استاد سردار در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر میفرمایند: «میزان دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست مانند انسان بودن به لباس پوشیدن نیست؛ باید انسانی اندیشید» دانایی یعنی قدرت تشخیص ماهیت خواستهها در هر شکل و در هر لباسی؛ اصولاً فردی که باسواد باشد و بگوید من دانا هستم دلیل بارزی برای نادانی خویش میآورد گرچه فرد، دانا نیز باشد؛ اما شخصی که دانا باشد نمیگوید من دانا هستم؛ بلکه دانستههای خود را به اجرا در میآورد و از ضد ارزشها دور میشود و به طرف ارزشها حرکت میکند و به فرمان عقل نزدیک میشود.
دستورجلسات به صورت زنجیرهوار به یکدیگر متصل هستند (دستور جلسه قبل وادی ششم فرمان عقل بود) من زمانی میتوانم به فرمان عقل نزدیک شوم که تمام خواستههای عقل را اجرایی کنم تا بتوانم فرمانده جسم خود شوم؛ اگر انسان به فرمان عقل برسد دیگر از فرمان نفساماره پیروی نمیکند و به آرامی میتواند به نفس مطمئنه برسد و از خواستههای نامعقول دور میشود و هیچ گونه خطایی نمیکند.
استاد امین در سیدی دانایی و دانایی موثر میفرمایند: «کسانی میتوانند به دانایی برسند که بتوانند از دیوار ترس، منیت و ناامیدی عبور کنند» یعنی زمانی که من کار نادرستی را انجام داده باشم جسارت این را نیز داشته باشم که بتوانم عذرخواهی کنم، انسانی که بتواند چشم بگوید و اشتباه خود را بپذیرد آن زمان به دانایی رسیده است صرفاً؛ اینکه بگویم مثلث دانایی را آموختم کافی نیست؛ باید آن را نیز به دانایی موثر تبدیل کنم آن زمان به قدرت تشخیص میرسم من پیش از کنگره فکر میکردم انسان هرچه مدرک بالاتری داشته باشد میتواند داناتر باشد و زندگی بهتری داشته باشد اما؛ با ورود به این مکان مقدس آموختم که دانایی از سه ضلع تشکیل شده است «تفکر، تجربه و آموزش» برای اینکه این سه ضلع متقارن باشد؛ باید حتماً با یکدیگر رشد کنند تا انسان بتواند دانایی را به دانایی موثر تبدیل کند.
در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت قرار میگیرد که شامل «ترس، منیت و ناامیدی» هستند این سه ضلع در مقابل دانایی قرار میگیرد؛ یعنی ترس تفکر را میخورد، منیت مقابل آموزش قرار میگیرد و ناامیدی نیز باعث میشود انسان تجربه نکند؛ سواد یک ابزاری است برای دانستن اما؛ به تنهایی کافی نیست بسیاری از انسانها از سواد بالایی برخوردار هستند و به دلیل؛ اینکه ضلع آموزش به صورت نامتقارن رشد کرده است فرد نمیتواند در آرامش و آسایش قرار بگیرد.
در جزوه جهانبینی استاد امین میفرمایند: «بعضی از داناییها تنها در حد اطلاعات عمومی است» یعنی فرد به اندازه اطلاعات عمومی آگاهی دارد به عنوان مثال یک استاد دانشگاه سالها به دانشجوها توکل را درس میدادند؛ اما خود او به خداوند توکل نمیکند و به دلیل بیماری فرزند خود سکته میکند این دانستهها تنها در حد اطلاعات عمومی است ما آموزشهای کنگره۶۰ را از نوشتن سیدیها دریافت میکنیم و زمانی میتوانیم دانایی خود را به دانایی موثر تبدیل کنیم که دانسته خود را به اجرا در آورده باشیم؛ دانایی موثر مرحلهای است که انسان در مرحله تزکیه و پالایش قرار میگیرد و درستی و نادرستی انجام کارها را تشخیص میدهد.
منبع: جزوه جهانبینی ۱ و ۲
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون ششم)
ویراستار: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر الناز(لژیون هفتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
25