مشارکت همسفر فاطمه.ن:
قبل از ورودم به کنگره همیشه فکر میکردم افرادی که از تحصیلات بالایی برخوردار هستند به همان مراتب نیز دانا هستند، کمتر اشتباه میکنند و امکان ندارد که معتاد شوند. ولی بعد از ورودم به کنگره با دیدن افرادی که حتی از سواد بالایی هم برخوردار بودند و مصرفکننده شده بودند و نتوانستند اعتیاد خود را بیرون از کنگره درمان کنند، بیشتر متوجه این مسئله شدم که میزان دانایی به سواد نیست.
همانطور که در گذشته افراد مشهوری را داشتیم که از سواد بالایی برخوردار نبودند ولی در بیشتر مسائل و همه زمینهها دانا بودند. در جزوه جهانبینی استاد امین به خوبی دانایی و دانایی مؤثر را برای ما توضیح دادند و آموختیم که دانایی مثلثی است که از سه ضلع آموزش، تفکر و تجربه تشکیل شده است. همچنین دانستیم که در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت قرار دارد؛ یعنی ترس، منیت و ناامیدی.
دانایی مؤثر نیز بزرگترین مثلث متساویالاضلاعی است که میشود درون مثلث دانایی رسم کرد؛ یعنی علاوه بر اینکه ما از موضوعات اطلاعات و آگاهی داریم، قادر به تشخیص و انجام عمل هم هستیم. ما در کنگره آموزش میگیریم که ترس، منیت و ناامیدی را کنار بگذاریم تا به دانایی مؤثر برسیم و حرکت به سمت ارزشها را آغاز کنیم.
همانگونه که در وادی ششم هم آموختیم برای اینکه به فرمان عقل یا دانایی برسیم حتماً نباید از کارهای خیلی بزرگ شروع کنیم؛ میتوانیم از همین کارهای روزانه شروع کنیم و در ادامه به حرکتهای بزرگتری برسیم. دانایی با عقل رابطه مستقیمی دارد؛ هر چقدر دانایی ما بیشتر باشد به همان مراتب نیز میتوانیم فرمانبردار عقل باشیم. پس رفتارها و انتخابهای ما نشاندهنده دانایی ما هستند. دانایی به سواد و تمدن نیست بلکه باید انسانی اندیشید.
کنگره مکان مقدس و امنی برای آموزش همه افراد با هر شرایطی است و هرکس با توجه به خواست و علاقه خود میتواند از علم و دانش کنگره بهرهمند شود و دانایی خود را تبدیل به دانایی مؤثر کند. کنگره ۶۰ برای درمان اعتیاد دانایی افراد را بالا میبرد، به آنها آموزش میدهد و به همان میزان که دانایی افراد بالا رفت، کم کردن اپیوم راحتتر میشود و در ادامه فرد با فرمانبرداری و آموزش به رهایی و حال خوش میرسد. در سفر دوم این آموزشها کاربردیتر میشوند و فرد با شرکت در آزمون و قرار گرفتن در لژیون مالی میتواند ذرهای دین خود را به کنگره ادا کند. انشاالله همگی بتوانیم دانایی خودمان را تبدیل به دانایی مؤثر کنیم و کنگره را در رسیدن به اهدافش یاری کنیم.
مشارکت همسفر ملیحه:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که اذن و اجازه حضور و خدمت در کنگره را روزی من قرار دادند تا فرصتی باشد برای نه تنها زنده ماندن بلکه زندگی کردن. دستور جلسه دانایی، دانایی مؤثر و سواد؛ دستور جلسهای که دنیایی تازه را با واژه دانایی مؤثر برای من گشود. بارها و بارها من کلمه دانایی و سواد را شنیده بودم ولی از دانایی مؤثر چیزی نمیدانستم. خدا را سپاس که آقای مهندس و استاد امین این موضوع را برای ما شکافتند و اجازه دادند که ما با معنای این کلمات آشنا شویم.
