محبت راهنما و خدمتگزاران، من را پای‌بند کنگره نمود

سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
شاکر خداوند هستم به‌خاطر اذن ورودم به کنگره۶۰،
از آقای مهندس و خانواده محترمشان برای فراهم کردن چنین بستری نهایت تشکر را دارم و از راهنمای گرامی‌ام سپاسگذارم برای آموزش‌های خوبی که به من می‌دهد.

قبل از ورود به کنگره در تاریکی‌های زیادی بودم که بزرگ‌ترین آن‌ها اعتیاد بود.
در سن کم، مصرف کننده مواد شدم ولی تا چند سال اول به هیچ وجه قبول نداشتم که یک مصرف کننده هستم و به مواد مخدر اعتیاد دارم.
وقتی متوجه این موضوع شدم که از همه‌ جا ترد شده و آخرین نفری بودم که به اعتیاد خود به مواد اذعان داشته و قبول کردم که یک مصرف کننده هستم، این‌جا بود که متوجه شدم زندگی دیگر هیچ معنایی ندارد.

اقدامات بسیار زیادی برای ترک نمودم که همه آن‌ها ناموفق بود و هر سری که ترک می‌کردم با مواد جدیدتری آشنا و شروع به مصرف آن می‌کردم.
دیگر اعتقادی به خلاصی از دام اعتیاد نداشتم و با خود می‌گفتم؛ تو چند ماه بیشتر زنده نیستی، پس مصرف کن و بعد راحت می‌شوی.
تا این‌که پیام کنگره را از دوستی دریافت کردم و به نمایندگی آمدم، الگوها را دیدم که درمان شده بودند و می‌گفتند؛ ما دیگر میلی به مصرف مواد نداشته و کاملا درمان شده‌ایم.
با دیدن محیط کنگره و حس و حال بین اعضا، نور امیدی در من روشن شد، سفرم را شروع کرده و با‌ وجود مشکلات زیادی که بر سر راهم قرار داشت، تمرکزم را روی سفرم و درمان گذاشتم.
هر پله که در کاهش مصرف دارو انجام می‌دادم، حالم بهتر می‌شد و زنده شدن را در جسم خود احساس می‌کردم، مانند؛ جوانه زدن نهالی تازه از ریشه‌های درختی پوسیده.

محبت راهنما و خدمتگزاران در نمایندگی، من را پای‌بند کنگره نمود.
اکنون حس و حالی که بعد از درمان و رهایی از دام مواد نصیبم شده را با هیچ چیز عوض نمی‌کنم، این حس را حتی در دوران قبل از مصرف هم نداشتم و آن را مدیون آقای مهندس و اعضای کنگره 60 هستم.

تشکر می‌کنم از خدمتگذاران سایت و راهنمای عزیزم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند.

تنظیم و ارسال: مسافر نوید لژیون بیست و یکم

نمایندگی خواجو