English Version
This Site Is Available In English

عمل به دانسته‌ها یعنی دانایی

عمل به دانسته‌ها یعنی دانایی

در ابتدا به تعریف دانایی می‌پردازیم. دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواسته‌ها در هر لباس و شکلی را دانایی می‌گویند که همان‌طور که می‌دانیم در جزوه جهان‌بینی دانایی را به سه مرحله تقسیم کرده است. اولین مرحله علم‌الیقین است در این مرحله همان‌طور که از اسم آن مشخص است یعنی دانسته‌های ما در حد اطلاعات عمومی است و ممکن است من از لحاظ اطلاعات عمومی در مرحله بالایی قرار داشته باشم؛ اما مهم این‌ است که آیا من می‌توانم به این دانسته‌ها عمل کنم یا خیر. چون اگر نتوانم به دانسته‌های خودم عمل کنم این نوع دانستن با ندانستن فرقی نمی‌کند.

در کنگره‌60 مثلثی برای دانایی رسم کرده‌اند که از سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش درست شده است. در کنگره با دریافت آموزش تفکر من را راه اندازی می‌کنند و بعد با تجربه‌ای که خودم انجام می‌دهم به مرحله عمل می‌رسد. استاد امین می‌فرمایند: کسانی می‌توانند به دانایی دست پیدا کنند که بتوانند از دیوار ترس، منیت و ناامیدی عبور کنند و این کار راحتی نیست. امیدواری سبب قدم‌های محکم می‌شود و ناامیدی بزرگترین مانع برای حرکت‌ کردن و کسب‌ تجربه است. ناامیدی بزرگترین دشمن دانایی است چرا که ناامیدی یعنی ساکن و بی‌حرکت بودن، در مقابل رسیدن به دانایی یعنی حرکت‌ کردن و آموزش‌ گرفتن.
با کسب علم و دانش و بالا بردن دانایی افکار و اندیشه از تاریکی خارج شده و وارد فضایی روشن و نورانی می‌شود‌، فرد با این افکار و اندیشه می‌تواند درست تصمیم گرفته و انتخاب‌ کند، زیبا و به‌جا سخن بگوید و انسان‌گونه با دیگران برخورد و معاشرت کند. زمانی که اضلاع مثلث دانایی را به یک اندازه رشد دادیم یعنی به اندازه کافی تفکر نمودیم، تجربه کردیم و آموزش گرفتیم، آن‌ وقت به دانایی خود عمل می‌کنیم. زیرا آن را تبدیل کرده‌ایم به دانایی موثر! فرمانبردار بودن در مقابل قوانین و آموزش‌های کنگره‌۶۰ نیز یکی از راه‌های رسیدن به دانایی مؤثر می‌باشد.

در کتاب۶۰ درجه زیر صفر نقل‌قولی از سردار است که می‌گوید: باورهای ما هیچ ارزشی ندارد چون داشتن باور یا علم و دانش و دانسته‌های زیاد که عمل نمی‌شود و کاربردی نیست، مفید هم نیست، بعد از کسب دانایی باید به آن عمل شود تا ارزش پیدا کند. وقتی جزوه جهان‌بینی یک را مطالعه کردم از خودم سوال کردم چگونه دانایی را تبدیل به عمل کنم؟ مثلا کوچک‌ترین موضوع این است، ریختن زباله ها در جاده، من این را یادگرفتم که نباید آشغال را در جاده و خیابان رها کنم و عمل کردن به این موضوع یعنی دانایی را به دانایی موثر تبدیل کردن نقطه ضعف هر انسانی پوشاندن نقاط ضعف خودش است. تعادل در برابری نیرو‌ها به وجود می‌آید.

انسان اگر دو بال داشته باشد و اندازه آن‌ها یکسان نباشد به اندازه بال کوچکتر می‌تواند پرواز کند. باید آن بال را تقویت کرد میزان دانائی؛ سواد نیست، تمدن نیست، مانند انسان بودن به لباس پوشیدن نیست. بایستی؛ انسانی اندیشید. باید بدانیم برای دانسته‌های ما و یا علم و دانش ما که توان عمل به آن‌ها را نداریم، ارزشی وجود ندارد. باز هم به قول استاد سردار: " برای باورها ارزشی نیست "، باور، اعتقاد یا علم و دانشی که ما به آن عمل نمی کنیم ، ارزشی ندارد.
به دیگر سخن ، این نوع از دانستن فرقی با ندانستن ندارد.

نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال:همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی دلیجان 
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .