در کنگره۶۰، دانایی حاصل تعادل ۳ ضلع آموزش، تجربه و تفکر است و «دانایی موثر» آن بخشی از دانایی است که فرد، آن را به کار میبندد و در زندگی اجرا میکند. در کنگره ۶۰ مثلث دانایی مثلثی است که شامل ۳ ضلع متساویالاضلاع است؛ یعنی لازم و ضروری است که اضلاع با هم رشد کنند. چنانچه به یک ضلع توجه بیشتری شود و رشد بیشتری داشته باشد، نه تنها مفید نیست؛ بلکه باعث از تعادل خارج شدن مثلث دانایی میشود، پس این مثلث باید همواره متساویالاضلاع باشد؛ یعنی تفکر، آموزش و تجربه همزمان با هم رشد کنند. در کنگره۶۰ آموختیم که ترس، تفکر را میخورد؛ یعنی ترس مانع بزرگی به جهت عدم رشد تفکر میباشد. ترس باعث میشود شخص نتواند بین دادهها ارتباط برقرار کند و از مجهولات به معلومات برسد.
چنانچه گاهی شخص، حتی نمیتواند از معلومات هم به درستی استفاده کند. ترس خلاقیت را از انسان میگیرد؛ پس برای رشد ضلع تفکر لازم است از ذرات ناخالصی، نیروهای منفی و ضدارزشی دوری کنیم، چون ترس هم از مهمترین ابزار این نیروها میباشد. در ضلع تجربه، ناامیدی باعث میشود نتوانیم مجدد تجریه داشته باشیم؛ به طور مثال وقتی شخص با روشهای غلط، بارها اقدام به کاهش وزن کرده و بعد از مدت کوتاهی مجددا دچار اضافه وزن میشود، دچار ناامیدی شده و در جواب کسانی که از او میخواهند دوباره روش جدیدی را امتحان کند، میگوید؛ من همه راهها را رفتهام و نتیجه نگرفتهام، چاقی هیچ درمانی ندارد.
این ناامیدی ماحصل تجربههای غلط و شکستهای مکرر است. نتیجه حرکت بدون تفکر و امتحان کردن راههای غلط است؛ پس وقتی تفکر درست باشد، میتوان از تجربیات، درس گرفت و از آنها به عنوان برگ برنده استفاده کرد. در مورد ضلع آموزش، این نکته بسیار حائز اهمیت است که منیت باعث میشود شخص خود را همهچیز دان بداند و تصور کند که همهچیز را میداند و کسی نمیتواند دانش بیشتری را به او ارائه دهد در نتیجه شخص آموزشپذیر نخواهد بود و آموزشپذیر هم نخواهد شد؛ پس در این ضلع دچار نقصان شده و رشد نمیکند. علم همیشه در حال پیشرفت است و همیشه آموزههای جدیدی هستند که میشود آموخت و به کار برد؛ پس همواره باید مواظب منیت باشیم که دچار آن نشویم؛ زیرا شخص را از مسیر آموزش دور و به بیراهه میکشاند. اضلاع مثلث دانایی همواره باید با هم رشد کند و مسئله این است که دانایی به تنهایی کفایت نمیکند.
دانایی قدرت تشخیص شخص را بالا میبرد، به گونهای که شخص خوب را از بد تشخیص میدهد. دانایی زمانی مفید خواهد بود که شخص آن را کاربردی کند و به مرحله اجرا در آورد؛ یعنی از آنچه میداند به بهترین نحو در زندگی روزمره خود استفاده کند. شخص میداند ریزهخواری باعث چاقی میشود؛ بنابراین از این امر اجتناب میکند، یعنی اینکه از این دانایی استفاده کرده و دانایی را به دانایی موثر تبدیل کرده است. نیروهای منفی همواره دانایی موثر را مورد هدف قرار میدهند.هنر انسان در این است که بتواند دانایی را به دانایی موثر تبدیل کند و تسلیم نیروهای منفی نشود و به نیروهای منفی فرصت ندهد که دانایی موثر را هدف بگیرند و شخص را منحرف کنند.
داشتن سواد و مدرک دانشگاهی به معنای داشتن دانش و علم در یک موضوع خاص است و به تنهایی نشانه دانایی نیست، زیرا بدون کاربرد، دانایی محسوب نمیشود. هرگاه شخص بتواند از سواد و دانایی خود در زندگی روزمره و حل مسائل و مشکلات زندگی استفاده کند؛ آنگاه توانسته است دانایی را به دانایی موثر تبدیل کند. دانایی موثر مثلثی است در دلِ مثلث دانایی است، هر چه این مثلث بزرگتر شود، شخص به مرحله شو شود، نفسمطمئنه و به فرماندهی عقل نزدیک و نزدیکتر میشود. تبدیل دانایی به دانایی موثر سخت نیست؛ بلکه تداوم و استمرار در امر آموزش باعث میشود این مثلث بزرگتر شود و انسان به جایگاهی که لایق اوست برسد.
منبع: سایت کنگره۶۰
نویسنده: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون پنجم) رابط خبری
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (اژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
10