همه ما در کنگره فهمیدیم که دانایی یعنی: دانستن و فهم یک موضوع یا قدرت تشخیص ماهیت خواستهها در هر رنگ و لباسی؛ یعنی اینکه من میدانم ارزش کدام و ضدارزش کدام است، اینکه میدانم خطا کدام است و ثواب کدام. من در کنگره متوجه شدم دانایی یعنی به قدرت تشخیص رسیدن و من احساس میکنم که اکثر انسانها به این قدرت و توانایی دست پیدا کردهاند و میدانند که اشتباه، اشتباه است و هیچ فرقی ندارد که به چه اندازه باشد و وقتی انسان خطایی مرتکب میشود باید بها و یا به قول مردم خارج از کنگره تاوان آن را بدهد.
من و مسافرم به خاطر جهل و نادانی یا شاید دانایی که داشتیم در دوران اعتیاد او بهای بسیار سنگینی دادیم. شاید همه اینها فقط مربوط به این بُعد نبوده و ما از الست این درد و رنجها را به همراه آوردیم، چون فقط میدانستیم که اینها بد هستند ولی به این قدرت و توانایی نرسیده بودیم که انجام ندهیم. میدانستیم ولی برای انجام دادن و یا انجام ندادن بعضی یا همه کارها به مشکل برمیخوردیم، این توانایی را نداشتیم که در برابر اعمال اشتباه ایستادگی بکنیم، متوجه نمیشدم امروز که در حال غیبت کردن، تهمت زدن یا هر عمل اشتباه دیگری هستم، در حالی که میدانستم اشتباه هست، در حال ساختن فردا و فرداهای بسیاری هستم. به هوش نبودم که امروز که گندم میکارم من مدتی بعد گندم درو میکنم نه چیز دیگری.
اما من در گذشته هر کاری کردم، گذشته و شاید نمیدانستم و به اندازه امروز اطلاع و آگاهی نداشتم ولی میدانم و دانایی من اگر به دانایی مؤثر که همان توانایی انجام عمل است تبدیل نشود، بعد از این هر موضوع و مشکلی پیش بیاید دیگر مثل قبل با من محاسبه نمیشود. من در قبال این موضوع مسئول هستم و کاملاً شکافته شده که قرار است چه اتفاقاتی برای من رخ دهد. بعد از این هر اشتباهی که انجام دهم یعنی خودم را به خواب زدم و انسانی که خواب است را میتوان بیدار کرد ولی انسانی که خودش را به خواب میزند را نمیتوان بیدار کرد.
اما قسمت سوم دستور جلسه در مورد سواد؛ همه ما میدانیم و از قدیم بسیار شنیدهایم که انسان بیسواد ولی با شعور بهتر از انسان با سواد بیشعور است و در کنگره آموختیم که فهم و شعور به موضوع دانایی مؤثر مربوط است نه دانایی؛ چون انسانی که میداند و مراقب رفتار و کردار خود است به فهم و شعور دست پیدا میکند و انسانی که فقط میداند بسیار است و به قول آقای مهندس این افراد حمال هستند و فقط یک سری اطلاعات را حمل میکنند.
افراد باسواد هم همین هستند اگر که حمال باشند در حد دانایی است و به هیچ دردی نمیخورد تا زمانی که به مرحله عمل و دانایی مؤثر نرسند، نه برای خود و نه جامعه هیچ ارزشی ندارد که متأسفانه ما این موضوع را بسیار دیدهایم و تاوان بزرگی بابت این حمال بودن افراد با سواد دادهایم. چرا که کنترل و اداره قسمتهای بزرگی را در اختیار دارند از جمله علم پزشکی که تا امروز علت بسیاری از بیماریها را نتوانستهاند بیابند و در دنیای پزشکی گیج و گنگ ادامه داده و فقط حامل یک سری مطالب بودهاند که به چاپ رسیده و در ادامه و حل آنها بلاتکلیف ماندهاند. به امید روزی که همه ما به دانایی مؤثر دست پیدا کنیم و سواد را نشانه فهیم بودن ندانیم و حرکت کنیم تا به برکت دست پیدا کنیم. و در آخر سکون بر هیچ موجودی جایز نیست چرا که مایه جهل است.
رابط خبری: راهنما همسفر عفت (عضو لژیون سردار)
ارسال: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب ( لژیون دوم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
18