بدون افزایش دانایی، هر گونه تغییری در درون ناپایدار و بیفایده است؛ زیرا تا زمانی که قدرت تشخیص پیدا نکنیم، تنها میتوانیم به صورت طوطیوار مفاهیم را حفظ نماییم که فاقد ارزش است. افزایش دانایی به انسان کمک میکند تا نیروی از دست رفته را به دست آورد. برای افزایش دانایی باید قوانین زندگی را بلد باشیم. مرحله یاد گرفتن قوانین زندگی، مرحلهای بسیار سخت است و هیچ ارتباطی هم به هوش و استعداد انسانها ندارد.
مثلث دانایی؛ شامل سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش است و برای افزایش دانایی و قدرت تشخیص و در نتیجه ایجاد تغییرات در رفتارمان؛ باید هر کدام از این مراحل در زمان خودش صورت گیرد. در غیر این صورت، دانایی اتفاق نمیافتد و در یک نقطه متوقف میشویم؛ مانند مسافری که در زمان آموزش، تجربه میکند یا در زمان تجربه، تفکر میکند که در نتیجه سفرش پر از فراز و نشیب خواهد شد.
تفکر: حرکتی است از مجهول به معلوم یا از یک مبدأ به مبدأ دیگر. این کار توسط عقل صورت میگیرد.
تجربه: فرایند یا رویدادی است که ما آن را با تمام وجود یا بخشی از وجود خویش حس میکنیم و به انجام رساندهایم یا میرسانیم. در تجربه، حس نقش اصلی را دارد. در واقع، از این جهت مهم است که در ما حسی را ایجاد میکند و این حس، اولین شروع به کارگیری قوه عقل است.
آموزش: در آموزش، شخصی که قبلاً مسیری را پیموده و در آن مقوله خاص به دانایی رسیده است؛ ما را با مسیر آشنا میکند و راه را به ما نشان میدهد؛ همانند کاری که راهنمایان کنگره۶۰ در مورد درمان اعتیاد انجام میدهند که خود یک فرایند بسیار مهم است.
هر گاه کل مفاهیم و موضوعات هستی و عالم را در یک سطح بی نهایت بزرگ در نظر بگیریم و مثلث دانایی را بر روی همین سطح ترسیم نماییم، مطالبی که در داخل مثلث ما قرار میگیرند، موضوعاتی هستند که قادر به تشخیص درستی یا نادرستی آنها هستیم. مطالبی که بیرون از آن قرار میگیرند، معقولاتی هستند که ما از آنها سر در نمیآوریم؛ یعنی نمیتوانیم ماهیت درستی و نادرستی آنها را تشخیص بدهیم. بنابر این، هر قدر دانایی ما به دانایی مؤثر تبدیل شود، قدرت به اجرا در آوردن ما بیشتر میشود و از طرفی راحتتر آن عمل را انجام میدهیم.
در دانایی مؤثر، مطلبی که فوق العاده مهم است، قدرت به اجرا در آوردن و عمل کردن است. بزرگترین مانع در برابر نفس امّاره و یا در حالت کلی، ذراتِ خواهانِ خواستههای نا معقول، همین دانایی است. تفاوت عقلها هم در تکاملشان است؛ هر قدر عقلی جزئیتر باشد، در مورد مسائلی که نمیداند اظهار نظر میکند یا کارهایی را که از آنها سر در نمیآورد، قبول میکند؛ اما عقلی که تکامل یافته، اصلاً در مواردی که نمیداند اظهار نظر نمیکند و یا آن کار را حتی با سود فراوان هم نمیپذیرد و میگوید، نمیدانم.
مسائلی که در هستی وجود دارد، در یک سطح بزرگ است و دانایی ما مثل یک مثلث کوچک درون این سطح بزرگ. چیزهایی که درستی و نادرستی آنها برای ما قابل تشخیص است، درون این مثلث و چیزهایی که درستی یا نادرستی آنها برای ما غیر قابل تشخیص است، در خارج از این مثلث قرار دارند. هر قدر این سه ضلع مثلث دانایی ما افزایش یابند، قدرت تشخیص ما بیشتر میشود و در چالههای قدیمی نمیافتیم.
منابع: سی دی تفکر، تجربه و آموزش ( استاد امین)، سی دی جهان بینی ۱ و ۲ و جزوه جهان بینی ۱ و ۲
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
49