلث دانایی معروف است که باید این سه ضلع به یک اندازه رشد کنند که این سه ضلع آموزش، تفکر و تجربه است. شخصی که میخواهد به دانایی موثر برسد باید آموزش ببیند. تفاوت دانایی با دانایی موثر در این است که اضلاع مثلث دانایی با یکدیگر برابر نیستند و ممکن است که آموزش زیاد باشد تجربه کم و یا تفکر زیاد باشد؛ ولی آموزش کم، در واقع هم اندازه بودن این اضلاع برابر میشود. با داشتن دانایی موثر یک فرد و هر شخصی دارای خواستههای گوناگونی است و دانایی این شخص نشان میدهد که خواستههای او تا چه حدی معقول و یا تا چه حدی نامعقول است.
میزان دانایی به انسان بودن است ما در طول روز بر سر دو راهیهای زیادی قرار میگیریم و این بستگی به دانایی ما دارد که کدام راه را انتخاب کنیم. آموزشهای ناب کنگره ۶۰ چیزی جز رسیدن به دانایی نیست. ما از طریق نوشتن سیدیها و گوش به فرمان بودن راهنما، شرکت کردن در کارگاه آموزشی و لژیون میتوانیم به دانایی خود بیافزاییم. خدا را شکر میکنم و از مسافرم سپاسگزارم که به واسطه او در مسیر کنگره قرار گرفتم و از آموزشهای ناب کنگره برخوردار هستم و امیدوارم بتوانم با خدمت کردن جبران کنم. ممنونم از همگی شما که مشارکت من را مطالعه کردید.
مشارکت همسفر راضیه:
قبل از ورود به کنگره همیشه فکر میکردم هر شخصی که سواد و تحصیلات بالاتری داشته باشد داناتر است و از زندگی با آرامش و آسایشی برخوردار میباشد؛ ولی با ورود به کنگره متوجه شدم که دانایی از یک مثلث با اضلاع تجربه، آموزش و تفکر تشکیل شده که هر سه ضلع باید با هم رشد کنند تا در ابتدا به دانایی برسیم و سپس آرامآرام از دانایی موثر برخوردار شویم. در رسیدن به خواستههای نامعقول ذرات نفس همانند یک فیلتر عمل کنند. همیشه تیپ و قیافه هر کس نشانه دانایی و با شخصیت بودن فرد نیست و گاهی بسان افراد نادان هستند و گاهی نیز شخصی که بیسواد است در رفتار او چنان شخصیت و به وقاری میبینیم که متعجب میشویم؛ بیسواد بودن به معنای نادانی نیست. در کنگره 60 ما ياد گرفتيم که در مسئله درمان اعتياد سواد، تحصيلات و دانش شخص به معني دانايي شخص نيست. ممکن است شخص مصرفکنندهاي وارد کنگره شود و از نظر تحصیلات در سطح بالايي هم باشد؛ اما در درمان خود ناموفق بوده و برعکس اشخاصي را میبينيم که شايد فقط سواد خواندن و نوشتن دارند اما خيلي دانا هستند و در درمان اعتياد خود موفق بودهاند. مراتب دانایی نیز سه مرحله دارد: که دو مرحله آن مربوط به دانایی و یک مرحله آن مربوط به اطلاعات است:
علمالیقین یعنی دانستن در معنای اطلاعات عمومی است، عینالیقین یعنی از این مرحله وارد دانایی میشویم و تجربه آن را داریم مانند راهنمایان کنگره ۶۰ برای بیماری اعتیاد و حقالیقین که در مقام حقیقت است.
مشارکتکنندگان: همسفر خدیجه و همسفر راضیه رهجویان راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر راضیه دبیر سایت
ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد-اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
6