مشارکت مکتوب همسفران

همسفر شیدا لژیون دوم

دانایی، در واقع حاصل تعادل بین سه مؤلفۀ مهم تفکر، تجربه و آموزش است و زمانی این دانایی، به دانایی مؤثر منجر می‌شود که بتوان آن را در زندگی به کار گرفت و عملی کرد.

در چنین شرایطی فرد با علم بر ماهیت خواسته‌ها، خواسته‌های معقول و منطقی را انتخاب می‌کند و با حرکت به‌طرف ارزش‌ها، به صلح و آرامش درونی می‌رسد.

برقراری تعادل بین سه ضلع مثلث دانایی، در نهایت به برقرارشدن تعادل و آرامش در زندگی فرد منجر شده و چنین فردی می‌تواند الگویی برای دیگران باشد و در راستای کمک به سایر انسان‌ها قدم بردارد و خدمت کند.

همچنین باید دانست که سواد و تحصیلات به‌تنهایی نمی‌تواند نشانهٔ دانایی باشد و افراد باسواد پایین هم می‌توانند به دانایی بالا در زمینه‌های مختلف برسند.

همسفر زهرا لژیون سوم

دانایی؛ یعنی این که ما بدانیم هر اتفاقی در زندگی ما رخ‌داده است، از روی حکمت و دانش بوده و این آزمایش‌های الهی برای ما انسان‌ها گذاشته شده است که باید با صبر، تفکر و دانایی مؤثر در این امتحان‌های بزرگ الهی پیروز شویم.

در قدیم هرکس که سوادش بیشتر بود، می‌گفتند دانایی‌اش بیشتر و داناتر است. به‌طورکلی دانایی به سه قسمت تقسیم می‌شود: تفکر، تجربه و آموزش؛ مثلاً کسی که فوق دکترا دارد؛ ولی نمی‌تواند با همسایه سر پارکینگ یا هر مسئلهٔ دیگری سازش کند.

ما انسان‌ها باید علم زندگی را بلد باشیم؛ وگرنه زندگی برایمان دشوار می‌شود. اگر هنر زندگی را بلد باشیم، به خوشبختی می‌رسیم و اگر هنر زندگی را بلد نباشیم، خوشبخت نمی‌شویم.

ما انسان‌ها باید دیدگاه خودمان را مثبت کنیم؛ با دیدگاه منفی فقط به خودمان ضرر می‌زنیم و خوش به حال کسی که مثبت‌نگر است و به مسائل زندگی مثبت فکر می‌کند.

من زهرا باید سعی کنم با صور پنهان خودم آشنا شوم و دانایی‌ام را به دانایی مؤثر نزدیک کنم و شروع به حرکت کنم؛ حرکت به‌سوی ارزش‌ها، زیبایی‌ها و شناخت دنیای درون و بیرون.

همسفر فاطمه لژیون چهارم

انسان دانا، انسانی است که خواسته‌های خود را قبل از اقدام و پرداختن به آن‌ها، تحلیل و بررسی می‌کند و از ماهیت آن‌ها اطمینان حاصل می‌کند. انسان دانا، انسانی است که به فرمان عقل نزدیک شده و خواسته‌های نامعقول را کنار می‌زند.

همان‌طور که در کنگره یاد گرفتیم، میزان دانایی به سواد نیست؛ مانند انسان بودن که به لباس پوشیدن نیست؛ بلکه بایستی انسانی اندیشید.

دانایی؛ یعنی داشتن دانش و اطلاعات. مثلث دانایی شامل تفکر، تجربه و آموزش و در مقابل آن، مثلث جهالت که ترس، ناامیدی و منیت است.

دانایی مؤثر مرحله‌ای است که باید تصفیه و پالایش صورت بگیرد تا درستی و نادرستی کاری را بتوانیم تشخیص بدهیم و تصمیم درست و عقلانی را بگیریم.

درمورد سواد، هر کسی می‌تواند سواد و تحصیلات داشته باشد؛ اما همه دانا نیستند.

همسفر زهرا لژیون ششم

اضلاع مثلث دانایی: تفکر، تجربه و آموزش می‌باشد و اگر اضلاع این مثلث به یک اندازه رشد کنند، آنگاه دانایی تبدیل به دانایی مؤثر می‌شود و من می‌توانم دانسته‌هایم را عملی کنم؛ حال اگر این اضلاع، رشد یکسانی نداشته باشند و من توانایی عمل‌کردن به دانسته‌هایم را نداشته باشم، آنگاه در حد دانستن باقی می‌مانند و این نوع دانستن فرقی با ندانستن ندارد.

من در کنگره ۶۰ آموختم که سواد، لزوماً هم‌معنی دانایی نیست و بی‌سوادی، نشانۀ نادانی نیست. چه بسیار افرادی که سواد ندارند؛ ولی دارای تفکر و رفتارِ درست و با تعادل هستند؛ البته آقای مهندس همیشه افراد را به ادامۀ تحصیل تشویق می‌کنند.

و یکی از نشانه‌های دانایی، عدم ابراز دانایی است. به قول سعدی: «مشک آن است که خود ببوید، نه آن که عطار بگوید.» یک انسان دانا، هیچ‌وقت دانایی خود را فریاد نمی‌زند؛ ولی یک انسان نادان، همیشه می‌خواهد نشان دهد که من دانا هستم و این کار دقیقاً نشانۀ بارز نادانی است.

انسان متعادل کسی است که با تزکیه و پالایش، باگذشت زمان دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل می‌کند و با بالابردن سواد و علم خود و ادامه تحصیل، این چرخۀ تکاملی خود را تکمیل می‌کند.

ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) دبیر دوم سایت
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان