اکثر انسانها دانایی و سواد را یک مفهوم در نظر میگیرند و فکر میکنند هر کسی که سواد یا تحصیلات بالایی دارد، داناتر است؛ درصورتیکه میدانیم این دو مقوله شاید در بعضی جاها به کمک یکدیگر بیایند؛ اما با هم تفاوت بسیار زیادی دارند.
داشتن سواد، یعنی توانایی خواندن و نوشتن که یادگیری یک سری اطلاعات، مفاهیم و دانشها را به همراه دارد. سواد در هر سطح و به هر میزانی که باشد تا زمانی که به کار گرفته نشود، هیچ فایدهای به همراه نخواهد داشت و فقط حملکردن مفاهیم است؛ اما دانایی مقوله دیگری است، فرهنگ عمید دانایی را زیرکی، هوشیاری و خردمندی معنی میکند.
در کنگره ۶۰، دانایی را یک مثلث میدانیم که دارای سه ضلع تجربه، تفکر و آموزش است. اولین بخش دانایی تفکر است که وادی اول هم اشاره به همین مطلب دارد و میگوید: با تفکر ساختارها آغاز میگردد بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود. انسان برای انجام کارهایش حتماً باید تفکر داشته باشد؛ زیرا بدون تفکر و برنامهریزی نمیتوان هدفی مشخص کرد و متعاقباً نمیتوان برای رسیدن به آن هدف کاری کرد؛ بنابراین متوجه شدیم که اولین ضلع مثلث دانایی، تفکر است.
ضلع بعدی تجربه است؛ انسانها در طی سالهایی که زندگی میکنند خصوصاً در کودکی به کمک تجربه میتوانند چیزهای بسیار زیادی را فرابگیرند، درعینحال باید به این نکته توجه داشته باشیم که تجربهکردن شرایط خاص خودش را دارد؛ یعنی هر چیزی را نباید تجربه کرد و جدای از آن چیزی را که قبلاً تجربه کردهایم نیز نباید مجدد تجربه کنیم؛ زیرا تجربه را تجربهکردن، خطاست؛ علاوه بر این ما میتوانیم از تجربه افراد دیگر در مسائل مختلف استفاده کنیم و آن را مجدداً تجربه نکنیم؛ برای مثال چیزی که قبلاً ابداع و اختراع شده است برای به وجود آوردنش تجربه جدیدی نیاز نیست؛ زیرا یکبار تجربه، مطالعه و به وجود آمده است.
ضلع سوم مثلث دانایی، آموزش است. انسان موجودی آموزشپذیر است و میتواند به کمک آموزش مسائل بسیار زیادی را فرابگیرد؛ مشروط به اینکه منیت را از خودش دور کند.
چنانچه فردی در یکی از این سه زمینه رشد بیشتری داشته باشد، مثلث دانایی او یک مثلث مختلفالاضلاع و به عبارتی نامتقارن خواهد شد؛ اما چنانچه فردی به رشد هر سه ضلع در وجود خودش توجه کامل داشته و به یک اندازه بپردازد، مثلث دانایی او یک مثلث متساویالاضلاع است که میتواند در زندگی فرد کاربرد بیشتری داشته باشد.
در چنین شرایطی، فرد در وضعیتی قرار دارد که از مسائل داخل مثلث دانایی اطلاع داشته و قادر است آنها را در زندگی خود به کار ببندد؛ برای مثال اگر میداند انجام فلان کار نادرست است در عمل هم از انجام آن کار پرهیز مینماید.
در مثلث دانایی مؤثر مطلبی که فوقالعاده مهم است، قدرت به اجرا درآوردن و عملکردن است؛ هر قدر داناییفرد خصوصاً دانایی مؤثر نیرومندتر باشد، در رسیدن به خواستههای نامعقول ذرات نفس مانند یک فیلتر (صافی) عمل میکند، این صافی از ورود خواستههای نامعقول و اجراییکردن آنها جلوگیری میکند و به این طریق فرد از نفس اماره فاصله گرفته و به نفس لوامه و در ادامه به نفس مطمئنه نزدیک و نزدیکتر میشود.
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر مریم
رابط خبری: همسفر گوهر رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یکم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
28