سواد از «اسود» میآید و به معنای سیاه است؛ زیرا وقتی روی کاغذ با مرکب سیاه مینوشتند، به آن سواد و یا سیاهه میگفتند. حال چه شد بحث سواد پیش آمد؟ خیلی از انسانها سواد و دانش دارند و با دارا بودن اینها که میداند الکل و مواد مخدر مضر است؛ اما استفاده میکنند، میداند سیگار مضر است؛ اما میکشد.
در کتاب «عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر» بحثی در مورد میزان دانایی داریم که برای ۲۶ سال قبل بود که میگوید: «میزان دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست، مانند انسان بودن به لباس پوشیدن نیست، باید انسانی اندیشید». سازمان جهانی یونسکو ۵ آیتم را برای سواد مطرح کرده است که کنگره۶۰، ۲۵ سال قبل از دانایی گفته است.
۱_ سواد عاطفی: موفقیت انسان در ایجاد روابط عاطفی با دیگران است. ۲_ سواد ارتباط با آحاد جامعه: چگونه و به چه میزان با افراد در ارتباط هستید؟ ۳_ سواد مالی: چگونه پسانداز و برنامهریزی مالی داریم؟ ۴_سواد رسانهای: چگونگی تشخیص خبر موثق از خبرغیرموثق است. ۵_سواد آموزش و پرورش: برای آینده چگونه فرزندانی را میخواهیم پرورش دهیم؟ همهٔ این موارد در کنار این قضیه که چقدر از ذهن، فکر و جسم سلامت شخص برخوردار است. به نظر من همه چیز برمیگردد به آن آموزشی که من میبینم. من به واسطه آموزشهایی که در کنگره میبینم، متوجه میشوم که سواد و تحصیلات دانایی نیست و نباید باعث منیت شود که بخواهد جلوی آموزش من را بگیرد.
من کنگره۶۰ را بهترین دانشگاه شناختم؛ چون به واسطه کنگره توانستم از تجربه دیگران بهره ببرم و یا بتوانم مشکلات خودم را بهتر ببینم و برای حل آن حرکتی انجام دهم. من فکر میکردم خیلی دانا هستم؛ ولی یاد گرفتم دانایی را باید از انسان دانا یاد بگیرم. مانند مسافری که پشت سر راهنما حرکت میکند. دیگر لازم نیست من در مورد چیزی که نمیدانم تجربه کنم که شاید به ناکجا آباد برم.
من جای پای راهنما میگذارم و از آموزشها بهره میبرم تا بتوانم به آن قوه تفکر برسم. من متوجه شدم که این منیت من بود که نمیگذاشت قدم از قدم بردارم و با آموزشی که دیدم توانستم آن نادانی را به دانایی موثر تبدیل کنم. امیدوارم همه تازهواردین که به کنگره میآیند بتوانند از این آموزشهایی که کنگره است بهره ببرند و درمان شوند.
نتیجه گیری: سواد و میزان تحصیلات مهم است؛ اما نشانه دانائی نیست. انسان با مثلث دانائی "تفکر، تجربه و آموزش " میتواند به قدرت تشخیص ماهیت خواستهها در هر لباس و فرمی برسد. دانائی موثر درون مثلث دانایی قرار دارد. فردی که به دانایی رسیده باشد، هیچ گاه نمیگوید داناست؛ بلکه دانستههایش را با تفکر به اجرا میگذارد و از ضدارزشها دور و به سمت راستی و درستی حرکت میکند؛ به عبارتی مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. مسیر کنگره۶۰ و آموزشهای جهانبینی آن همه برای تغییر نگاه و عملکرد اعضا از تاریکی، درد و رنج به سوی روشنائی، شادی، صلح، آرامش و آسایش با فرمانبرداری از فرامین الهی و اجرای آنهاست. به امید اجرای دانستههایی که منشا آنها تفکر، آموزش و تجربه باشد.
منبع: اپلیکیشن (انتشارات دژاکام)
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) دبیرسایت
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
16